مدرسه علميه حضرت وليعصر (عج) بناب

مدرسه علميه حضرت وليعصر (عج) بناب

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

حضورسرهنگ مصطفی عبد الجباری در مراسم بزر گداشت هفته دفاع مقدس حوزه عتمیه حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) بناب

به مناسبت هفته دفاع مقدس مراسمی روز سه شنبه 92/7/2 در مدرسه علمیه حضرت وی عصر(عج ال…) بر گزار شد.در این مراسم سرهنگ مصطفی عبدالجباری از فرماندهان دفاع مقدس سپاه ناحیه بناب به ایراد سخنرانی پرداختند.

جناب سرهنگ، با بزرگداشت یاد و اهداف شهدای دفاع مقدس وجانفشانی های رزمندگان اسلام در حفظ انقلاب اسلامی موقعیت استراتژیک ایران در منطقه خاور میانه را برای دشمن خیلی حساس ومهم قلمداد کرده وبیان نمودند:به دست آوردن کشور ایران بر ای دشمن از ابعاد مختلف سیاسی وحکومتی وتسلط بر کل منطقه خاورمیانه مهم می باشد و آنچه هدف دشمن را به بی هدفی و خاموشی خواهد برد چیزی جز ایمان و وحدت و ولایت طلبی مردم ایران نخواهد بود.ایشان افزودند:در هر زمان وظیفه شناسی امری مهم برای ملت مسلمان است. لذا قبلا اگر وظیفه ما دفاع نظامی از کشور و انقلاب اسلامی بود الان وظیفه ،دفاع فرهنگی از کشور است.

سرهنگ عبدالجباری در پایان بیاناتشان با ذکر خاطراتی از جبهه های جنگ و شهدای دفاع مقدس،ایمان بالا و ولایتمداری را رمز استقامت رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس بر شمرده،طلاب را به حفظ و ادامه راه این عزیزان سفارش نمودند.

از سر نياز

28 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

از سر نياز

 

کمي تأمل کن … وقتي فکر مي‌کني بر داشته‌ها و نداشته‌هايت، براي کدام يک بيشتر حسرت مي‌خوري؟ براي آنکه (و آنچه) داشته‌اي و از دستش داده‌اي يا براي آنکه (و آنچه) نداشته‌اي و فقط وصفش را شنيده‌اي؟

بدون شکّ، احساس حسرت ما بر فقدان آنان‌‌که داشته‌ايم قوي‌تر خواهد بود. فقدان هر عزيز ‌‌براي ما حسرت‌بار بوده و هست. وقتي نعمت وجود و حضور هر يک از اينان را چشيده باشيم و ساية محبت‌شان، و علم و تجربه‌شان بر سر ما بوده باشد، فقدان آنان حسرت‌بارتر است. و چقدر فرق است ميان احساس بي‌پدري کسي که سال‌ها زير ساية پدر، بزرگ شده با او که از دوران کودکي و طفوليت از اين نعمت محروم شده است.

ما لذت حضور هيچ يک از امامان معصوم(ع) را نچشيده‌ايم. ساليان سال است که کسي درک اين حضور را نداشته است و همه ما در حسرت ديدار و درک حضور ايشان مي‌سوزيم (هر يک به فراخور حال و روزمان). حال اگر امام زمان ما چند صباحي حاضر بودند (به معناي غايب نبودن) و بعد دوران غيبت پيش مي‌آمد، آيا وضع و حال ما همين بود که هست؟

اگر لذت بودن با امام و زير ساية لطف و محبت و حکومت عدل ايشان بودن را مي‌چشيديم و بعد از اين وصل، جدايي دست مي‌داد آيا حسرتي که بر دل‌هايمان مي‌ماند دو صد چندان نبود؟ مطمئناً دعاي ما رنگ و بوي ديگري داشت، خواهش و طلب نبود، اصرار بود. التماس بود. دعا از سر نياز و درد و احتياج بود. زندگي‌هاي ما متفاوت مي‌شد و دغدغه‌هايمان نيز. بيش از آنکه در روزمرگي‌هاي زندگي گم شويم و روز به روز بيشتر از اين حسّ فراق فاصله بگيريم، از قافلة حسرت به‌دلان و سوختگان وصالش جا نمي‌مانديم.

خوشا به حال آنان‌که حسرت به دل‌ترند در فراق امام زمانشان با آنان‌که درک حضورش را نکرده‌اند (حضور به معناي ظهور از پس پردة غيبت). آنان‌که امام زين‌العابدين (ع) دربارة‌شان فرموده‌اند:

اهل زمان غيبت او که قائل به امامت او و منتظر ظهور او باشند، برتر از مردمان هر زمان ديگر هستند زيرا خداي تبارک و تعالي به آنها آن‌قدر عقل، فهم و شناخت عطا فرموده است که غيبت امام در پيش آنها چون زمان حضور شده‌ است، خداوند اهل آن زمان را همانند مجاهداني قرار داده که در محضر رسول اکرم(ص) شمشير مي‌زنند آنها مخلصان حقيقي و شيعيان واقعي و دعوت‌کنندگان به دين خدا در آشکار و نهان هستند.1

دعا کنيم که از اينان باشيم و دعا کنيم از ته دل براي آقايمان و براي درک حضورش و التماس کنيم تعجيل در ظهور ايشان را و تلاش کنيم براي کسب معرفتش که از جمله وظايف منتظران در عصر غيبت درخواست معرفت امام عصر(ع) از خداوند است.

 

پي‌نوشت:

 

1. سليمان، کامل، روزگار رهايي ، ترجمة علي‌اکبر مهدي‌پور، ج 1، ص 371 ، ح 387.

 

ماهنامه موعود شماره 87

معصومه نجفي مطيعي

 

 

 نظر دهید »

اگرهای بی پاسخ؟

26 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

گویند پس از مرگ بوذر جمهر دیدند نه جمله بر کمربندش نوشته شده است :

1-اگر خدا کفیل روزی است غصه چرا؟

2-اگر رزق تقسیم شده حرص چرا؟

3-اگر دنیا فریبنده است اعتماد به آن چرا؟

4-اگر بهشت حق است کار نکردن چرا؟

5-اگر قبر حق است ساختمان محکم چرا؟

6-اگر جهنم حق استت این همه خنده برای چه؟

7-اگر حساب حق استجمع مال برای چه؟

8-اگر قیامتی هست بی تابی نکردن چرا؟

9-اگر شیطان دشمن انسان است پیروی او به چه معناست؟

 

 نظر دهید »

پندى به خويشتن

26 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

پندى به خويشتن

حبيبم ! حسنا! خردمند پرهيزگار از مرگ هراس ندارد، مرگ او را زيان نرساند بلكهسود دهد، گويم كه نمرد زنده تر شد! حكيمان گفته اند كه : اگر نفس رامشغول ندارى ، او تو را به خود مشغول مى كند. مى گفتند: روح از پر خوردن جسم مىشود و جسم از كم خوردن روح مى گردد. (158)

 

 نظر دهید »

خداییش ماهم مثل امام حسین (ع)عامل به قرآنیم؟!!!

25 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

حلم و صبر انقلابى امام حسين (ع)

روزى يك از غلامان امام حسين (ع ) مرتكب گناهى شد كه سزاوار مجازات گرديد، امامحسين (ع ) دستور داد تا او را با چند ضربه تاءديب كنند.
غلام صدا زد: اى آقاى منو الكاظمين الغيظ
يعنى خدا در قرآن مى فرمايد: از صفات پرهيزكاران اين است كه خشم خود راكنترل مى كنند.
امام حسين (ع ) فرمود: رهايش كنيد.
غلام دنبال آيه فوق را خواند: و العافين عن الناس
از ويژگيهاى پرهيزكاران اين است كه از ديگران عفو مى كنند.
امام حسين (ع ) به او فرمود: تو را بخشيدم .
غلام گفت : اى آقاى منوالله يحب المحسنين
خداوند نيكوكاران را دوست مى دارد
امام حسين (ع ) فرمود: تو را در راه خدا آزاد كردم ، و يك برابر آنچه به تو داده ام براىتو باشد(58).
به اين ترتيب امام حسين (ع ) با كمال بردبارى و احترام به يكايك جمله هاى آيه قرآن134 سوره آل عمران با غلام خود برخورد كرد.

 

 نظر دهید »

مرا باور کنيد.

25 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

  

انا المهدي; من موعود زمانم، صاحب عصر، پرورده دامن نرگس و آورنده عدل خدا.

 

من مهدي، قائمه گيتي، خرد هستي و ادامه خدايم.

 

شکيب شما در سراشيب عمر. ميوه باغ آفرينش، فراخي آسمانها و نجابت زمين.

 

من گريه ­هاي شما را مي شناسم.

 

با انتظار شما هر شام ديدار مي کنم.

 

نغمه گر ندبه هاي شما در ميان کاجهاي غيبتم.

 

اشکهاي شما آيندگان من است.

 

دلتنگي هاي من، گشايش بخت شماست.

 

من موي گره در گرهم را نذر پريشان شمايان کرده ام.

 

انا المهدي; من موعود زمانم، پرورده دامن نرگس و آورنده عدل خدا.

 

با من از همه آنچه در دل داريد بگوييد.

 

از گراني بار انتظار;

 

از تيرگي شبهاي غيبت;

 

از هيمنه جور

 

از هيبت گناه، از فريب سراب، از دروغ خنده ها و از دوري اقبال

 

من با ندبه هاي شما مي بالم.

 

من تنگي دل شما را مي شناسم.

 

من برق چشم شما را مي مانم.

 

گرمي دست هاي شما، چراغ خيمه صحرايي من است.

 

انا المهدي; من موعود زمانم، صاحب عصر، پرورده دامن نرگس و آورنده عدل خدا.

 

از دوري و ديري بامن بگوييد. جز من کسي حرف شما را باور نمي کند.

 

جز من کيست که بداند روزگار شما چگونه روزگاري است؟

 

جز من کيست که بداند زخم شما، شکوفه کدام غم است؟

 

گريه شما، جاري چه اندوهي است؟

 

و خنده شما تا کجا شکوهمند است؟

 

مرا باور کنيد.

 

من تنهايي شما هستم.

 

اسب آرزوهاي شما، تنها در چمن ظهور من چابک است.

 

پرنده اميد شما را من پرواز مي دهم.

 

و آشناترين رهگذر شهر شما منم.

 

اناالمهدي، من موعود زمانم، پرورده دامن نرگس و آورنده عدل خدا.

 

مرا بخوانيد و بخواهيد.

 

مرا تا صبح ظهور، انتظار کشيد.

 

مرا که چون پدران روستايي، با دستمالي از مهرباني به سوي شما مي آيم.

 

با يک سبد انار;

 

يک طبق سيب.

 

و يک سينه سخن.

 

من شما را از گريه هاي شما مي شناسم و شما مرا از اجابت هايم.

 

امسال، باران گرسنه خاک است.

 

ابرها ديگر نمي بارند.

 

خورشيد به ناز نشسته است.

 

بهار خرمي نمي کند.

 

آيا از ياد برده اند که شما جمعه شناسان هفته انتظاريد؟

 

نمي دانند شما شبها مرا به خواب مي بينيد؟

 

و روزها

 

زمين را با آهن اندوه مي شکافيد؟

 

امسال زمين رکاب نمي دهد،

 

و گريه انتظار، شما را امان.

 

من مي آيم، که هر سال، بهار آمدني است.

 

من مي آيم که سفره شما بي نان نباشد.

 

و هفته شما، بي جمعه.

 

اناالمهدي، من موعود زمانم. صاحب عصر، قائمه گيتي، خرد هستي، پرورده دامن نرگس و آورنده عدل خدا.

 

اناالمهدي                                                         رضا بابایی

 

 نظر دهید »

شب آرزوها

25 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

فضیلت و اعمال لیله الرغاب ( شب آرزو ها )

در فرهنگ قرآنی اسلامی ، برای برخی از زمان ها و مکان ها اقتدار و خصوصیات ویژه ای گفته شده است . از این رو برخی از سرزمین ها چون بیت المقدس و مکه جایگاه قداست معنوی خاصی دارند و اعمال در آن مکان ها از پاداش و ارزش ویژه ای برخوردار می باشد . برخی از زمان ها نیز چون سحرگاهان و فجر و لیله القدر از چنین ویژگی های خاص بهره مند هستند و خداوند در آیات و حتی سوره هایی به ارزش و جایگاه ویژه آنها اشاره کرده است و درباره شب قدر آن را برابر با هزار ماه که به اندازه عمر آدمی است دانسته است .

این ویژگی را می توان درباره برخی از ماه ها چون ماه رمضان و یا ماه رجب برشمرد که از ویژگی های انحصاری برخوردار می باشند . از جمله ویژگی های انحصاری ماه رجب ، لیله الرغائب است .

کلمه « رغائب » جمع « رغیبه » به معنای چیزی که مورد رغبت و میل است و نیز به معنای عطا و بخشش فراوان می باشد . بنابراین معنای اول « لیله الرغائب » یعنی شبی که میل و توجه به عبادت و بندگی در آن فراوان است و بندگان خوب و شایسته خداوند در این شب تمایل زیادی به رفتن به در خانه خداوند و ارتباط و انس با معبود خویش دارند .

بنابر معنای دوم ، « لیله الرغائب » یعنی شبی که در آن عطاء و بخشش خداوند فراوان است و بندگان مخلص خداوند با رو آوردن به بارگاه قدس ربوبی و خاکساری در برابر عظمت حق شایسته دریافت انعام و عطا و بخشش بی کرانه حق می گردند .

لیله الرغائب چگونه شبی است
” رجب ” ، ماه خداست ؛ ماه پر برکتی است که اعمال بسیاری برای آن ذکر شده است . باید خود را در دریای زلالش بشوییم تا پاک شویم . پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله ) فرمود : هر کس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد ، موجب خشنودی خدا می شود و غضب الهی از او دور می گردد و دری از در های جهنم بر روی او بسته می شود .
اعمال ماه های رجب و شعبان ، جهت آماده ساختن روح برای شرکت در میهمانی ماه مبارک رمضان می باشد . برای درک عظمت ماه رمضان باید از قبل خود را آماده نمائیم .
پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله ) فرمود : ماه رجب ، ماه استغفار امت من است . پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده و مهربان است .
اولین شب جمعه ماه رجب را لیله الرغائب نامند . در این شب ملائک بر زمین نزول می کنند . برای این شب عملی از رسول خدا ( صلی الله علیه و آله ) ذکر شده است که فضیلت بسیاری دارد و بدین قرار است :
روز پنج شنبه اول آن ماه - در صورت امکان و بلا مانع بودن - روزه گرفته شود . چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز اقامه شود که هر دو رکعت به یک سلام ختم می شود و در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد ، سه مرتبه سوره قدر ، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود . و چون دوازده رکعت به اتمام رسید ، هفتاد بار ذکر ” اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله ” گفته شود . پس از آن در سجده هفتاد بار ذکر ” سبوحٌ قدوسٌ رب الملائکه و الروح ” گفته شود . پس از سر برداشتن از سجده ، هفتاد بار ذکر ” رب اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم ” گفته شود . دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذکر ” سبوح قدوس رب الملائکه و الروح ” گفته شود . در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود . ان شاء الله به استجابت می رسد .

پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله ) در فضیلت این نماز می فرماید : کسی که این نماز را بخواند ، شب اول قبرش خدای متعال ثواب این نماز را با زیباترین صورت و با روی گشاده و درخشان و با زبان فصیح به سویش می فرستد . پس او به آن فرد می‌ گوید : ای حبیب من ، بشارت بر تو باد که از هر شدت و سختی نجات یافتی .

میّت می‌ پرسد تو کیستی ؟ به خدا سوگند که من صورتی زیباتر از تو ندیده ‌ام و کلامی شیرین تر از کلام تو نشنیده ‌ام و بویی ، بهتر از بوی تو نبوئیده ‌ام . آن زیباروی پاسخ می‌ دهد : من ثواب آن نمازی هستم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال به جا آوردی . امشب به نزد تو آمده ‌ام تا حق تو را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود و قیامت بر پا شود ، من سایه بر سر تو خواهم افکند .

امید آن است که در پایان این نماز با فضیلت ، محتاجان به دعا را فراموش نکنید و ما را نیز از دعای خیر خود محروم ننمایید .
” التماس دعا “

عظمت و ارزش لیله الرغائب
درباره فضیلت و ارزش و عظمت آن می توان دو جهت زیر را بیان کرد :
1- از این جهت که اصولا شب جمعه ، خود دارای ویژگی و ارزش خاصی است و اعمال عبادی فراوانی در آن وارد شده و زمان عبادت و مناجات و عرض حاجات با قاضی الحاجات است .
2- ماه رجب اولین ماه از ماه های حرام ( ماه های حرام عبارتند از : رجب ، ذی القعده ، ذی الحجه ، محرم ) و ماه خدا و هنگام عبادت و دعا و استغفار است و رحمت الهی در این ماه در حال ریزش و نزول است ، به همین جهت این ماه را رجب الاصب گویند ، چون « صب » به معنای ریختن است . پس لیله الرغائب ، شرافت و ارزش شب جمعه و ماه رجب هر دو را در خود جمع نموده و ارزشی دوچندان دارد .

سخن صاحب المراقبات
عارف کامل و استاد و اصل مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی در این باره در کتاب المراقبات خویش می نویسد : ” اولین شب جمعه ماه رجب را لیله الرغائب نامند . در این شب فرشتگان بر زمین نزول می کنند . “
اگر شب اول ماه رجب مصادف با شب جمعه بود ، سزاوار است عمل « لیله الرغائب » را نیز انجام دهد .
از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است که فرمودند : ” از اولین شب جمعه در ماه رجب غافل نشوید ؛ زیرا شبی است که فرشتگان آن را « لیله الرغائب » می نامند . این نامگذاری به این جهت است که هنگامی که مقداری از شب گذشت ، هیچ فرشته ای در آسمان ها و زمین نمی ماند مگر این که در کعبه و اطراف آن جمع می شوند .
آن گاه خداوند می فرماید : ای فرشتگانم ! هرچه می خواهید از من درخواست کنید .
فرشتگان عرض می کنند : حاجت ما این است که از روزه داران رجب درگذری .
خداوند می فرماید : این کار را انجام دادم . “
عارف کامل ، ملکی درباره اعمال این شب می نویسد : بهتر است کسی که این حدیث را می شنود ، در این شب ، زیاد بر فرشتگان صلوات فرستاده تا تکلیفی را که آیه تحیت ( سوره نساء آیه 68 ) برای صلوات فرستادن به عهده ما گذاشته به اندازه توانایی انجام داده باشد . وی آنگاه به نقل از رسول خدا (ص) نمازی را که در بالا شرح آن گذشت نقل می کند .

استاد ملکی تبریزی این پرسش را مطرح می کند که : ظاهر روایت این است که « لیله الرغائب » اولین شب جمعه ماه رجب است ؛ و اگر اعمالی که در این روایت ذکر شده از اعمال این شب بوده و شب جمعه اول ماه ، مصادف با اول ماه شد ، چگونه می توان این عمل را به جا آورد ؟

وی پاسخ می دهد از آن جایی که پنج شنبه قبل از جمعه اول ، جزء ماه رجب نیست ؛ باید در پاسخ بگوییم که اگر بخواهیم به ظاهر روایت عمل کنیم ، این اعمال در صورتی است که شب اول ماه شب جمعه نباشد ؛ و اگر شب جمعه بود ، شب جمعه دوم ، این اعمال انجام می شود ؛ گرچه لیله الرغائب نباشد . چون در روایت تصریح نشده که این اعمال حتماً باید در لیله الرغائب باشد . ولی راه دوم و سومی هم هست که صحیح تر به نظر می رسد . راه دوم این است که این اعمال را بدون روزه انجام دهیم و راه سوم این است که روزه را هم بگیریم گرچه روزه در رجب نباشد . ( کتاب المر اقبات / مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد مالکی تبریزی (ره) ) اجمالاً آنکه لیله الرغائب ، اولین شب جمعه ماه رجب است که برای آن اعمال و فضایل بسیاری نقل کرده اند که از آن جمله می توان به روزه پنجشنبه و استغفار زیاد در آن شب اشاره کرد . کسی که می خواهد به ثواب و پاداش اعمال این شب برسد می بایست به اعمال آن اهتمام جدی بورزد .

برگرفته از مفاتیح الجنان

tebyan.net ،

 

 نظر دهید »

سئوالی از محضر امام هادی(علیه السلام)

24 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

شخصی به نام ابو دعامه نقل کرده است که در آن بیماری که امام هادی علیه السلام بدان سبب به شهادت رسید؛ به عیادتش رفتم. تصمیم به بازگشت که گرفتم حضرت به من فرمود: ابو دعامه! (برای این عیادت) حقّ تو بر من واجب شد، دوست نداری حدیثی برایت نقل کنم تا خوشحال شوی؟ عرض کردم: سخت نیازمندم ای پسر رسول خدا! .

حضرت فرمود: پدرم محمّد بن علی از پدرش و او از پدرش و او از پدرش و او از پدرش و او از پدرش و او از حسین بن علی علیهم السلام و او از پدرش علی بن ابی طالب علیه السلام نقل کرده است که فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله به من فرمود: بنویس! عرض کردم: چه بنویسم؟ فرمود: بنویس: «بسم‪الله ‪الرّحمن ‪الرّحیم. الایمانُ ما وُقّرَ فی القلوبِ و صَدّقتهُ الاعمالُ و الاسلامُ ما جَری علی اللّسانِ و حَلَّت بِهِ المُناکَحَةُ؛ «ایمان آنست  که در دل‪ها مستقر شده باشد و رفتار نیز آن را تصدیق کند (و با آن مطابق باشد)  و اسلام همان گفتن شهادتین است که با آن ازدواج و … حلال می‪شود.». 

عرض کردم: ای پسر رسول خدا! به خدا سوگند! نمی‪‪دانم از این حدیث کدام نیکوتر است، متن آن یا سندش؟! حضرت فرمود: این نوشته‪ای است به خطّ علی بن ابی طالب علیه السلام و املای رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرزندان از پدران به ارث برده‪اند.(1

الایمان اخلاص العمل.(2

ایمان، همان عمل خالص است. (زیرا عمل خالص جز از ایمان خالص بر نمی‪خیزد)

                                                                                                 حضرت علی علیه السلام                                                                              

پی‌نوشت‪ها:

بحارالانوار، ج50، ص20

غرر الحکم و دررالکلم، ص 872-

منبع:

جلوه‌های تقوا، محمدحسن حائری یزدی، ج 3.

 

 

 

 1 نظر

شهادت امام هادی علیه السلام تسلیت باد

24 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

دل را شراره غم تو پر شرار کرد
داغ تو قلب خسته‌دلان، داغدار کرد

ای سرو بوستان ولا از غم تو چرخ
جاری ز دیده اشک، چو ابر بهار کرد

با کشتن تو قاتلت ای هادى امم
خود را به نزد ختم رسل شرمسار کرد

شهادت امام هادی علیه السلام تسلیت باد



 

 نظر دهید »

دور، چون با عشاق افتد تسلسل بايدش!

23 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

دور، چون با عشاق افتد تسلسل بايدش!

                                                                                                         جواد اسحاقيان*

چه خورشيدهايي که خود، در نهايت شيفتگي، به دور خورشيدهاي بزرگتر و نوراني‌تر مي‌چرخند. مدار و منظومه‌هاي مختلف، همه، يک پيام دارند و آن اين که در راه دلدادگي، آنچه مهم است گردش به دور محور و مرکز نور است و اگر ذره‌اي از اين مسير و مدار فاصله بگيريم، از مدار نور خارج شده‌ايم.

هنگامي که پيامبر اعظم به رسالت رسيدند، کساني پيدا مي‌شدند که ايشان را براي خود و رفع مشکلاتشان مي‌خواستند. همراهي آنها در اين بود که فقر و بي‌عدالتي رفع شود و وضعيت اقتصادي و بهداشتي و امور روزمره آنها پس از سال‌ها عقب ماندگي و جاهليت، رو به اصلاح رود. حتي کساني بودند که آمدن او را اميدي براي انتقال قدرت به خودشان مي‌دانستند و مي‌خواستند از ديوار اين دين جديد، نردباني بسازند تا به مطامع خودشان برسند؛ هرچند اينها، همه، توهّمات اين جماعت بود و هدف اسلام و رسالت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ، غلبه و جهاني شدن دين اسلام بود.1

در اين ميان، معدود افرادي نيز بودند که خود را براي پيامبر اسلام مي‌خواستند و همه جا به دور او مي‌گشتند؛ چه در کوران جنگ احد ـ زماني که عده‌اي گريختند2 ـ آنها يک تنه به جاي يک لشکر، مدافع پيامبر و اسلام نوپا بودند و چه در تهديدها، توطئه‌ها و فتنه‌ها که تنها يک قسم آن، معامله جان با خدا و خوابيدن در بستر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم  بود.3 از اين بزرگواران ـ که پس از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ، به امامت رسيدند ـ در دوران حيات پيامبر يک اظهار نظر و مطلب شخصي ديده نمي‌شود؛ چرا که آنها فقط و فقط به دور خورشيد وجود پيامبر، طواف مي‌کردند و درس ولايت پذيري را عملاً به نمايش گذاشته بودند.و اينگونه شد که خورشيد ولايت ـ که خود، همواره در مسير و مدار وليّ خود بود ـ به محور تبديل شد و جمله «عليّ مع الحق و الحق مع عليّ» بر صفحه زرين تاريخ، نقش بست؛ جالب آنکه پيروان مدار و منظومه او هم، خود و تمام اطرافيان خود را براي علي عليه السلام  مي‌خواستند و در زماني که امواج خود خواهي‌ها و طلبکاري‌ها از دين و اولياي الهي، خروشانتر بود، آنها همه را فداي محبت و ولايت مي‌کردند.

در آستانه ظهور موعود عجل الله تعالي فرجه الشريف  و فرزند امير‌المؤمنين عليه السلام  نيز براي نجات جهان به انسان‌هايي نياز است که وليّ خدا را براي خدا بخواهند و از انحرافات مکاتب سياسي و اقتصادي ـ که در نهايت به خود رأيي، استبداد، منفعت طلبي و انسان محوري مي‌انجامد ـ دور باشند؛ بنابراين پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم  فرمودند: «و ليکوننّ في آخر الزمان قوم يتولونک يا علي يثناهم الناس و لو احبهم لکان خيراً لهم لوکانوا يعلمون يؤثرونک ولدک علي الاباء و الأمهات و الاخوة و الأخوات و علي عشائرهم و القربات صلوات الله عليهم افضل الصلوات اولئک يحشرون تحت لواء الحمد يتجاوز عن سيئاتهم و يرفع درجاتهم جزاءً بما کانوا يعملون؛ 3 اي علي! هر آينه در آخرالزمان گروهي هستند که به جرم دوست داشتن تو، مورد سرزنش مردمان قرار مي‌گيرند و اگر مردم، آنها را دوست مي‌داشتند، برايشان بهتر بود. اگر (مقامات تو را) مي‌دانستند، تو و فرزندان تو را بر پدران، مادران، برادران، خواهران و برعشيره و نزديکان خود ترجيح مي‌دادند؛ پس بهترين صلوات‌هاي خداوند بر آنان باد. آنها فرداي قيامت زير لواي حمد، محشور خواهند شد؛ از خطاهايشان چشم پوشي مي‌شود و درجاتشان رفيع مي‌گردد. اين پاداش کارهايي است که انجام دادند».

همين روحيه ايثار و معامله با خدا است که در بالاترين درجه در خود حضرت امير‌المؤمنين عليه السلام  ديده مي‌شد که جان خود را با خدا معامله مي‌کرد4 و سلامت دين خود را در برابر اين معامله طلب مي‌نمود؛ نه باج خواهي و سهم و امتياز و… .

اين نياز جدي امروز و هر زمان ما است. کساني که دور محور ولايت مي‌چرخند، همانند ياران امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ، بر زين مرکب امام دست مي‌کشند و از اين کار، برکت، طلب مي‌کنند؛ در جنگ‌ها جان خود را سپر او مي‌کنند و هر چه بخواهد، برايش انجام مي‌دهند.5

انقلاب برخاسته از آموزه‌هاي ولايي نيز هميشه بر اين استوانه‌ها استوار بوده و خواهد بود. کساني که اين مسير نوراني را ماية تبرک بدانند، به جاي طلبکاري در مشکلات و فراز و نشيب‌ها، خود را مدافع و سرباز آن مي‌دانند و در مسير انقلاب، به دنبال رسيدن به ثروت و رفاه و امنيت ظاهري و موقعيت اجتماعي خود نيستند.

نبايد در ادامه مسير فراموش شود که هدف، اسلام و جهاني شدن دين حق و ارزش‌ها بوده است. در اين ميان، کاستي‌ها، خسارت‌ها، شماتت‌ها، تهديدها و فتنه‌ها کم نخواهد بود؛ چه بسا مي‌بايد که يک تنه زخم شمشيرها را به جان خريد، در حالي که گروه زيادي در ميدان غفلت به دنبال جمع آوري غنائم اسلام باشند! يا مجبور بود که رشد علم و معرفت و فناوري را با چنگ و دندان دنبال کرد آن طور که امام صادق عليه السلام  و ياران ايشان، در قالب خرما فروش، تاجر و کاسب و در نهايتِ محاصرة اقتصادي و تحريمهاي سياسي و اقتصادي، به رواج علوم مي‌پرداختند و يا لازم شود که سالهاي سال در پرده ناشناسي و غيبت طي کرد و به کار زير بنايي و پنهان ادامه داد تا آنکه ملت‌هاي جهان به يأس برسند6 و خود، با آغوش باز به آموزه‌هاي وحياني و سوغات بي‌بديل موعود، روي آورند. اين کارها در قالب‌ و رنگ‌هاي مختلف است؛ اما همگي، فقط و فقط يک ندا بيشتر ندارند و آن‌هم اينکه: همه فدايي دين و اسلام هستيم و پيامبر، ابتدا بندگي کرد که شايسته رسالت شد که: «و اشهد ان محمداً عبده و رسوله».

مشکل جبهه داخلي حق و باطل از صدر اسلام تا کنون همين بوده و هست: چه کساني جان خود را براي حق فدا مي‌کنند و چه کساني به دنبال حق مي‌افتند تا خود را نجات دهند؟ کدام يک از مدعيان ايمان و ولايت، به دنبال اداي دَين خود به وليّ خدا هستند و کدامشان براي مطالبه طلب خيالي خود، به دنبال وليّ خدا مي‌روند؟ کدام افراد مي‌گويند، مي‌نويسند و فرياد مي‌زنند تا صداي حق، به گوش غافلان و جاهلان برسد و چه کساني از غفلت و جهالت مردم، سواري مي‌گيرند تا به نام حق، از گفته‌ها و نوشته‌ها و فريادهايشان به کام برسند.

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

*. کارشناس ارشد مهدويت.

1. اشاره به آيه «هوالذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله»(سوره توبه/ 33، سوره صف/9، سوره فتح/28).

2. اشاره به آيه « إِذْ تُصْعِدُونَ وَلاَ تَلْوُونَ عَلَى أحَدٍ وَالرَّسُولُ يَدْعُوکُمْ فِي أُخْرَاکُمْ …»(سوره آل عمران/153).

3. کتاب الغيبة، ص136، ح100.

4. اشاره به آيه « وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ »(سوره بقره/207).

. فرهنگ‌نامه مهدويت، خدامراد سليميان، ص444.

5. اشاره به رواياتي که واقع شدن ظهور را پس از يأس مردم بيان کرده‌اند.

 

 

 نظر دهید »

غربتی غریب...

23 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

کاش تفحص نمی شدم

پرهای شکسته
دل هایی خونین
سجاده های خاک گرفته
گله هایی در خواب
دل هایی گمشده و
مجالی که نیست !
گاز خردل
سرفه هایی سنگین
و یارانی که هزاران سال
بعد طعمه باستان شناسانند
غربتی غریب
کوچه پس کوچه هایی
دلتنگ شهری دل مرده
با سنگفرشی اسیر گرفتار
بازندگانی نا آشنا
با زندگان و شهدایی تفحص شده
که در معراج شهر
دلتنگ و بی قرار رمل های فکه
و قتلگاه و راه خون
و آرزویی غریب
که کاش تفحص نمی شدند
به حرف تو رسیدم
ای دوست
کاش تفحص نمی شدم !

 

 

 نظر دهید »

از طرف من به جوانان بگوييد..

21 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

بخشی از سخنان شهید همت

شهيد همت: از طرف من به جوانان بگوييد چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپا خيزيد و اسلام خود را دريابيد.

انسان يک تذکر در هر 4 ساعت به خودش بدهد، بد نيست.

بهترين موقع بعد از پايان نماز،وقتي سر به سجده مي گذاريد، مروري بر اعمال از صبح تا شب خود بيندازد،آيا کارمان براي رضاي خدا بود.

 

 

 

 نظر دهید »

ديرفهميدم که....

21 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

هيچ کس به من نگفت:

که يکي ديگر از راه هايي که مرا به ياري شما نزديک مي‌کند، بستن عهد با شماست.

عهدهايي که شايد در ظاهر کوچک باشند اما در گذشت زمان، اثرات پر باري را به نمايش خواهند گذاشت.

مثلاً عهد ببندم که به دوستانم زودتر سلام کنم و دروغ را از صفحه زندگيم فقط به خاطر شما بيرون کنم و بر همين دو عهد، مداومت کنم تا بعد از محکم شدن اين عهد و پيمان، سراغ سومين پيمانم با شما بيايم…

حتي دعاي عهد را اگر صبحها موفق به خواندن نمي‌شوم در اولين وقت نشاطم در هر جا شد زمزمه کنم.

هر چند که ديرفهميدم که دعاي عهد چه مضامين زيبايي دارد و چه مناجات عاشقانه‌اي است که طلب ديدار دلدار را مي‌کند و عاجزانه درخواست ياري آن امام غريب را در سر مي‌پروراند که حتي اگر مرگ آمد و قبل از ظهورت، مرا از دنيا برد، باز هم زنده شوم و برگردم و تو را ياري کنم.  

کسي به من نگفت که مي‌تواني صبح را با عهد با امام زمانت شروع کني تا اين عهد، مدد کند تو را در دروي از گناه و يک قدم نزديک شدن به عزيز دلها.

 

عمريست بي‌قرار نگاهت نشسته‌ايم

                        از غصه نيامدنت دل شکسته‌ايم

 

 

ما پاي عهد عاشقي سرخ انتظار

                        با هر کسي به غير تو پيمان گسسته‌ايم

 

 

 

 

 1 نظر

تربیت کودکان بر اساس معیار های اخلاقی اسلام

19 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

تربیت کودکان بر اساس معیار های اخلاقی اسلام

 

اعتقادات و باورهای قلبی انسان نقشی مهمی در سبک زندگی او دارد. بطوری که تحقیقات مختلف نشان می‌دهد افرادی که دارای اعتقادات و ایمان محکمی هستند، زندگی سالم‌تری دارند. به این ترتیب در تربیت فرزندان علاوه بر اینکه به ایجاد سایر رفتارهای مناسب و سالم در کودک توجه می‌شود، باید پرورش ایمان و اعتقادات او نیز در اولویت قرار بگیرد. اگرچه کودکان قبل از رفتن به مدرسه هنوز برای درک بسیاری از مسائل زندگی معنوی خود کوچک هستند، اما توانایی‌ها و مهارت‌هایی دارند که می‌تواند به والدین در مسیر تربیت دینی آنها کمکی مفید و موثر باشد.

این سالها بهترین دورانی است که می‌توان روح خداپروری را در آنها پرورش داد و اگر روح او برای همیشه به ایمان سیراب گردد،در حقیقت او به چیزی مسلح شده است که سالها بعد در نبرد با سختی‌ها و مسائل زندگی به کارش خواهد بود و پشتوانه و تکیه گاه محکم و استواری برای او خواهد آمد. انسان‌ها در شرایط سختی و ناراحتی ، در تصمیم‌گیری‌های بزرگ و… به خدای خود رو می‌کنند. در چنین شرایطی ایمان ، تحمل مسائل را آسانتر می‌سازد، امیدوار می‌کند و توان مقابله را به او می‌دهد.

 

اول اعتقادات خود را بسازید

اعتقادات خود را مشخص کنید. آنها را درک کنید تا بتوانید زمینه را برای تقویت اعتقادات فرزند خود فراهم کنید. تا زمانی که خود ندانید چه اعتقاداتی دارید، چقدر به آنها پای‌بند هستید، چه قدر باید به آنها متکی باشید و آنها را تقویت کنید نخواهید توانست برای فرزندان خود الگوی مناسبی باشید. ایجاد اعتقادات و ایمان در کودکان به صورت آموزش خشک و خالی امکان ندارد. شما می‌خواهید چیزی را در کودک خود ایجاد کنید که حرارت و حضور آن را در روح و قلب خود احساس کند. بنابراین مثل یک درس ساده نمی‌توانید فقط آنرا برای او توضیح دهید و او در مقابل طوطی‌وار چیزهایی را برای شما پس بدهد.

آیا به وجود خداوند اعتقاد دارید؟ آیا باور دارید که قدرتی الهی در خلقت جهان داشته است؟ وقتی انسان می‌میرد چه اتفاقی برای او می‌افتد؟ امور زندگی ما چگونه تعیین می‌شود و عوامل مختلف چه تاثیراتی بر آن دارند؟ به سوالاتی از این قبیل پاسخ دهید. سپس شروع کنید به تاثیرگذاری روی اعتقادات کودک و شکل دادن آنها در زندگی روزمره خود اعتقادات خود به کودک نشان دهید.

 

کودک با دیدن می‌آموزد تا شنیدن

کودک بیش از آنچه از شنیدن یاد می‌گیرد از مشاهده رفتارهای ما می‌آموزد. بنابراین میزان یادگیری کودک زمانیکه مشاهده می‌کند مادر در شرایط ناراحتی و سختی جملاتی مثل توکل بر خدا ، ای خدا به امید تو و… بکار می‌برد بیش از زمانی خواهد بود که مادر تلاش می‌کند تکیه کردن بر خدا و توکل بر او به صورت شفاهی به کودک خود آموزش دهد. با اعتقادات و ایمان خود رفتار و زندگی خود رنگ بدهیم تا گامهایی اساسی را برای پرورش معنوی و دینی کودک خود فراهم کرده باشیم.

 

برای کودک از خدا بگوییم.

کودکان خداوند را نمی‌شناسد. اما در واقع آنها در سنین پائین هیچکس را نمی‌شناسد. این ما هستیم که محیط پیرامونش و افراد مختلف را به او معرفی می‌کنیم. مثل پدر بزرگ ، مادر بزرگ ، عمه ، خاله و… به این ترتیب از همان سنین پائین نیز باید برای کودک از خدا بگوئیم. صحبت‌هایی که با او در مورد خداوند می‌کنید کم‌کم در او تاثیر می‌گذارد و زمینه لازم برای آموزش‌های بعدی را فراهم می‌سازد. خداوند را با تمام زیبائی‌ها و قدرت و عظمتش به او معرفی کنیم. خدا که حامی او است.

کودکان در این سنین به قدرت و حمایت بیش از بزرگترها وابسته هستند. پدر و مادر برای آنها مراجع و منبع قدرت و امنیت هستند که می‌توانند آنها را از خطرات محافظت کنند. به این دلیل است که کودکان در زمان احساس خطر و ناراحتی پدر یا مادر خود را صدا می‌زنند و به آنها پناه می‌برند. به آنها نشان دهیم که خداوند نیز یک منبع عظیم قدرت و امنیت است که حامی آنهاست و اگر به او تکیه کنند می‌توانند احساس امنیت و راحتی کنند.

 

در مقابل سوالات کودک پاسخ‌های مناسب بدهید.

کودکان در مراحل رشدی خود و کم کم که با مسائل معنوی آشنا می‌شوند. سوالاتی را مطرح می کنند که بزرگترها اغلب در پاسخ دادن به آنها مشکل پیدا می‌کنند. از اینرو بهترین کار این است که با کودکان صادق و روراست باشیم. جواب‌های غلط و بچه‌گانه و گول زننده به آنها ندهیم. این کار خطرناکی است و از آنجایی که که کودکان قدرت تخیل بالایی دارند ممکن است برایشان مشکل‌ساز باشد.

وقتی کودک می‌پرسد که وقتی می‌میرد به کجا می‌رود، صادقانه جواب دهید که هیچکس نمی‌داند اما خیلی‌ها فکر می‌کنند که او به بهشت می‌رود تا با خدا نزدیک‌تر باشد… به احتمال قوی پرسش بعدی کودک این خواهد بود که شما در این باره چه فکر می‌کنید. اگر اعتقاد قوی و محکمی دارید، به او بگوئید و اگر تردید دارید تصدیق کنید که پرسش‌هایی در این جهان وجود دارد که انسانها همه عمر خود را برای یافتن پاسخ آنها صرف می‌کنند و این مورد هم یکی از آنهاست.

 

برای پرورش خداباوری کودک ، از وقایع عادی زندگی کمک بگیرید

لازم نیست همیشه برای پرورش خدا باوری در کودک کارهای و مراسم بسیار بزرگ انجام دهید تا به او حضور خداوند را نشان دهید. از اتفاقاتی که در زندگی پیش می‌آید کمک بگیرید. خداوند را در جریان اتفاقات زندگی به او نشان بدهید. استفاده از جملاتی نظیر خواست خدا اینطور بود ، هر چه خدا بخواهد و غیره در مسائلی که پیش می‌آید می‌تواند کمک کننده باشد. با او طوری خداحافظی کنید که معنی جمله شما را در حسن خداحافظی مثل خدا نگهدارت و یا به خدا می‌سپارمت را درک کند و احساس کند که شما او را تنها نمی‌گذارید، بلکه به یک منبع قدرت و حمایت قوی‌تری می‌سپارید که پشتیبان اوست.

 

از طبیعت کمک بگیرید.

طبیعت را به او بشناسانید و به او کمک کنید قدرت خداوند را در آفرینش طبیعت زیاد احساس کند. دریایی را که تماشا می‌کنید، به قدرت خداوند در خلقت آن اشاره کنید. به جنگل، درختان ، کوهها و … اشاره کنید و مطلب علمی را که توضیح می‌دهید قدرت خداوند را در خلقت آنها یادآور شوید. کودکان به این قبیل مسائل علاقمند هستند. و از این طریق می‌توان روح خداباوری را در آنها تقویت کرد.

از ساده سازی داستان‌های مناسب از ادیان متفاوت و کتب آسمانی استفاده کنید.

سنت‌های عرفانی دنیا پر از داستان‌های گوناگون است و از چگونگی پیدایش جهان گرفته تا علل کارهای بد بعضی انسان‌ها و عواقب کارهای بد آنها قصه‌ها و حکایات بسیاری آورده شده است، با بهره گیری از ادبیات غنی جهان و وقایع تاریخی و مذهبی ادیان به کودک خود نشان دهیم که انسان‌های متفاوت ، دارای عقاید گوناگونی در مورد خداوند هستند. با اصلاح و ساده سازی داستان‌های مناسبی از ادیان متفاوت و کتب آسمانی نقل کنیم و ذهن آنها را روشن کنیم.

سخن آخر

خداباوری را در همان سنین کودکی می‌توان تقویت کرد. با چنین اقدامی آموزش‌های بعدی نیز نتیجه مفیدتری خواهد داشت. والدین در این میان نقش مهم‌تری دارند. که ابتدا با روشن سازی اعتقادات خود باید تلاش کنند ایمان خود را در زندگی روزمره خود متجلی سازند و سپس به روشهای ساده به تقویت ایمان کودکان خود بپردازند.

 

 

 

 1 نظر

سقوط از مقام رفيع

19 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

  سقوط از مقام رفيع
مخلص متقى و صفى زكى ، مرحوم حاج غلامحسين  معروف به تنباكو فروش به مناسبتشغلتقريبا چهل سالقبل نقل فرمود كه من به مرحوم آيت اللّه سيد ابوطالب ارادتمند بودم و شبها در مسجدمعركه خانه (مسجد نور فعلى ) به جماعت ايشان حاضر مى شدم ، مدتى طرف عصر تاموقع نماز مغرب در مسجد مزبور با حضور جمعى از مؤ منين چند مسئله مى گفتم و قدرىازمعجزات ائمه عليهم السّلام را از روى كتاب مى خواندم . به تدريج جمعيت زيادى حاضرمى شدند تا اينكه حالت وسوسه در نيت من پديد آمد و از رياكارى و نمايش به خلق وطلب منزلت نزد مردم سخت ترسناك بودم و چون در اخلاصعمل خود در شك بودم آن مجلس را ترك كردم .
شبى در عالم واقعه ديدم مركبى از نور برايم حاضر شد و من بر آن سوار شدم پس بهسمت آسمانها به سرعت نور حركت مى كرد و بهجت و سرور و لذتى كه در آن طيران ومشاهده عجايب خلقت پيدا كردم قابل وصف نبود تا به آسمان هفتم رسيدم ناگاه مركب از منجدا شد و از همانجا سقوط كردم تا وسط مسجد معركه خانه افتادم در نهايت سختى و زحمتو غصه و در همان حال صدايى شنيدم كه صعود تو از اينجا بود و سقوط تو هم ازاينجاست و اگر باز صعود مى خواهى بايد از همين جا باشد.
چون از خواب بيدار شدم پى به اشتباه خود بردم و خودم را بر ترك آن مجلس ‍ ملامت كردمپس تصميم گرفتم دوباره آن مجلس را برپا نمايم و همه روز در همان موقع عصر مىرفتم لكن جمعيت نمى شد و مردم حاضر نمى شدند، خلاصه ديگر موفق به تجديد آنخير بزرگ نشدم و از آن فيض عظيم بى بهره گشتم .

 

 نظر دهید »

شیوه‌های پیشگیری یا کاهش ناسازگاری و تنش در منزل (توصیه‌های مربوط به بانوان)

18 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

 

شیوه‌های پیشگیری یا کاهش ناسازگاری و تنش در منزل

(توصیه‌های مربوط به بانوان)

ü     در کلیه موارد معیشت اعم از تملک، درآمد و … از کلمة «ما» به جای «من» استفاده نمائید.

ü   در برابر همسر خود، هرچند حق با شما باشد، لجبازی نکنید و از مشاجره با او، مخصوصاً در اوقات لجبازی پرهیز نمائید.

-« رَأَيْتُ عَلَى بَابِ الْجَنَّةِ مَكْتُوبٌ أَنْتِ مُحَرَّمَةٌ عَلَى كُلِّ بَخِيلٍ وَ مُرَاءٍ وَ عَاقٍّ وَ نَمَّام‏»[1]

ü     از تعریف و تمجید بستگان و اطرافیان خود، مخصوصاً اگر جنبة‌ مقایسه داشته باشد، پرهیز نمائید.

 

ü     چنانچه کمک‌هایی از طرف دیگران، مخصوصاً از طرف بستگان شما، به همسرتان شده است، به رخ او نکشید.

ü     با دوستان و آشنایان همسرتان در معاشرت‌ها بیش از حد معمول گرم نگیرید.

ü     در رفت و آمد با بستگان شوهرتان، مخصوصاً بستگان نزدیک او، پیش‌قدم باشید.

ü   چنانچه درآمدی جداگانه دارید و برای زندگی هزینه می‌کنید، آن را بازگو نکنید و در مصرف آن طبل جداگانه نزنید.

ü     از مردان دیگر نزد همسرتان تمجید نکنید.

ü     برای انجام درخواست‌های خود با همسرتان با خشونت و آمرانه برخورد ننمائید.

-         حضرت علی (ع) می‌فرمایند: «با همسران خود خوش‌صحبت باشید، باشد که آنها نیز نیک‌رفتار گردند»

امام سجاد (ع) می‌فرمایند: «خوب حرف زدن مرد را محبوب زن و فرزند می‌سازد»[2]

-         حضرت علی (ع): «با نرمی و لطافت روانها با هم مأنوس می‌شوند»

ü     برای برآوردن نیازهای خود و خانه همسرتان را تحت فشار قرار ندهید.

             -  امام صادق (ع): «بهترین زنان شما زنی است که وقتی شوهرش چیزی آورد،                              سپاسگذاری کند و اگر نیاورد راضی باشد».[3]

         همچنین امام علی (ع) می‌فرمایند: «با نرمش و ملایمت و فرصت زمانی مناسب نیازها و خواسته‌ها به آسانی برآورده می‌گردند».

ü   خود را برای همسرتان بیارائید و این مسأله را با تنوّع همیشگدر هنگام ورود همسرتان به خانه با لبخند و شادی  به استقبال او بروید.

            -رسول خدا (ص): «وظیفة زن این است که تا در خانه به پیشواز شوهر برود و به وی خوش‌آمد بگوید».[4]

ü     پس از مراجعت همسرتان به خانه کارهای خود را حتی‌الامکان کنار گذاشته و او را تحویل بگیرید.

ü     در مواقعی که او از لحاظ جسمی یا روحی آماده نیست، درخواست‌های خود را مطرح نسازید.

ü     در موقع خروج او از خانه بدرقه‌اش کنید.

ü     محبت خود را به او به زبان جاری سازید و برای تنوع‌بخشی به آن فکر کنید.

        -علی (ع): «زبانت را به زیباگویی و سلام کردن عادت ده تا دوستانت زیاد و دشمنانت کم شوند».[5]

همچنین می‌فرمایند: «ان من العباده لین الکلام».

ü     از خدمات شوهر سپاسگذاری نمائید.

         -امام صادق (ع): «بهترین زنان شما زنی است که وقتی شوهرش چیزی آورد، سپاسگذاری کند و اگر نیاورد راضی باشد».[6]

ü     توضیحات و یا ملامت بیش از اندازه ننمائید.

           - امیرالمؤمنین (ع): «از تکرار سرزنش بپرهیزید که این خود موجب گناه می‌شود و از قدر و ارزش انتقاد می‌کاهد».[7]

 



[1]. إرشاد القلوب إلى الصواب    ج‏1    139    الباب الثالث و الأربعون في السخاء و الجود …..  ص : 136

 

[2] .خصال صدوق. باب پنج‌گانه. حدیث 90.

[3]  بحارالانوار. ج 103. ص 239.

[4] مستدرک الوسائل. ج 3. ص 551.

[5] غررالحکم.

[6]  بحارالانوار. ج 103. ص 239.

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 16
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 20
  • ...
  • 21
  • 22
  • 23
  • ...
  • 35
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

مدرسه علميه حضرت وليعصر (عج) بناب

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • تجلیگاه عفت
  • اخبار مدرسه
  • خاطرات طلبگی و حجره نشینی
  • دلنوشته
  • در حریم یار
  • منحرفان تاریخ اسلام
  • با عشق بازان در سنگر عشق
  • معرفت انوار قدسیه
  • پاک سیرتان
  • خوان وحی
  • درسنگررهبری
  • همراه با امیر بیان
  • مقالات طلاب
  • دسته کلیدی برای طلاب
  • تلنگر
  • پیام ها
    • پیام تندرستی
  • درمحضر استاد
  • نيايش هاي سيدالساجدين
  • انتظار
  • محرم»
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

روز شمار عید غدیر

روزشمار غدیر

ذکر ایام هفته

ذکر روزهای هفته

تدبر در قرآن

آیه قرآن

اوقات شرعی

اوقات شرعی

عشق حقیقی

عشق حقیقی به خداوند
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس