مدرسه علميه حضرت وليعصر (عج) بناب

مدرسه علميه حضرت وليعصر (عج) بناب

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

حضورسرهنگ مصطفی عبد الجباری در مراسم بزر گداشت هفته دفاع مقدس حوزه عتمیه حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) بناب

به مناسبت هفته دفاع مقدس مراسمی روز سه شنبه 92/7/2 در مدرسه علمیه حضرت وی عصر(عج ال…) بر گزار شد.در این مراسم سرهنگ مصطفی عبدالجباری از فرماندهان دفاع مقدس سپاه ناحیه بناب به ایراد سخنرانی پرداختند.

جناب سرهنگ، با بزرگداشت یاد و اهداف شهدای دفاع مقدس وجانفشانی های رزمندگان اسلام در حفظ انقلاب اسلامی موقعیت استراتژیک ایران در منطقه خاور میانه را برای دشمن خیلی حساس ومهم قلمداد کرده وبیان نمودند:به دست آوردن کشور ایران بر ای دشمن از ابعاد مختلف سیاسی وحکومتی وتسلط بر کل منطقه خاورمیانه مهم می باشد و آنچه هدف دشمن را به بی هدفی و خاموشی خواهد برد چیزی جز ایمان و وحدت و ولایت طلبی مردم ایران نخواهد بود.ایشان افزودند:در هر زمان وظیفه شناسی امری مهم برای ملت مسلمان است. لذا قبلا اگر وظیفه ما دفاع نظامی از کشور و انقلاب اسلامی بود الان وظیفه ،دفاع فرهنگی از کشور است.

سرهنگ عبدالجباری در پایان بیاناتشان با ذکر خاطراتی از جبهه های جنگ و شهدای دفاع مقدس،ایمان بالا و ولایتمداری را رمز استقامت رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس بر شمرده،طلاب را به حفظ و ادامه راه این عزیزان سفارش نمودند.

دارایی درحین درویشی!

05 تیر 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

آیت الله حسن زاده آملی:

الهی اگرچه درویشم ولی داراتر از من کیست که تودارایی منی!

 

 

 1 نظر

نشست صمیمی طلاب پایه پنجم در جشن فارغ التحصیلی با حاج شیخ عبدالمجید باقری بنابی(حفظه الله)

04 تیر 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

نشست صمیمی طلاب پایه پنجم در جشن فارغ التحصیلی با حاج شیخ عبدالمجید باقری بنابی(حفظه الله)

حرف های من برای تمامی طلبه هاست ،

اما شما که ترم آخرین به شما میگم.

شما طلبه ها با صدها حدیث وآیه آشنا شدید ؛خدا ،ملائکه،ائمه ،اساتید حوزه ووجدان شما از شما انتظاراتی داشت الان باید طوری باشید غیر از آن کسی که در پنج سال قبل بودید.

محیطی که شما توش درس خواندیدصد در صد علمی و الهی بود.

شما باید سطح اخلاقتان ومنشتان از دیگران متمایز باشد زیرا:

-شکرگزاری از خدمت هایی که تواین 5 سال برای شما کشیده شده(استادان درس گفته اند، به تغذیه ی مادی و معنوی شما رسیده شده)پس باید شکر گزار اینها باشید؛ چرا که در حدیث است :من لم یشکرالمخلوق لم یشکر الخالق)

-شما تو 5سال خیلی شناخت پیدا کردید نسبت به امامت ،حضور پروردگار،و… این شناخت ها مسئولیت می آورد.

شما باید حیثیت وآبروی طلبگی رابا عمل رعایت کنید!

شما 5 سال سر وکارتان با معارف واخلاق وروحانیت بود بنابراین باید از دیگران متمایز باشید!

در صحنه های اجتماعی وارد شوید باحجاب فاطمی و قرآن وار نه حجاب عرف شده!

توجامعه حداقل زینت امام زمانمان نیستیم ننگ هم برای ایشان نباشیم.

انسان باید اصل وهویتش را همیشه حفظ کند.

دورکعت نماز جهت موفقیت طلاب پایه پنجم از طرف ایشان هدیه ارزنده این بزرگوار بود.

الهی سایشون  از سرمون کم نشه .ان شاء الله

 






 

 1 نظر

جشن میلاد

04 تیر 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

بزرگداشت عید نیمه شعبان با حضور مدیریت،اساتید ،کادر وطلاب محترم

همزمان با فرارسیدن نیمه شعبان مراسم جشنی در جمع طلاب مدرسه علمیه حضرت ولیعصر(عجل الله)برگزار شد.

مراسم با تلاوت آیات نورانی کلام الله شروع شده وبا سخنرانی سرکار خانم لیلا مدنی آذر از اساتید حوزه خواهران با موضوع"جلوه های محبتی امام زمان (عج الله)ادامه یافت.پذیرایی ،مولودی خوانی،طرح مسابقه  دلنوشته برای مولا،باعنوان “قول میدم آقا…."،برگزاری نماز جماعت به امامت شیخ عبدالمجید باقری بنابی ،صرف ناهاروتفرج در باغ حوزه از دیگر برنامه های این مراسم بود.


 

 

 نظر دهید »

از هواپیمای دل به برج مراقبت شیعیان !

02 تیر 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

مسافران جمعه آماده باشید قصد کم کردن گناه ونشستن تو قلب مولا را داریم
از هواپیمای دل به برج مراقبت شیعیان
باندشماره دوازده آمادس؟
چراغهای سبز باندظهورتون روشن شده
جا هست فرودبیام یابازم دورتون بگردم؟


 

 نظر دهید »

خانه آرزوها!

02 تیر 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

خانه آرزوهایم
کلبه ای است کوچک در دشت شقایقها
که تو را کم دارد
راستی کی می آیی ؟

 نظر دهید »

به بهانه میلاد ...

30 خرداد 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

اشعب بن جابر، بسيار شوخ و لطيفه گو بود. وقتى پير شد، او را ملامت كردند كه: «تو ديگر پير شده‏اى و وقت هزل گوئى و شوخى كردن تو گذشته است. حال ديگر نوبت توبه و انابه است. در اين آخر عمر، مدتى هم مشغول شنيدن وعظ و حديث باش».

گفت: «به وَاللّه من حديث هم شنيده‏ام». گفتند: «اگر راست مى‏گويى، حديثى نقل كن». گفت: «نافع بن بُدَيل از رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله برايم نقل كرد كه دو خصلت پسنديده است كه در هر كس باشد، سعادت دنيا و آخرت نصيب او مى‏گردد».

اهل مجلس كه خيلى خوششان آمده بود، شروع به «به‏به» و «چه چه» كردند و به او احسنت و آفرين گفتند؛ سپس از او خواستند كه ادامه حديث را نقل كند. اشعب گفت: «يكى از خصلتها را نافع فراموش كرده بود و ديگرى را من از ياد برده‏ام».

 1 نظر

محمد را محمد را محمد را تماشاکن!

29 خرداد 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

الا ای ماه شعبان! ماه احمد را تماشا کن

جمال بی‌مثال حیّ سرمد را تماشا کن

در اقطاع زمین خلد مخلّد را تماشا کن

محمّـد را محمّد را محمّد را تماشا کن

ولادت یافت با حُسن رسول الله، زیبایی

جمـال ماه لیلا را ببین با چشم زهرایی

ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

 

 

 2 نظر

می دونی کی بهترین عشق دنیا نصیبت میشه؟

28 خرداد 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

دعاي عهد و اعطاي افق جهاني به منتظران

محمد صادق کفيل*

 

بعضي‌ها بهترين عشق دنيا نصيبشان شده و هر روز را با ياد و نام او شروع مي‌ کنند. اين شروع که نوعي نيايش و سرود صبحگاهي عاشقان امام مهدي عجل‌الله ‌تعالي ‌فرجه است، به «دعاي عهد» مشهور است که از امام صادق عليه السلام روايت شده است.

 

 

يکي از نزديکان امام خميني رحمه الله مي‌گويد: «يکي از چيزهايي که امام در روزهاي آخر به من توصيه مي‌‌کردند، خواندن دعاي عهد بود. ايشان مي‌‌گفتند: صبح‌ها سعي کن اين دعا را بخواني؛ چون در سرنوشت دخالت دارد. اين نوشتار براي آشنايي با فرازها و مضامين بلند دعاي عهد سامان يافته است.

 

 

 يکي از دغدغه هاي جدي منتظران اين است که زندگيشان رنگ و بوي زندگي مهدوي بگيرد و هميشه به دنبال اين هستند که بدانند زندگي مهدوي چه نوع زندگي‌اي است؟ بهترين مسير زندگي مهدوي در دعاي عهد ترسيم شده است. در دعاي عهد، فضيلت‌هاي مختلفي وجود دارد و ابعاد گوناگون زندگي مهدوي رقم خورده است و در حقيقت خواندن اين دعا توفيق ياري حضرت را فراهم مي‌کند.

 

 

نخستين مسيري را که اين دعا براي زندگي رقم مي‌زند، خداشناسي است، زيرا شروع اين دعا با اوصاف خداست. کسي که مي‌خواهد امام زمانش را بشناسد، اول بايد خدا را بشناسد. در دوران غيبت نيز سفارش شده که دعاي «اللهم عرفني نفسک…؛ خدايا خودت را به من بشناسان که اگر تو را نشناسم پيامبرت را نمي شناسم و اگر پيامبر را نشناسم حجتت را نمي شناسم و اگر حجت خدا را نشناسم از دين گمراه مي شوم» را زياد بخوانيد.

 

 

خداشناسي، مقدمه امام شناسي است. انساني که به دنبال امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف است بايد انساني توحيدي و خداشناس باشد. در ابتداي دعاي عهد شانزده وصف از اوصاف خدا بيان ‌مي‌شود: پروردگار نور عظيم، پروردگار کرسي بلند، پروردگار درياي جوشان، پروردگار سايه و آفتاب داغ، فرو فرستنده تورات و انجيل و زبور و قرآن عظيم، پروردگار فرشتگان مقرب و پيامبران خدا، اينها از جمله اوصافي است که براي خداوند در اين دعا آمده است.

 

 

در بخش دوم دعاي عهد وارد مرحله درود و سلام به امام مي‌شويم. در اين بخش از دعا مي‌خوانيم: «اللهم بلغ مولانا الامام المهدي القائم بامرک…؛ خدايا برسان مولاي ما را، آن امام راهنماي راه يافته و قيام کننده به فرمان تو که درود خدا بر او و پدران پاکش باد.»

 

 

کسي که هر صبحگاه اين جمله را به امامش بگويد، حرکتش تا شب جهت دار مي‌شود. در اين دعا به امام مي‌گوييم که تو پيشواي مني. يعني در هر قدم بايد بنگريم که امام چه گفته و چه چيز مورد رضاي امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف است. امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف هادي و هدايت کننده است و علاوه بر اين‌که دغدغه هدايت ما را دارد، خودش هدايت شده است.

 

 

دعاي عهد به منتظران، افق جهاني مي‌بخشد. در اين دعا مي خوانيم: «صلوات الله عليه و علي آبائه الطاهرين عن جميع المؤمنين و المؤمنات في مشارق الارض و مغاربها…؛ درودهاي خداوند بر او و پدران پاکش باد از طرف همه مردان و زنان با ايمان در مشرق‌هاي زمين و مغرب‌هاي هموار آن….» منتظران با قرائت اين دعا در ابتداي صبح از طرف همه مؤمنان سراسر جهان به امام خود سلام مي‌دهند. اين فراز از دعا نشان مي‌دهد که دغدغه شخصي داشتن و امام را تنها براي خود خواستن، غلط است. منتظر واقعي دغدغه جهاني دارد. چنين انتظاري انتظار مثبت و پوياست.

 

 

اين انتظار، همان انتظاري است که امام خميني رحمه الله و بزرگان ما دغدغه آن را داشتند. چون امام خميني رحمه الله هر روز صبح دعاي عهد مي‌خوانده و با فرازهاي اين دعا پيوند داشتند، مي‌دانستند که بايد جهاني بنگرند و زمينه ساز ظهور مصلح جهاني باشند. امام راحل وقتي انقلاب کردند فقط به ايران فکر نکردند، بلکه تأکيد داشتند که بايد براي دنيا بستر سازي شود.

 

 

سلام به امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف در اين دعا از حيث کميت، جهاني و از حيث کيفيت به اندازه عرش خداست. کيفيت سلام به امام در اين دعا بلند نظري منتظر را مي‌رساند. انسان منتظر، بلند نظر است و انديشه صلح جهاني دارد و وقتي خواسته‌اي هم دارد، با نگاهي عميق و طولاني، آن را مطرح مي‌کند. برخي امام را فقط براي رفع مشکلات خود طلب مي‌کنند، اما منتظران واقعي، دغدغه جهاني دارند و هنگامي که مشکلي مثلاً در غزه و لبنان اتفاق مي‌افتد، نگران مي‌شوند.

 

 

عهد و پيمان و ميثاق با امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف از ديگر مضامين اين دعاست. عهد در زندگي منتظر، بايد هميشگي باشد. وقتي زندگي بر مبناي انتظار شکل گرفت، عهد دائمي و هميشگي مي‌شود. منتظر واقعي هرگز از عهدش با امام خود رويگردان نمي‌گردد. قرائت صبحگاهي اين دعا موجب مي‌شود که فراموش نکنيم پيش از هر کس با امام خود عهد بستيم و اولويت عهد با امام را بر همه پيمان‌ها حفظ کنيم، چرا که:

 

 

رسم عاشق نيست با يک دل دو دلبر داشتن

 

 

       يا ز جانان يا ز جان بايد دل برداشتن

 

 

 مردم بصره خدمت امام رضا عليه السلام رسيدند و از يونس بن عبدالرحمن گله کردند. يونس ناراحت شد. امام رضا عليه السلام به يونس فرمودند: «اي يونس وقتي امام تو از تو راضي است چه کار داري مردم چه مي‌گويند.» عهد با امام زمان عليه السلام يعني زندگي بر اساس رضايت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف. کسي که دست بيعت با امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف مي‌دهد، فقط رضايت حضرت را در نظر مي‌گيرد نه کس ديگري را. بنابراين عمل بر اساس دغدغه و خواسته امام بايد اولويت منتظران باشد.

 

 

در آموزه‌هاي ديني سفارش شده که انسان بعد از اقامه نماز و برقراري ارتباط با خدا و قبل از برقراري ارتباط با ديگران، دعاي عهد را قرائت کند و با امام خود عهد ببندد. انسان مؤمن قبل از اين‌که از کسي انرژي بگيرد، بايد هر صبح از امامش انرژي کسب کند. علت اين‌که سفارش شده اين دعا به طور مداوم و هر صبح قرائت شود، چون تجديد عهد، مقدمه پايداري است. پيوسته جريان طاغوت و نفسانيات در حرکتند، پس هر مؤمن و منتظر نيز بايد هر روز و هر صبح در تلاش و تکاپو باشد. همان طور که در دستورات ما سفارش شده که همواره بايد نماز اقامه شده و ارتباط با خدا برقرار شود، پيوسته بايد دعاي عهد قرائت و تجديد عهد تکرار شود. در روايات نيز عمل مداوم به عمل کثير ترجيح داده شده است.

 

 

در دعاي عهد بعد از تجديد عهد با امام، هشت مقام را از خدا طلب مي‌کنيم. در اين فراز از دعا مي‌خوانيم: «اللهم اجعلني من انصاره و اعوانه و الذابين عنه و المسارعين اليه في قضاء حوائجه والممتثلين لِأوامره و المحامين عنه و السابقين الي ارادته و المستشهدين بين يديه؛ خدايا ما را قرار ده از ياران و کمک يارانش و دفاع کنندگان از او و شتابندگان به سوي او در برآوردن خواسته هايش و انجام دستورات و اوامرش و مدافعين از آن حضرت و پيشي گيرندگان به سوي خواسته‌اش و شهادت يافتگان پيش رويش.» در اين دعا از خدا مي‌خواهيم که براي دستيابي به آرمان‌هاي جهاني، يار امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف و کمک کار وي شويم و از آن حضرت دفاع کنيم، در انجام مقاصد و حوايج امام سرعت بگيريم، اوامر آن حضرت را گوش دهيم، از امام حمايت کنيم، به اراده امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف سبقت بگيريم و در رکاب امام به درجه رفيع شهات برسيم.

 

 

با اين آموزه‌ها، زندگي منتظر بايد بر مبناي ياري امام شکل بگيرد. به عنوان مثال کسي که مي خواهد از امام حمايت کند، نخست بايد اطلاعات مهدوي کافي داشته باشد تا بتواند شبهات مربوط به حضرت را پاسخگو باشد و از مقام ولايت حضرت دفاع کند. کسي که از خدا مي‌خواهد حامي امام باشد، بايد بداند دنياي غرب عليه مهدويت چه کرده و از امام ما چه چهره‌اي ساخته است و خودش به عنوان يک منتظر شيعه در برابر اين اقدامات دشمنان چه کرده است.

 

 

بدون ترديد حاجت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف فرج گشايش جهاني، است. امام دغدغه ظهور دارد. ما بايد به اين نتيجه برسيم که فرج امام به دست ماست. امام از ما گله دارد که چرا براي ظهورش کاري نمي‌کنيم و به سمت ظهور قدمي برنمي داريم. حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف هنگام تولد در سحرگاه نيمه شعبان در آغوش پدر اين گونه دعا کردند: «خدايا! گشايش دوستان من در فرج من است، فرجم را نزديک کن.» آن حضرت در غيبت صغري در کنار مسجد الحرام دست به دعا برداشتند و فرمودند: «خدايا! فرجم را نزديک کن.» دغدغه ما نيز بايد فرج و ظهور باشد. منتظر واقعي بايد هر شب از خود بپرسد که آيا در راستاي اين دغدغه امام گام برداشته يا نه؟ و از وجود نوراني حضرت بپرسد که «اوفيتُ يا صاحب الزمان؟ يا صاحب الزمان! آيا به عهدم وفا کردم يا نه؟» شهداي کربلا نيز هنگام شهادت از امام حسين عليه السلام مي پرسيدند که اي پسر رسول خدا! به عهدم وفا کردم يا نه؟

 

 

در بخشي از دعاي عهد از خدا مي‌خواهيم که اگر در طول زندگي ما ظهور رخ نداد و ما از دنيا رفتيم، هنگام ظهور، دوباره زنده شويم و به اين دنيا برگرديم؛ «اللهم ان حال بيني و بينه الموت الذي جعلته علي عبادک حتما ً مقضيا ً فاخرجني من قبري مؤتزرا ً کفني شاهرا ً سيفي مجردا ً قناتي ملبيا ً دعوة الداعي في الحاضر و البادي؛ خدايا اگر ميان من و ظهور، مرگي که آن را بر بندگانت حتمي و مقرر فرموده‌اي حايل شد، پس از گورم بيرونم آر، کفن به خود پيچيده با شمشير آخته و نيزه برهنه، پاسخگو به نداي آن دعوت کننده بزرگوار در شهر و باديه باشم».

 

 

در رجعت، خوبان خوب و بدان بد به دنيا بر مي‌گردند. کسي که اين خواسته را در دعايش مطرح مي‌کند، افق زندگي‌اش بر مبناي رجعت شکل مي‌گيرد. منتظر واقعي که با افق رجعت زندگي مي‌کند، خود را براي زندگي در رکاب حضرت و ساير اهل‌بيت: آماده مي‌سازد تا امام، رهبري و او تبعيت کند. کسي که اين مقامات عالي را از خدا بخواهد، شيداي ظهور مي‌شود. در اين مرحله است که به طور جدي براي فرج و ظهور امام دعا مي‌کند و از خدا تعجيل در فرج را طلب مي‌کند. براي عاشق ظهور شدن بايد ظهور را بشناسيم. براي تربيت جامعه مهدوي، سيماي ظهور بايد خوب به جامعه معرفي شود و ظهور حضرت يعني آبادي زمين.

 

 

همان گونه که در فرازي از اين دعا آمده است: «و اعمر اللهم به بلادک و احي به عبادک…؛ خدايا! به دست او آباد گردان شهرها و بلادت را و به وسيله او زنده گردان بندگانت را». آبادي زمين در ياد و ذکر خداست. زيبايي حکومت حضرت در اين است که به خاطر خدا، خدا پرستيده شود، نه به خاطر بهشت و جهنم. زمان حکومت حضرت، زمان زندگي و حيات بندگان است. مقام معظم رهبري نيز در اين زمينه فرمود: «ظهور يعني شروع زندگي».

 

 

در بخش پاياني دعا نيز آمده است: «… فاظهر اللهم لنا وليک و ابن بنت نبيک المسمي باسم رسولک…؛ پروردگارا آشکار کن براي ما نماينده‌ات را و فرزند دختر پيامبرت را که همنام رسول توست.» اين مضامين، بيانگر آن است که حضرت با اوصاف پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله ظهور مي‌کند. آن حضرت سيماي پيامبر را دارد و رحمة للعالمين است. ايشان پناه بندگان مظلوم است. در حکومتش از مظلوم حمايت مي‌کند و يار و ياور هر انسان مظلوم بي‌ياور مي‌شود. و آن‌چه از احکام دين را که تعطيل شده، زنده و برپا مي‌کند.

 

 

با آرزوي زندگي مهدوي، براي همه دوستداران حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف.

 

 

 نظر دهید »

اگر سائل می دانست؟!

28 خرداد 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

 نظر دهید »

پست‌هاي کليدي VOA در دست بهاييان بدسابقه

27 خرداد 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

پست‌هاي کليدي VOA در دست بهاييان بدسابقه

در مارس 1942 راديوي دولتي ايالات متحده با عنوان راديوي عمومي ملي(NPR) آغاز به کار کرد و چندي بعد نيز بخش بين‌المللي آن با عنوان صداي آمريکا (VOA) شروع به کار کرد. هدف از تأسيس اين بخش بين‌المللي، بهبود چهرة آمريکا در جهان و گسترش آزادي و دموکراسي مورد نظر آمريکا در کشورهاي ديگر بود.

صداي آمريکا که روزي ادعا مي‌کرد در ميان ايرانيان 10 ميليون بيننده دارد، به اعتراف امير عباس فخر آور يکي از نيروهاي اين رسانه، هم‌اکنون تعداد بيننده‌هايش از NITV لس‌آنجلسي هم کمتر شده و همة اينها به مدد سوء استفادة بهاييان از پول ماليات دهندگان آمريکايي، حمايت دولتمردان آمريکايي از آنها و مديريت بهاييان بر اين رسانه است.

«شبکة ايران» پيش از اين در مطلبي به تحليل وضعيت تلويزيون رو به تعطيلي صداي آمريکا وابسته به وزارت امور خارجة آمريکا پرداخته بود. در آن گزارش، نويسندگان به تحليل ابعاد مختلف فروپاشي دروني تشکيلات اين رسانة ضدّ ايراني و سلطنت طلب پرداخته بودند. گزارش پيش رو نيز به بررسي نفوذ و سيطرة فرقة بهاييت در ارکان و بدنة اين شبکه تلويزيوني ضدّ ايراني پرداخته است. براي بازشناسي هدف تأسيس VOA، نگاهي به تاريخچة آن ضروري است. از 7 دسامبر 1941 که حملة ژاپني‌ها به «پرل هاربر» در جنگ جهاني دوم زمينة ورود آمريکا به جنگ را فراهم کرد، نخستين جرقه‌ها براي تأسيس Voice Of America زده شد.

نگاهي به تاريخچة صداي آمريکا

در مارس 1942 راديوي دولتي ايالات متحده با عنوان راديوي عمومي ملي(NPR) آغاز به کار کرد و چندي بعد نيز بخش بين‌المللي آن با عنوان صداي آمريکا (VOA) شروع به کار کرد. هدف از تأسيس اين بخش بين‌المللي، بهبود چهرة آمريکا در جهان و گسترش آزادي و دموکراسي مورد نظر آمريکا در کشورهاي ديگر بود. «صداي آمريکا» در واقع ابزاري بود براي اجراي سياست‌هاي وزارت امور خارجة ايالات متحده و همچنين تأثير بر افکار مردم جهان نسبت به ايالات متحده که از طريق زبان رسانه دنبال مي‌شد.

مجموعة صداي آمريکا داراي 44 پخش‌کنندة راديويي به زبان‌هاي مختلف و 24 پخش کنندة تلويزيوني است. اين مجموعه از بدو تأسيس با هدف استفاده و بهره‌گيري از ابزار ديپلماسي عمومي پايه‌گذاري و تأسيس شد که گسترة پخش آن، آسيا، اروپا و شمال آفريقا را شامل مي‌شود.

راديوي عمومي ملي (NPR) و مجموعة صداي آمريکا (VOA) هر دو زير مجموعة هيأت مديره رسانه‌هاي خارجي دولت ايالات متحدة آمريکا يا همان BBG هستند و زير نظر اين هيأت مديره ـ که اعضاي آن متشکل از شوراي روابط خارجي آمريکا و نمايندگان منصوب دستگاه وزارت امور خارجه ايالات متحده است ـ اداره مي‌شود و رياست BBGنيز با رأي مجلس سناي آمريکا انتخاب مي‌شود. همچنين BBG زير نظر «تيم بازرسي ويژة ايالات متحدة آمريکا» فعاليت مي‌کند و اين تيم گزارش‌هاي خود را به مجلس سناي ايالات متحده و وزارت خارجه ارائه مي‌دهد. هم‌اکنون بودجة ساليانة صداي آمريکا 800 ميليون دلار است که از محل ماليات‌هاي مردم آمريکا تأمين مي‌شود.

تاريخچة تأسيس بخش فارسي صداي آمريکا

در آوريل 1979 يعني بلافاصله پس از وقوع انقلاب اسلامي در ايران، بخش فارسي راديو صداي آمريکا ابتداء با هدف جهت‌دهي به انقلاب ايران و در پي ناکامي، با هدف مقابله با انقلاب اسلامي و به چالش کشيدن آن، با 30 دقيقه برنامة روزانه راه‌اندازي شد. از 22 نوامبر 1979 احمدرضا بهارلو فعاليت خود را در اين رسانه آغاز کرد. در کنار بهارلو، مجريان ديگري همچون رامش راسخ، بهروز عباسي و اکبر ناظمي که از کارکنان راديو ايران بودند با هدايت بهارلو کارشان را در بخش فارسي صداي آمريکا آغاز کردند. آلن هايت در کتاب «تاريخ VOA»، زمان تأسيس تلويزيون فارسي صداي آمريکا را سال 1996 عنوان مي‌کند. به اين ترتيب، نزديک به دو دهه بعد از آغاز به کار احمدرضا بهارلو در مجموعه صداي آمريکا و راه‌اندازي راديو فارسي، مسئوليت راه‌اندازي تلويزيون اين مجموعه نيز به وي سپرده شد. در تاريخ 18 اکتبر 1996، نخستين امواج تلويزيون فارسي صداي آمريکا با اجراي احمد رضا بهارلو براي تمام دنيا پخش شد.

تا سال‌ها بعد، بهارلو خود سازنده و مجري بسياري از برنامه‌هاي خبري تحليلي و سياسي اين تلويزيون بود. بهارلو در ادامه پس از برنامه هفتگي ميزگردي با شما، در 11 سپتامبر 2002 برنامه (فصلي ديگر) و در 6 جولاي 2003 برنامه روزانه خبرها و نظرها را راه‌اندازي کرد.

وسعت برنامه‌هاي بهارلو که خود همزمان رياست بخش فارسي راديو و تلويزيون صداي آمريکا را بر عهده داشت به حدي رسيد که مخاطبان هر زمان که «پيچ تلويزيون» را مي‌چرخاندند، بهارلو مقابل دوربين نشسته بود و مشغول اظهار نظر و ارائه تحليل بود. امپراتوري بي‌رقيب بهارلو وقتي از هم گسست که پخش راديويي صداي آمريکا به بنياد راديو آزاد آمريکا سپرده و از مجموعة VOA منفک شد که اين آغازي بر افول اين پيرمرد بود.

بهاييان در صداي آمريکا

احمدرضا بهارلو نخستين رئيس بخش فارسي صداي آمريکا، اگر چه خود يک بهايي نبود امّا تمايل زيادي به نزديکي با بهاييان داشت. اين موضوع به خصوص در استخدام کارمندان بخش فارسي و گزينش همکاران ايراني وي از ميان بهاييان مشهود است. همان‌طور که قبلاً گفته شد نخستين همکاران وي در اين بخش رامش راسخ، بهروز عباسي و اکبر ناظمي بودند که دو نفر نخست از بهاييان نامدار ايراني در راديو و تلويزيون دوران پهلوي در ايران بودند.

در اطلاعية گروهي از کارمندان و کارکنان راديو و تلويزيون ملي ايران در تاريخ 17 بهمن 57 که در روزنامة اطلاعات به چاپ رسيده بود، نام اين دو تن به همراه گروهي ديگر از کارمندان بهايي اين مجموعه دوران پهلوي به چشم مي‌خورد.

با آغاز به کار «کنت تام لينسون» به عنوان رئيس BBG، ناگهان شيلا گنجي از بهاييان سرشناس و از اعضاي جامعة بهايي در سازمان ملل متحد، در غياب احمد بهارلو در آوريل 2004 به عنوان رئيس بخش فارسي VOA مشغول به کار مي‌شود. کنت تام لينسون که خود از اعضاي AIPAC يا همان جامعة لابي يهوديان در ايالات متحده محسوب مي‌شود، گروهي از سرشناس‌ترين بهاييان را وارد چرخه مديريت صداي آمريکا مي‌کند که «آوي داويدي»، «ستارة درخشش» يکي از مهره‌هاي اصلي رسانه‌هاي جامعة جهاني بهاييت و مهتاب فريد از جمله مهم‌ترين آنها بودند.

در اين ميان، آوي داويدي نقش بسيار مهم و تعيين کننده‌اي در روند بهايي سازي صداي آمريکا ايفا مي‌کند به گونه‌اي که يک‌باره تعداد زيادي از کارمندان مسلمان‌زاده صداي آمريکا همچون علي مستعاني و سيد رسول افخمي از اين مجموعه اخراج يا مستعفي مي‌شوند و جاي آنها را چهره‌هاي شاخص تلويزيون «صداي دوست» ارگان رسمي بهاييان در حيفا و اسرائيل مي‌گيرند.

به اين ترتيب با ورود شيلا گنجي به حلقة مديريت صداي آمريکا، محفل کارمندان و مديران بهايي در اين رسانة فارسي زبان تکميل مي‌شود و چهره‌هايي همچون اکبر ناظمي، بهروز عباسي، ارژنگ داوودي، رامش راسخ، آوي داويدي، مهتاب فريد و ستاره درخشش در کنار هم قرار مي‌گيرند.

سفر مديران صداي آمريکا به حيفا

هم‌اکنون نيز (VOA PNN) توسط جيمز گلاسمن (از اعضاي ارشد انستيتوي آمريکن اينترپرايز) رئيس جديد هيئت مديرة رسانه‌هاي خارجي ايالات متحده اداره مي‌شود. وي که از سال 2007 مديريت اين مجموعه را در اختيار گرفته است از بدو قبول تصدي اين مسئوليت، ارتباط بسيار نزديکي با محافل بهاييان ايالات متحده و حيفا در اسرائيل پيدا کرده است.

شاهد اين مدعا، ارتباطات نزديک وي با بهروز بهبودي مدير و بنيان‌گذار (Council for Democratic Iran) و از بهاييان سرشناس است. وي در اوايل سپتامبر 2008 به همراه سناتور تام کوبرن رئيس «تيم بازرسي ويژه» ايالات متحده آمريکا و از اعضاي مؤثر سنا براي تصويب بودجة BBG به اسرائيل سفر کرد و در دفتر بهروز بهبودي در حيفا به ديدار وي شتافت. از آن پس روند به کار گيري بهاييان در تلويزيون فارسي صداي آمريکا به نسبت گذشته اوج گرفته است. پس از استعفاي کنت تام لينسون رئيس قبلي BBG که با فشار شديد سناتور کوبرن انجام گرفت، گلاسمن براي رياست اين شورا پيشنهاد شد. شيلا گنجي به شدّت تحت حمايت تام لينسون بود و استعفاي تام لينسون ضربة بزرگي به شبکةشيلا گنجي وارد کرد.

ريخت‌وپاش‌هاي بهاييان در خرج کردن بودجه

اخراج شيلا گنجي، هم به دليل آزرده کردن بوش بود و هم به دليل ريخت‌وپاش‌هاي فراواني بود که از سوي اين بهايي و دار و دسته‌اش صورت مي‌گرفت. وي از زمان آغاز به کارش در صداي آمريکا، حلقه‌اي از دوستان و نزديکان بهايي خود را از رسانه‌هاي راديويي و تلويزيوني بهاييان در حيفا در اسرائيل به آمريکا فراخوانده و به کار گرفته بود، به طوري که گزارش‌هاي رسيده به کميتة تحقيق و بررسي سنا، آنان را واداشت در اين زمينه تحقيقات جدّي صورت دهند.

فخرآور دربارة وي مي‌گويد: جالب است بدانيد درجولاي 2007 همزمان با رأي سناي آمريکا به جيمز گلاسمن براي رياستBBG شيلا گنجي با دستپاچگي مصاحبه‌هايي را با کانسرواتيواي دولت آمريکا ترتيب داد تا شايد بتواند دل اعضاي انستيتوي قدرتمند آمريکن اينتر پرايز را به دست آورد.

امّا با آغاز به کار دورة جديد مديريت در صداي آمريکا و رفتن شيلا گنجي، مديريت صداي آمريکا ميان بهاييان دست به دست شد. به اين ترتيب يکي از نزديکان به جامعة بهايي در رأس هرم مديريت مهم‌ترين رسانة دولتي آمريکا قرار گرفت که اين امري بي‌سابقه است. به گفته امير عباس فخرآور، روشن نبودن هدف براي بيشتر کارکنان اين رسانه موجب شده که نيروهاي غيربهايي از فعاليت در اين رسانه کنار بکشند. وي تصريح مي‌کند:‌ اطمينان دارم که ماليات دهنده‌هاي آمريکايي خبر ندارند که با پول مالياتشان در VOA و راديو فردا، گروهي از مجريان و کارکنان اين رسانه‌ها سعي دارند اداي اپرا وينفري، کريستين امانپور، لري کينگ، و بيل اورايلي را در بياورند و پولدار و مشهور شوند.

در حال حاضر، تعداد بينندگان صداي آمريکا ـ که روزي ادعا مي‌کرد در ميان ايرانيان 10 ميليون بيننده دارد ـ به اعتراف عباس فخرآور از NITV لس آنجلسي هم کمتر شده است و همة اينها به مدد سوء استفادة بهاييان از پول ماليات دهندگان آمريکايي، حمايت دولتمردان آمريکايي از آنها و مديريت بهاييان بر اين رسانه است.

ماهنامه موعود شماره 107

پي‌نوشت:‌

? برگرفته از: هفته‌نامة صدا و سيما.

 نظر دهید »

اقتدا به خوبان و اولياى الهى‏

26 خرداد 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

اقتدا به خوبان و اولياى الهى‏

انتخاب الگو و الگوپذيرى، از مباحث اساسى در روان‏شناسى‏و تعليم و تربيت است.

انسان همواره در پى اسوه‏اى است تا دل به او بندد و در راه و روش او گام بردارد.

تأثيرپذيرى عميق انسان از اسوه‏ها و الگوها، امرى مسلّم است.

در عبارت زير، امام سجاد (ع) اين نكته ظريف انسان‏شناسى را به شيوه‏اى زيبا بيان نموده است:

خدايا! از تو، ترسِ عبادت كنندگان تو را، و پرستشِ فروتنان تو را و يقينِ توكل كنندگان بر تو را، و توكل مؤمنان به تو را مى‏خواهم.

خداوندا! رغبت مرا در درخواست خويش مانند رغبت دوستان خودگردان و بيم مرا هم مانند آنان قرار ده و مرا در تحصيل خشنودى خود به كار گير، چنان كه هيچ عملى از دين تو را از ترس ترك نكنم.

هزار و يك نكته، ص: 27

 نظر دهید »

7 روش درماني در طب اسلامي

25 خرداد 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

7 روش درماني در طب اسلامي     

 

تغذيه درماني و نگاه به نوع تغذيه، اساس و اصل تمام مکاتب پزشکي جهان، از جمله مکتب پزشکي جامع اسلامي است. اين بحث در طبّ جامع اسلامي از اهميت فوق العاده اي برخوردار است که به بحث «اطعمه و اشربه» معروف است.  بحث «اطعمه و اشربه» توجه خاصي به نوع، کيفيت و زمان مصرف غذا دارد.

 

 

 

سيد محمد ظاهر محمدي

1. تغذيه درماني

تغذيه درماني و نگاه به نوع تغذيه، اساس و اصل تمام مکاتب پزشکي جهان، از جمله مکتب پزشکي جامع اسلامي است. اين بحث در طبّ جامع اسلامي از اهميت فوق العاده اي برخوردار است که به بحث «اطعمه و اشربه» معروف است.

 

بحث «اطعمه و اشربه» توجه خاصي به نوع، کيفيت و زمان مصرف غذا دارد.

طبّ جامع اسلامي تغذية سالم و صحيح را ضامن سلامتي انسان مي‌داند1 و به همين جهت اولين شيوه از هفت شيوه درمان جسماني را به اين امر مهم اختصاص داده است.2

 

در نظر گرفتن حلال و حرام بودن غذاها و نوشيدني‌ها و چگونگي حلال شدن و حرام بودن آنها را فقط در تحقيق قواعد تغذيه اي اسلامي مي‌توان به اين سادگي و جامعي يافت و اين بحث در ساير مکاتب تغذيه اي و درماني يا مفقود است يا به صورت ناقص و طبق اعتقادات خرافي موجود است.3

 

2. گياه درماني

در طبّ جامع اسلامي در مورد گياه درماني و کيفيت استفاده از گياهان در شفابخشي تمام بيماري‌ها بحث مفصلي شده است.4 آيات و روايات و تحقيقات دانشمندان طبّ جامع اسلامي در اين باره بسيار گسترده و کامل است، طوري که اگر کسي فقط در اين روش از درمان موفق به کسب تبحر و تجربه شود، مي‌تواند بسياري از بيماري‌ها را درمان کند و در حرفه خود کامل شود.5

 

3. حجامت درماني

طبّ جامع اسلامي، حجامت را سومين ستون طبّ جسماني قرار داده است و در مورد حجامت که قدمت 5000 ساله يا بيشتر دارد،6 نظريه‌هاي نويني را ارائه مي‌دهد، از جمله اين که:

- طبّ جامع اسلامي اصول سرّي اين شيوه از طبّ را توضيح داده است،

- روابط مختلف بين بدن و جهان هستي در طيّ استفاده از اين شيوه،

- روابط بين مايعات درون اعضاء و اجزاي رئيسة بدن نسبت به ظاهر بدن و محيط اطراف،

- توجه به دفع شرّ موجودات غير ارگانيک (امواج منفي) در طيّ انجام حجامت که با قرائت آيات و دعاهاي خاصي انجام مي‌شود.

- شناسايي بي‌سابقة قسمت‌هاي حجامت بر روي بدن انسان

- مشخص نمودن رابطة بين حجامت در قسمت‌هاي مختلف بدن و درمان‌هاي خاص،

- معرفي زمان‌هاي مختلف (مفيد يا مضر) به جهت انتخاب روز و ساعت و ماه و سال و حالت‌هاي مختلف فلکي و نجومي.

 

4. فصد درماني

فصد درماني (رگ زدن) همانند حجامت درماني است که با تمام فصد درماني‌هاي قبل از اسلام، هفت خصيصة متفاوت دارد. همچنين بيش از صدها خصيصة متفاوت با گرفتن خون وريدي که توسط سازمان انتقال خون در طبّ جامع اسلامي معرفي شده است، دارد.

 

5. سنگ درماني

سنگ‌هاي موجود در طبيعت همانند گياهان و حيوانات داراي خواصّ مهمّ طبي و غيرطبي هستند. دانشمندان امروزه به خوبي متقاعد شده اند که سنگ بر ماده اثرگذار است.

سنگ هم امواج را دگرگون مي‌کند و هم امواجي را از خود ساطع مي‌کند. در طبّ جامع اسلامي هر سنگي، هم به تنهايي معرفي شده7 و هم در زير مجموعة سنگ‌هاي هم خانوادة خود تعريف شده است. حکماي اسلامي با استفاده از هزاران حديث و روايت دربارة خواصّ سنگ‌ها که از چهارده معصوم(ع) روايت شده است، راجع به سنگ شناسي و کيفيت استفاده از سنگ‌ها بر اساس شناخت طبيعت8 آنها، تأليفات و تحقيقات گرانقدري دارند. نقش نگين معصومين دراين زمينه قابل اشاره است.

 

6. عطر درماني

در هيچ مکتب درماني قبل يا بعد از اسلام، و حتي در هيچ مذهبي به اندازة تعاليم مذهب اسلام، در مورد عطرهاي مختلف نظري ارائه نشده است، البته با مراجعه به کتب تدوين شده در مورد عطر درماني در طبّ جامع اسلامي، مي‌توان با روحيات و علائم ظاهري و باطني بيماري‌ها و کيفيت تأثير مواد لطيف بر بدن آشنا شد و متوجه طبيعت مختلف عطرها و رايحه‌هاي گوناگون و اثرات آنها گرديد. عطرها معمولاً به طور بسيار ظريف بر محرک‌هاي دروني بدن تأثير مي‌گذارند و موجب درمان مي‌شوند. طبّ جامع اسلامي علاوه بر شناسايي طبيعت عطرها، اين محرک‌هاي دروني را نيز معرفي مي‌کند.

 

 

 

7. رنگ درماني

در رنگ درماني اسلامي اعتقاد بر اين است که بسياري از بيماري‌ها را مي‌توان فقط با استفاده از رنگ درمان کرد. البته اين درمان بايد با مراعات تمام قواعد و اصول رنگ درماني اسلامي انجام شود.

 

شيوة استنشاق رنگ که با استفاده از فنّ تجسّم خلّاق اعمال مي‌شود، يا به کار بردن مايعات رنگين يا استفاده از لباس‌ها، وسايل و سنگ‌ها با رنگي خاص که حالت تعادل را ايجاد مي‌کنند، در درمان بيماري‌ها  مؤثّر است. البته امروزه تأثيرات انرژيک نامحسوس رنگ بر روي روح و جسم به اثبات رسيده است.9

 

در رنگ درماني اسلامي اعتقاد بر اين است که هر يک از رنگ‌ها داراي طيفي خاص است که با رديفي از طول موج‌ها ارتباط دارد، يعني صدها اختلاف رنگ جزئي و نامحسوس وجود دارد که حضرت علي(ع) در «نهج البلاغه» به آنها اشاره نموده است و در آيات و روايات در به کارگيري صحيح آنها توصيه شده است.

 

 از آنجا که ميزان ارتعاش رنگ‌ها يکسان و بسيار شبيه به هم است همة آنها براي چشم انسان قابل رؤيت نيستند. کلمة «نور» که در برگيرندة انواع رنگ هاست، در آيات و روايات بسيار آمده است و در ابعاد مختلف رنگ درماني با استفاده از منابع ديني و دستورات پايه اي طبّ جامع اسلامي اين درمان صورت مي‌گيرد.

 

طول موج رنگ بنفش کوتاه ترين طول موج است و از 380 تا 450 نانومتر بُرد دارد. رنگ قرمز داراي بلندترين طول موج و بُرد آن از 630 تا 730 نانومتر است.

 

رنگ‌ها به شيوه‌هاي مختلفي بر ذهن، روح و جسم انسان تأثير مي‌گذارند که تمام اين تأثيرات و کيفيت حصول آنها در رنگ درماني طبّ جامع اسلامي بحث شده است.

 

 

ماهنامه موعود شماره 110

 

پي‌نوشت‌ها:

1. ابنا بسطام نيسابوريين، طب الائمه، به اهتمام باسم محمود.

2. محسن عقيل، طب الائمه.

3. مامقاني، شيخ عبدالله، مرآت الکمال.

4. ابوعلي سينا، القانون في الطب؛ عقيلي خراساني،  مخزن الادويه.

5. محسن عقيلي، الداء و الدواء.

6. پرفسور و اسبانت، آيو ـ ورا، به نقل از: الحجامـة و الطب، نوشتة احمد صباح.

7. ابوريحان بيروني، الجماهر في معرفـة الجواهر، نسخة کتابخانة مجلس.

8. سيّد جميلي، الاحجاز الکريمـة؛ سيد عاطف، الاحجاز الکريمة.

9. ماکس لوشر، روانشناسي رنگ‌ها، ترجمة ويدا آبي‌زاده.

 

 1 نظر

از فتنه های آخرالزمانی :نبرد قرقیسیا

25 خرداد 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

نبرد قرقيسيا     

 

در اين ناحيه واقعه‏اي رخ خواهد داد که مانند آن از زماني که خداوند تبارک و تعالي، آسمان‌ها و زمين را آفريده اتّفاق نيفتاده و تا زماني هم که آسمان‏ها و زمين برپا هستند مانند آن اتفاق نخواهد افتاد. سفره‏اي است که درندگان زمين و پرندگان آسمان از آن سير مي‏شوند».

 

اشاره:

آنچنان که از روايات برمي‏آيد، يکي از بزرگ‏ترين فتنه‏هاي مقارن ظهور، درگيري ويژه‌اي است که در منطقة «قرقيسيا» در سوريه رخ مي‏دهد. هم در منابع شيعي و هم در منابع اهل سنت به اين نبرد اشاره و از جزئيات آن خبر داده شده است. مقالة حاضر تنها در پي آن است که گزارشي اجمالي از آنچه در اين منابع آمده، ارائه نمايد. ان‏شاءالله تحليل جامع‏تر اين رويداد را در فرصتي ديگر پي مي‏گيريم. در اين مقاله ابتدا پاره‏اي از روايات شيعه و اهل سنت را که در آنها به گستردگي و بزرگي نبرد قرقيسيا اشاره شده، نقل مي‏کنيم و در ادامه نيز به بررسي موقعيت جغرافيايي اين منطقه، دلايل و زمينه‏هاي بروز اين نبرد، طرفين نبرد و زمان وقوع آن مي‏پردازيم سپس به اجمال اين واقعه را با حادثة آرمگدون که از جانب مسيحيان صهيونيست تبليغ مي‌شود، مقايسه مي‌کنيم.

 

روايت‌هاي اسلامي خبر از وقوع جنگ‌ها، فتنه‏ها و آشوب‌هاي گسترده و فراواني در آخرالزّمان، در آستانة ظهور امام مهدي (ع) مي‏دهند؛ فتنه‏هايي که پي‏درپي مي‏رسند و سرزمين‌هاي بسياري را در برمي‏گيرند. رسول گرامي اسلام (ص) از اين فتنه‏ها و آشوب‌ها چنين ياد مي‏کنند: «فتنه‏اي به پا مي‏شود و به دنبال آن فتنه‏اي ديگر برمي‏خيزد. فتنة اوّلي در مقايسه با دومي همانند تازيانه خوردن در مقايسه با ضربات لبة تيز شمشير است! سپس فتنه‏اي پديد مي‏آيد که همة محرّمات در آن حلال شمرده شود! آنگاه خلافت به بهترين مردم روي زمين مي‏رسد، در حالي که او در خانه‏اش نشسته باشد».1 آن حضرت در روايت ديگري به گستردگي و تنوع اين فتنه‏ها اشاره کرده، مي‏فرمايند: «بعد از من چهار فتنه بر شما فرود آيد که در اوّلي خون‌ها مباح مي‏شود، در دومي خون‌ها و ثروت‏ها مباح مي‏گردد، در سومي خون‌ها و ثروت‌ها و ناموس‌ها مباح مي‏شود و در چهارمي آشوبي کور و کر جهان را مضطرب مي‏سازد آنچنان که کشتي غول پيکر آب‌هاي مجاور را مضطرب کند، اين فتنه شما را زير پر مي‏گيرد و عراق را مي‏پوشاند و در جزيره دست و پا مي‏زند، مردم تلخي حوادث و فشار آشوب را لمس مي‏کنند، آنچنان که پوست به هنگام دباغي شدن فشار وارده را لمس مي‏کند. کسي قدرت يک کلمه سخن گفتن نخواهد داشت! اين فتنه در نقطه‏اي آرام نمي‏يابد جز پس از آنکه در نقطه‏اي ديگر بيداد کند».2

 

 

1. نبرد قرقيسيا در روايت‌هاي اسلامي

 

1ـ1. منابع شيعي: روايت‌هاي شيعه و اهل سنّت به نبرد قرقيسيا اشاره کرده، از بزرگي و بي‏نظير بودن اين رويداد سخن گفته‏اند. امام باقر(ع) در روايتي خطاب به «ميسر» ضمن پرسش از فاصلة محلّ اقامت او تا قرقيسيا به بزرگي و بي‏سابقه بودن نبردي که در اين منطقه رخ خواهد داد اشاره کرده، مي‏فرمايند: «اي ميسر! از اينجا تا قرقيسا (قرقيسيا) چقدر راه است؟ عرض کردم: همين نزديکي‌ها است، در ساحل فرات قرار دارد. پس فرمودند: اما در اين ناحيه واقعه‏اي رخ خواهد داد که مانند آن از زماني که خداوند تبارک و تعالي، آسمان‌ها و زمين را آفريده اتّفاق نيفتاده و تا زماني هم که آسمان‏ها و زمين برپا هستند مانند آن اتفاق نخواهد افتاد. سفره‏اي است که درندگان زمين و پرندگان آسمان از آن سير مي‏شوند».3 و نيز از ايشان نقل شده است که: «همانا واقعه‏اي براي فرزندان عباس و مرواني در قرقيسيا روي خواهد داد که پسر نوجوان در آن پيشامد پير گردد و خداوند هرگونه ياري را از ايشان برگيرد و به پرندگان آسمان و درندگان زمين الهام کند که از گوشت تن ستمگران خود را سير کنيد. سپس سفياني خروج خواهد کرد».4 امام باقر(ع) در روايت ديگري به ارتباط نبرد قرقيسيا و خروج سفياني اشاره کرده، مي‏فرمايند: «سپاهيان سفياني از قرقيسيا عبور خواهند کرد و در آنجا به نبرد خواهند پرداخت، پس صد هزار نفر از ستمگران (در آنجا) به قتل خواهند رسيد. آنگاه سفياني سپاهي را به سوي کوفه روانه مي‏سازد که تعداد آنها به هفتاد هزار نفر مي‏رسد».5 آن حضرت همچنين به شمار کشته شدگان در اين نبرد اشاره کرده، مي‏فرمايند: «شهري در طرف شرق ساخته مي‏شود که در آن حوادثي روي مي‏دهد که هرگز مردم آن زمان نظير آن را نشنيده‏اند. آنگاه آن حادثه و يک حادثه ديگر که در شام روي مي‏دهد مجموعاً چهار صد هزار کشته برجاي مي‏گذارد و به دنبال آن حضرت مهدي ظاهر مي‏شود و هرگز سپاهش شکست نمي‏خورد».6

 

امام صادق (ع) نيز در روايتي، در مورد نبرد قرقيسيا چنين مي‏فرمايند: «همانا براي خداوند در قرقيسيا سفره‏اي است که سروش آسماني از آن خبر مي‏دهد؛ پس ندا مي‏کند اي پرندگان آسمان و اي درندگان زمين! براي سير گشتن از گوشت ستمکاران شتاب کنيد».7 يکي از محقّقان معاصر در کتاب خود به اين حديث اشاره کرده، ذيل آن مي‏نويسد: «چنان‌که روايت اشاره مي‏کند، عرصة نبرد، بيابان خشک و بي‌آب و گياه است و آنها اجساد کشتگان خود را دفن نمي‏کنند يا قادر به دفن آنها نيستند، از اين رو پرندگان آسمان و درندگان زميني از گوشت لاشه‏هاي آنها شکم خود را سير مي‏کنند و اينکه سربازان کشته شده نيز ستمگرند؛ زيرا که آنها سربازان جباران و ستم‏پيشگان مي‏باشند. يا اينکه در ميان آنها شمار زيادي از افسران و فرماندهان ستمکار از دو طرف وجود دارد».8

 

1ـ2. منابع اهل سنـت: در منابع اهل سنت نيز رواياتي وجود دارد که بيانگر شدت درگيري در قرقيسيا است؛ از جمله روايت زير که ابن حماد آن را نقل مي‏کند: «سفياني با سپاهيانش بر آنها غالب مي‏شود و ترک و روم را در قرقيسيا به قتل مي‏رساند تا اينکه درندگان زمين از گوشت آنها سير مي‏شوند».9 او در روايت ديگري از امام علي(ع) نقل مي‏کند که: «سفياني بر شام غالب مي‏شود، آنگاه در قرقيسيا نبردي بين آنها رخ مي‏دهد، تا اينکه پرندگان آسمان و درندگان زمين از کشته‏هاي آنها سير مي‏شوند».10

 

2. موقعيت جغرافيايي قرقيسيا

 

قرقيسيا شهري در شمال سوريه است که در محل التقاي رود «خابور» با «فرات‏» قرار گرفته است. اين شهر پيش از اسلام «کرکيسيون‏» نام داشت و در سال نوزدهم هجري به دست مسلمانان فتح شد و قرقيسيا نام گرفت.11 در کتاب «جغرافياي تاريخي سرزمين‏هاي خلافت‏شرقي» دربارة قرقيسيا چنين توضيح داده شده است: «در حدود دويست ميلي پايين رقه، قرقيسيا که همان کرکيسيوم قديم است، در ساحل چپ دجله، جايي که رودخانة خابور آب‌هاي زيادي خود را در آن مي‏ريزد واقع است. ابن حوقل دربارة قرقيسيا مي‌گويد: «شهري زيبا است که در آغوش باغستاني قرار داد. ياقوت و حمدالله مستوفي هر دو آن را محلي دانسته‏اند کوچک‌تر از رحبه که شش فرسخي قرقيسيا و در جانب غربي فرات است».12 ابن رسته قرقيسيا را از شهرهاي اقليم چهارم و از حوزه‏هاي ناحيه جزيره معرفي مي‏کند.13 ابن خردادبه در «المسالک و الممالک» پس از آنکه موقعيت قرقيسيا بر ساحل فرات را توصيف مي‏کند به بيان فاصله آن تا بغداد مي‏پردازد و تمامي منازل ميان اين دو را نام برده، به فاصلة هر يک از ديگري نيز اشاره مي‏کند. بر اساس محاسبة وي، فاصله اين دو شهر از يکديگر در حدود نود و چند فرسخ است.14

 

در «معجم البلدان» طول و عرض جغرافيايي اين شهر به نقل از بطلميوس ذکر شده است. او مي‏گويد: طول (جغرافيايي) شهر قرقيسيا 64 درجه و 45 دقيقه و عرض آن 35 درجه است. اين شهر جزء اقليم چهارم است.15 يکي از محققان معاصر در مورد موقعيت جغرافيايي قرقيسيا مي‏نويسد: «امروزه خرابه‏هاي آن نزديک شهر ديرالزّور سوريه قرار دارد. قرقيسيا نزديک مرزهاي سوريه ـ عراق است و به مرزهاي ترکيه ـ سوريه نسبتاً نزديک مي‏باشد».16 (قرقيسيا حدود 100 کيلومتر با عراق و 200 کيلومتر با ترکيه فاصله دارد.)

 

3. دلايل و زمينه‏هاي نبرد قرقيسيا

 

آنچنان که از روايات بر مي‏آيد زمينه‌ساز نبرد قرقيسيا گنجي است که در ناحيه فرات پيدا مي‏شود. ابن حماد به نقل از پيامبر اکرم(ص) از اين گنج چنين گزارش مي‏دهد: «فرات از کوهي از طلا و نقره پرده بر مي‏دارد سپس بر سر آن جنگ مي‏شود به طوري که از هر نه نفر، هفت نفر کشته مي‏شود، پس هرگاه آن را درک کرديد به آن نزديک نشويد».17 همين مضمون با الفاظي مشابه در روايات ديگري که از پيامبر گرامي اسلام(ص) نقل شده، آمده است که از جمله مي‏توان به روايت زير اشاره کرد: «فرات از کوهي از طلا پرده برمي‏دارد، سپس مردم بر سر آن به نبرد بر مي‏خيزند و از هر صد نفر، نود نفر (و يا فرمود: نه نفر) در اين نبرد کشته مي‏شوند، هر يک از آن مردمان گمان مي‏کنند که نجات مي‏يابند».18 در «الفتن و الملاحم» ابن کثير نيز به نقل از رسول خدا (ص) به پيدا شدن گنج اشاره شده است: «به زودي فرات از گنجي از طلا پرده بر مي‏دارد، پس هر کس آن را يافت، نبايد چيزي از آن برگيرد».19 ابن کثير در جايي ديگر نيز از آن حضرت روايت مي‏کند که: «قيامت‏ بر پا نمي‏شود، تا اينکه فرات از کوهي از طلا پرده برمي‏گيرد (در آن زمان) مردم با يکديگر به نبرد برمي‏خيزند. پس، از هر صد نفر، نود و نه نفر کشته مي‏شود، هر يک از آن مردمان مي‏گويد: شايد من کسي باشم که نجات مي‏يابم».20 ابن حسام جونپوري نيز در «البرهان في علامات مهدي آخرالزمان» به ماجراي کوه طلا در فرات اشاره دارد: «قيامت برپا نمي‏شود، مگر اينکه فرات کوهي از طلا را آشکار مي‏سازد، مردم بر سر آن گنج به نبرد برمي‏خيزند و نه دهم آنها کشته مي‏شوند».21

 

نويسندة کتاب «عصر ظهور» در بحث از جنبش سفياني چنين آورده است: «هدف اصلي سفياني از جنگ عراق سلطه يافتن بر آن کشور و ايجاد مقاومت در برابر نيروهاي ايراني و زمينه‌سازان ظهور حضرت، که از مسير عراق به سوي سوريه و قدس پيش مي‏روند خواهد بود. ولي در راه عراق در اثر حادثة عجيبي جنگ قرقيسيا رخ مي‏دهد و آن حادثة پيدا شدن گنجي در مجراي فرات و يا نزديک مجراي رود فرات است؛ به طوري که عده‏اي از مردم براي دست‏يافتن به آن، دست‏به تلاش مي‏زنند و آتش جنگ بين آنها شعله ور مي‏شود و بيش از صدهزار تن از آنها کشته مي‏شوند و هيچ‌يک به پيروزي قطعي نمي‏رسند و به آن گنج دست نمي‏يابند. بلکه همگي از آن منصرف شده و به مسايل ديگر مشغول مي‏شوند».22 ناگفته نماند که ايشان نيز رواياتي در مورد پيدا شدن گنج نقل مي‏کنند، از جمله روايت زير که در نسخة خطي ابن حماد به نقل از پيامبراکرم(ص) وارد شده است: «فتنه چهارم هجده سال به طول مي‏انجامد، سپس در آن هنگام که بايد پايان مي‏پذيرد و تحقيقاً نهر فرات از کوهي از طلا پرده بر مي‏دارد و مردم براي رسيدن به آن به جان يکديگر مي‏افتند و از هر نه تن هفت تن کشته مي‏شوند».23 قابل ذکر است که بيشتر اين روايات از نظر سند ضعيف هستند.

 

4. نيروهاي درگير در نبرد قرقيسيا

 

بنابر آنچه از روايات اهل سنت به دست مي‏آيد طرفين درگير در نبرد قرقيسيا، ترکان، روميان و لشکر سفياني هستند. در اينجا به برخي از رواياتي که در اين زمينه وارد شده‏اند اشاره مي‏کنيم: «سفياني با سپاهش بر آنها پيروز مي‏شود و ترک و روم را در قرقيسيا مي‏کشد».24 و در جايي ديگر آمده است: «… پس در آن هنگام ترکان و روميان اجتماع کرده، با يکديگر به نبرد برمي‏خيزند و سه پرچم در شام برافراشته مي‏شود، آنگاه سفياني با آنها جنگ مي‏کند تا در منطقة قرقيسيا به آنها مي‏رسد».25 در روايت ديگري چنين آمده است: «زمان وارد شدن سفياني به کوفه بعد از نبرد او با ترکان و روميان در قرقيسيا است».26 در روايتي که عبدالله بن زبير از امام علي(ع) نقل مي‏کند نيز از حضور دو عبدالله27 و سپاه آنان در قرقيسيا سخن گفته شده است: «عبدالله به دنبال عبدالله برمي‏خيزد تا اينکه سپاهيان آنها در قرقيسيا در کنار نهر با يکديگر رودرو مي‏شوند».28

 

منابع شيعي نيز از درگيري لشکر سفياني با ترکان خبر مي‏دهند، مؤلف «عصر ظهور» در اين زمينه چنين مي‏نويسد: «اما طرف مقابل سفياني در اين نبرد از نظر اکثر روايات ترکان هستند ولي منظور از ترکان در اينجا چيست؟ آنچه به نظر مي‏رسد و به طبيعت امر نزديک‏تر است اينکه آنها سپاهيان ترک زبان هستند؛ زيرا درگيري و نزاع بر سر دارايي است که نزديک مرزهاي سوريه و ترکيه وجود دارد…».29 در کتاب «روزگار رهايي» نيز احاديث متعددي دربارة ترکان ذکر شده و تأکيد مي‏شود که فتنه ترک در قرقيسيا انجام مي‏پذيرد.30

 

در اينجا به برخي از احاديثي که در کتاب ياد شده آمده و ظاهراً در ارتباط با نبرد قرقيسيا است، اشاره مي‏کنيم: درنخستين روايت‏ به نقل از پيامبر اکرم(ص) چنين آمده است: «براي ترک‌ها دو خيزش است که در يکي از آنها آذربايجان ويران مي‏شود و در ديگري وارد جزيره31 مي‏شوند و پرده نشينان را به وحشت مي‏اندازند. خداوند مسلمانان را پيروز مي‏گرداند که کشتار بزرگ الهي در آن روز است».32 در روايت ديگري نيز چنين مي‏خوانيم: «بدون ترديد سپاه ترک وارد جزيره خواهند شد تا اسب‌هايشان از فرات سيراب شوند، آنگاه خداوند بر آنها طاعون را مسلط مي‏کند و همگي به وسيلة طاعون از بين مي‏روند و به جز يک نفر از آنها باقي نمي‏ماند». خداوند بر آنها برف و تگرگ همراه با سرماي سوزان و طوفان خانمان‌برانداز فرومي‏فرستد و همگي نقش بر زمين مي‏شوند. مسلمانان به يکديگر نويد مي‏دهند که خداوند آنها را هلاک کرد و شرّ آنها را از شما کوتاه نمود.33

 

5. زمان نبرد قرقيسيا

 

نبرد قرقيسيا ميان دو واقعة مهم صورت مي‏گيرد؛ نخست‏خروج سفياني و دوم ظهور امام مهدي(ع). دراينجا به اختصار به هر يک از آنها اشاره مي‏کنيم:

 

5ـ1. خروج سفياني: امام باقر(ع) در مورد واقعة نخست چنين فرموده‏است: «سفياني در روز جمعه خروج مي‏کند، بر فراز منبر دمشق قرار مي‏گيرد و از مردم بيعت مي‏گيرد که هرگز با امر او مخالفت نکنند، چه آن را بپسندند و چه آن را ناخوش دارند. آنگاه به سوي «غوطه‏» حرکت مي‏کند و 50 هزار جنگجو در اطراف او گرد آيند، آنگاه سه پرچم به اهتزاز در آيد: پرچم ترک‌ها و عجم‌ها که سياه‏رنگ است. پرچم بني‌عباس که زردرنگ است. پرچم سفياني، که سرخ‏رنگ است. سفياني بر آنها چيره مي‏شود، پس از آنکه 60 هزار نفر از آنها را از دم شمشير مي‏گذارند، آنگاه به سوي «حمص‏» مي‏رود و از فرات عبور مي‏کند و عازم «رقه‏» 34 و «سبا» 35 مي‏شود. اميرالمؤمنين علي(ع) نيز از جنگ سفياني با سپاه «ابقع‏» و «اصهب‏»36 خبر مي‏دهند: «سفياني با «ابقع‏» درگير مي‏شود سپس او و سپاهيانش را مي‏کشد. سپس «اصهب‏» و ياران او را مي‏کشد. آنگاه به کشتن آل محمد و شيعيان آنها اهتمام مي‏کند و به سوي عراق راهي مي‏شود و سپاه او به قرقيسيا وارد مي‏شود… ».37 در «عقد الدرر» نيز در همين زمينه روايتي از امام محمد باقر(ع) نقل شده که به قرار زير است: «سه پرچم در شام برافراشته مي‏شود؛ پرچم اصهب، پرچم ابقع و پرچم سفياني، سفياني ابتدا با ابقع درگير مي‏شود و او و همراهانش را به قتل مي‏رساند، آنگاه اصهب را مي‏کشد، سپس تنها چيزي که سپاهيان سفياني به آن مي‏انديشند حرکت به سوي عراق است و سپاهيان او از قرقيسيا عبور مي‏کنند».38

 

در منابع اهل سنت نيز اين واقعه چنين ذکر شده است: «سه پرچم در شام بلند مي‏شود: اصهب، ابقع و سفياني، سفياني از شام و ابقع از مصر برمي خيزد. پس سفياني بر همة آنها غالب مي‏شود».39… سپس سفياني در شام بر پرچم‏هاي سه گانه غالب مي‏شود. سپس براي آنها رويدادي به بزرگي قرقيسيا نخواهد بود».40

 

5ـ2. ظهور امام مهدي(ع): حادثة مهمي که پس از نبرد قرقيسيا به وقوع مي‏پيوندد، ظهور حجت‏خدا، قائم آل محمد(ص) است. امام باقر(ع) دراين زمينه مي‏فرمايند: «سفياني و قائم(ع) در يک سال خروج مي‏کنند».41 همچنين در حديثي ديگر از ايشان آمده است که: «مهدي(ع) همانند موسي(ع) نگران و ترسان از مدينه خارج مي‏شود و به سوي مکه مي‏رود و سپاهيان سفياني حرکت مي‏کنند تا به سرزمين «بيداء» مي‏رسند، همگي آنها هلاک مي‏شوند و جز گزارشگري از آنها باقي نمي‏ماند».42

 

لازم به يادآوري است که طبق احاديث‏شيعي بزرگ‏ترين و حساس‏ترين ضربت بر سپاه سفياني را خراساني و سپاهيان او وارد مي‏آورند؛ هم آناني که اشراف کوفه هيچ ارج و قيمتي برايشان قائل نيستند. در روايتي که از امام صادق(ع) نقل شده چنين آمده است: «همة مردان آن، جز يک نفر شامي کشته مي‏شوند، واي بر حال کساني که در اطراف آن (کوفه) باشند، چه آزار و اذيتي مي‏بينند. مردانشان و زنانشان اسير گرفته مي‏شوند، بهترين آنها از نظر وضع و سامان کسي است که از فرات بگذرد و از منطقه بگريزد، فرار کردن از آنجا از يک ساعت ماندن در آن بهتر است. کساني که از آنها اسير شوند باکي بر آنها نيست، آنها را کساني نجات مي‏دهند که مردم کوفه هيچ ارزشي براي آنها قائل نيستند آنها را از کوفه دور نمي‏برند».43

 

در «عقد الدرر» نيز به پيوند اين حوادث با يکديگر اشاره شده و در روايتي از علي(ع) پس از ذکر واقعه قرقيسيا چنين آمده است: «… سپاهيان سفياني به جست و جوي اهل خراسان بر مي‏خيزند و شيعيان آل‌محمد(ص) را مي‏کشند، آنگاه اهل خراسان در يافتن (امام) مهدي قيام مي‏کنند».44

 

ابن حماد نيز در روايتي که از امام علي(ع) نقل مي‏کند از اين ماجرا به تفصيل ياد مي‌نمايد و از رو آوردن اهل خراسان به حضرت مهدي(ع) و طلبيدن ايشان سخن مي‏گويد: «سفياني بر شام غالب مي‏شود، آنگاه بين آنها (سفياني و شاميان) نبردي در قرقيسيا رخ مي‏دهد که پرندگان آسمان و درندگان زمين از اجساد آنها سير مي‏شوند، آنگاه در عقبه آنها (سپاه سفياني) شکافي ايجاد مي‏شود. پس گروهي راهي سرزمين خراسان مي‏شوند و سپاه سفياني به دنبال آنها به راه مي‏افتند تا به سرزمين خراسان مي‏رسند. سپاه سفياني در جست و جوي اهل خراسان برمي‏آيند و شيعيان آل محمد(ص) را در کوفه به قتل مي‏رسانند. آنگاه اهل خراسان در جست‏وجوي مهدي(ع) به پا مي‏خيزند».45

 

 

تطبيق نبرد قرقيسيا  و واقعه آرمگدون

 

طيّ سال‌هاي اخير بسياري از علاقمندان به پيشگويي‌هاي مربوط به آخرالزمان ، اشاراتي به تشابه ميان «نبرد قرقيسيا» و «ادعاي مسيحيان صهيونيست در خصوص واقعة آرمگدون» داشته اند.،. از اين رو در اينجا به طور خلاصه نگاهي بر اين واقعه نيز مي‌اندازيم:

 

1. پيشگويي‌ها دربارة آرمگدون

جريان«مسيحيان صهيونيست» که همان مبدعان و مبلّغان وقوع آرمگدون مي‌باشند، تمام رفتارهاي خود را منسوب به مشيت (تقدير) الهي کرده و در مسير تحقق خواسته‌هايشان اقدامات خشونت باري را تدارک نموده‌اند و آنان پيشگويي‌هاي کتاب مقدس را بهانة اين اعمال خود قرار داده‌اند تا آنجا که با استفاده از قدرت رسانه‌اي فوق‌العاده‌اي مدام که تبليغ مي‌کنند خداوند مقرّر کرده است، بشر هفت دوران از مشيت الهي را از سر بگذارند که يکي از آنها «جنگ هسته‏اي آرمگدون» است. که آن را « هارمجدون» مي‌خوانند، فراهم آورند. آشکار است که اين عبارت اساساً مدعاي آنان را اثبات نمي‌کند، بلکه ريشه‌هاي آن را بايد در اهداف خارج از کتاب مقدس آنان دنبال نمود.

 

2. نبرد بزرگ آرمگدون

مسيحيان صهيونيست مي‌گويند که پيش از ظهور (مجدد) مسيح و برپايي قيامت و پس از يک دورة فلاکت هفت ساله که منجر به نبرد با دجال مي‏شود، جنگ آرمگدون اتفاق مي‏افتد آنان براي اين درگيري ويژگي‌هاي منحصر به فردي بيان مي‌کنند که پس از اين خواهيم ديد که حتي معتقدند وقوع اين جنگ بزرگ جهاني بسيار نزديک است و نسل فعلي بشريت قطعاً شاهد وقوع آن خواهد بود.

 

اعتقاد به اين امر موهوم چنان در ميان سياست‌گزاران آمريکايي نفوذ کرده است که بسياري از سياست‌هاي ريـــــيـــس جمهورهاي گذشته و کنوني آمريــــکا در راستاي عملي شدن اين جنگ مقدس بوده تا آنجا که آنان حتي در سياست اقتصاد نيز تلاش مي‏کردند ميزان کمک‌هاي دولت آيالات متحده به اسراييل، افزايش يابد.

 

3. انگيزة درگيري و رويارويي

مسيحيان اصولگرا جنگ آرمگدون را با پسوند مقدس توصيف مي‏کنند و نوع بيان دسته‏بندي طرفين درگير در ميدان جنگ با استفاده از الفاظ مذهبي و با عنوان «مؤمن»، «کافر» و «مشرک» است که به خوبي نشان‌دهندة ديني جلوه دادن اين جنگ است. خلاصه اينکه همه آنها که ادعا مي‏شود در آرمگدون مقابل همديگر مي‏ايستند براي دفاع از دين و آيين و مرام خودشان خواهد بود.

 

4. زمان وقوع نبرد آرمگدون

همان‏طور که پيش از اين متذکر شديم مسيحيان صهيونيست عنوان مي‌کنند اين اتفاق در آينده‏اي بسيار نزديک و طيّ چند سال آينده به وقوع خواهد پيوست و اندکي پس از آن مسيح(ع) ظهور خواهد کرد و بر دجال فائق خواهد ‏آمد.

 

جالب است بدانيم که پيروان اين جريان وقوع دو نشانه را پيش از رخ دادن آرمگدون ذکر مي‌کنند و براي اين دو نشانه هم ترتيب و توالي زماني قائلند:

 

1. تجديد بناي هيکل (معبد) سليمان: معبد سليمان که نماد حکومت جهاني دولت يهود است پيش از برقراري حکومت جهاني مطلوب آن‌ها مي‏بايد برپا شود، و به منظور وقوع اين امر بر وجوب و لزوم قطعي حيات و کمک به اسراييل و مهاجرت تمام يهوديان دنيا به فلسطين اشغالي تأکيد شديدي مي‌کنند. راه وصول به اين مقصود نيز تخريب مسجدالاقصي است و مي‌گويند بايد معبد به‌جاي مسجد ساخته شود؛ حتي اگر به قيمت آغاز جنگ جهاني سوم باشد.

 

2. تولد گوسالة سرخ موي: يهوديان ادعا مي‏کنند که در هنگام بناي معبد و پيش از شروع عمليات ساخت لازم است مراسم «تطهير» انجام شود و براي انجام آن مي‏بايست گوساله‏اي سرخ موي که ويژگي‏هاي خاصي دارد، با آداب مخصوص به خود قرباني گردد. در چند دهة اخير يهودياني با استفاده از دانش ژنتيک اقدام به اصلاح نژادي گاو براي توليد اين گوساله کرده‏اند و چندي پيش ادعاي موفقيت در اين راستا را نمودند که اين ادعا مورد تأييد مؤسسه معبد واقع در اورشليم قرار گرفت و اکنون اين حيوان سه ساله است.

 

يهوديان براي نيل به تخريب مسجدالاقصي با قاطعيت تصميم دارند که حداقل در ابتداي هر ماه به طور جدي براي تحقق اين تصميم شوم اقدام کنند که تنها در سال جاري شاهد چند مورد تقابل بسيار جدي ميان يهوديان با مسلمانان در اطراف قدس بوده‏ايم.

 

5. طرفين درگير در آرمگدون

ادعا مي‏شود در ميدان آرمگدون دو سپاه رودرروي همديگر قرار مي‏گيرند: 1. مؤمنان: يهوديان و هم پيمايان آن‌ها (مسيحيان صهيونيست)، 2. کفار و مشرکان: کمونيست‌ها (شوروي (روسيه)، چين، کوبا و کره شمالي) و مسلمانان که عمدتاً شيعيان مد نظر قرار گرفته‏اند. در اين ميان جايگاه ويژة ايران، سوريه، لبنان و عراق را نمي‏توان ناديده گرفت. نکتة قابل توجه اينجاست که تا قبل از فروپاشي شوروي، عنوان «امپراتوري شيطان» به آنجا اطلاق مي‏شد و منظور از آن در تبليغات مسيحيان صهيونيست، رهبري سپاه «شر» در جنگ آرمگدون بود و پس از آن، به خصوص بعد از حمله آمريکا به عراق، بارها از سوي آنها ايران «محور شرارت» خوانده شده و هدف بعدي حمله آنان اعلام ‏شده است.

 

6. پيروز ميدان آرمگدون

بنابر آنچه مدعيان آرمگدون ادعا مي‏کنند مسيح مورد نظر آنان پس از کشتار بسياري از حاضران در ميدان نبرد، پيروزمندانه از اين معرکه بيرون خواهد آمد و مسيحيان صهيونيست هزار سال در خوشبختي بر جهان حکومت خواهند کرد.

 

7. زمينه‏سازي براي آرمگدون

از جمله اساسي‏ترين مسائلي که ميان همة مسيحيان صهيونيست مشترک است و جملگي بر آن اتفاق دارند، اين است که ما هم‌اکنون در آخرالزمان زندگي مي‏کنيم و زمينه‏سازي براي وقوع آرمگدون به عنوان مقدّمه ظهور مسيح، وظيفه ماست. در هم تنيدگي عقايد مسيحيان صهيونيست و سياستمداران آمريکايي به حدي است در حال حاضر «کليد فهم سياست آمريکا» چيزي جز شناخت کامل و دقيق اين جريان نيست. در راستاي تبليغ اين جريان امروزه بيش از 1550 شبکه راديويي و تلويزيوني، 80 هزار کشيش سخنران و مبلغ، 200 مؤسسه و کالج علمي، 100 هزار و دانشجوي پروتستان به طور شبانه‏روزي مشغول فعاليت هستند و تنها در آمريکا مخاطبانشان در حدود جمعيت کل ايران است و در سطح کلان حتي رؤساي جمهور گذشته و حال اين کشور آرزو دارند آغازگر اين جنگ بزرگ جهاني باشند.

 

8. عوارض اعتقاد به آرمگدون

مشکلاتي که براي سوريه، عراق و ايران در خارج از آمريکا پيش آمده و حتي مشکلاتي که گاه براي کل ساکنان زمين رخ مي‏نمايد، از همين روست. جيمز وات، وزير کشور اسبق آمريکا در جمع کميته مجلس نمايندگان اعلام کرد: به علت ظهور دوباره و قريب الوقوع مسيح نمي‏توانيم خيلي دربند نابودي منابع طبيعي خودمان (و صد البته ديگر کشورهاي جهان) باشيم.

 

 

سهيلا صلاحي اصفهاني

ماهنامه موعود شماره 99

 

پي‏نوشت‌ها:

1. سليمان، کامل، روزگار رهايي، ترجمه علي اکبر مهدي‏پور، ص894، به نقل از: الحاوي للفتاوي، ج 2، ص 136.

2. همان، ص 896.

3. دخل، علي محمد علي، الامام المهدي، ص 344.

4. الطوسي، محمد بن الحسن، کتاب الغيبه، ص 422، ح‏12.

5. المجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، ج 52، ص 237.

6. سليمان، کامل، همان، ص 1120، به نقل از: بشارة الاسلام، ص 56.

7. فقيه، محمد، السفياني و علامات الظهور، ص 127.

8. کوراني، علي عصر ظهور، ترجمه عباس جلالي، ص 130.

9. ابن حماد، الفتن، ص 195، ح 797.

10. همان، ص 208، ح 838.

11. قاموس اعلام ترکي، ج 5.

12. سترنج، جغرافياي تاريخي سرزمين‏هاي خلافت‏شرقي، ترجمه، محمود عرفان، ص 113.

13. الاعلاق النفيسة، ترجمه قره چانلو، ص 112.

14. المسالک و الممالک، ترجمه قره چانلو، ص 56 - 57.

15. الحموي، ياقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج 4، ص 328.

16. کوراني، علي، همان، ص 130.

17. ابن حمان، همان، ص 233، ح 921.

18. همان، ص 418، ح 1353.

19. ابن طاووس، السيد علي، الفتن و الملاحم، ص 58، ح 106.

20. همان، ص 58، ح 107.

21. المتقي الهندي، علاء الدين علي، البرهان في علامات مهدي اخرالزمان، ص 1111.

22. کوراني، علي همان، ص 129.

23. همان، ص 131.

24. ابن حماد، همان، ص 195، ح 797.

25. همان، ص 145، ح 596.

26. همان، ص 212، ح 850.

27. شايد مراد از اين دو عبدالله رهبران مصري و مغربي باشد، يا يکي از آنها فرمانده لشکر سفياني باشد.

28. ابن حماد، همان، ص 203، ح 923.

29. کوراني، علي، همان، ص 132.

30. سليمان، کامل، همان، ص 955.

31. مترجم کتاب روزگار رهايي، در ترجمه حديث «جزيزة العرب‏» آورده است که صحيح به نظر نمي‏رسد و با توجه به آنچه گفته شد منظور منطقه «جزيره‏» است و نه جزيرة العرب.

32. سليمان، کامل، همان، ص 943، به نقل از: الملاحم و الفتن، ص 32.

33. همان، ص 942، به نقل از: الملاحم و الفتن، ص 69.

34. يکي از شهرهاي سوريه.

35. سليمان، کامل، همان، ص 1103، به نقل از: بشارة الاسلام، ص 192.

36. نويسنده کتاب عصر ظهور، «اصهب‏» را زمامدار و نماينده ترکان و «ابقع‏» را زمامدار و نماينده روميان (طرفرداران غرب) معرفي مي‏کند.

37. المجلسي، محمد باقر، همان، ج 52، ص 245.

38. المقدسي‏الشافعي، يوسف بن يحيي، عقد الدرر في اخبار المنتظر، ص‏67.

39. ابن حماد، همان، ص 198، ح 805.

40. همان، ص 208، ح 839.

41. المجلسي، همان ج 52، ص 240.

42. سليمان، کامل، همان، ص 1111، به نقل از: بشارة الاسلام، ص 102.

43. همان، ص 1109، به نقل از: بشارة الاسلام، ص 109.

44. المقدسي الشافعي، يوسف بن يحيي، همان، ص 67.

45. ابن حماد، همان، ص 208، ح 838.

46. مطهري‌نيا، محمود، نبرد آخرالزمان (برسي تطبيقي نبرد قرقيسيا و واقعه آرمگدون)، ماهنامة موعود.

 

 نظر دهید »

آري ما فقط عاشقي را «شعار» داده‌ايم و بس..

25 خرداد 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

آيا از سرزمين ياس‌ها آمده‌اي که عطر نفس‌هايت از فرسنگ‌ها جانمان را مي‌نوازد؟!

يا از سرزمين آيينه‌ها آمده‌اي که صداقت در کلامت موج مي‌زند…؟! چشمان پرگناه ما هرگز تو را نديد. امّا با قلبمان تو را هميشه احساس مي‌کنيم.

سلالة زهرا!

از دل‌تنگي زياد گفته‌ايم و زياد شنيده‌اي امّا مسئله اين است آيا باور کردنش برايت آسان است يا دشوار!

آقاي لحظه هاي پرالتهاب من!

جهان در پشت ميله‌هاي زندان «چه کنم»گرفتار است و زمين با همة وجود خود «ظهر الفساد في البرّ و البحر بما کسبت أيدي الناس» را احساس مي‌کند.

مهربان‌تر از باران!

کودکان فقيري را در سرزمين‌هاي غني غارت شده بارها ديده‌ام که حتي به اندازة يک نفس کشيدن به آينده اميدي ندارند. فرزنداني که از درد لاغري وگرسنگي به سادگي مي‌شود دنده‌هاي نازک آنها را شمرد.

عزيزفاطمه!

من مادراني را ديده‌ام که فرزندان خود را در قنداقه‌اي پر از گل‌هاي سرخ مي‌پيچند امّا به جاي گهواره آنها را در گوري سرد مي‌نهند و به جاي لالايي نشيد زار مي‌خوانند.

آقاي پر از احساس!

من آوارگان پر از خاک و نياز را که با هزاران بيم و اميد به سرزمين‌هاي همسايه مي‌گريزند و از مرگ به سوي تحقير مي‌شتابند را بارها ديده‌ام.

تنهاترين مرد خدا!

من عروسک‌هاي بچه‌هاي همسايه (فلسطين) را که چشمانش خون و دست‌هايش تيغ آتش است که مي‌بينم از عروسک‌هاي مخمل خودم مي‌ترسم.

من تازه عروسان بيوه شده و عمر يک روزة نوزاداني را که سال‌ها در انتظارشان بوده‌اند مي‌فهمم. من چنگال‌هاي بي‌رحم نامردان عالم که بر جواني جوانان ما چنگ مي‌اندازد را مي‌بينم.

من قلم‌هايي را که تو را افسانه مي‌خوانند مي‌دانم.

ياور افلاکي من!

انگار هنجرة هنجارهاي اسلام را غبار حرص و غفلت مسلمان آزار مي‌دهد و من هنوز هم متحيّرم که خدا چقدر صبور است!

شاهد دادگاه عدل!

بگذار تا اعتراف کنم که اگر به اندازة جرعه‌اي عاشقت بوديم مي‌آمدي. نيستيم که نمي‌آيي…

حکومت عشق در مملکتي علَم مي‌شود که مردمش عاشق باشند؛ آري ما فقط عاشقي را «شعار» داده‌ايم و بس.

مهربانا! مگذار تسبيح نگاهمان از فرط جدايي دانه دانه شود…

 اللّهمّ بلّغ مولانا الإمام الهادي المهدي(عج)

 

 

 1 نظر

کافر عشقم اگر ...

19 خرداد 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

کافر عشقم اگر جز تو دلم با دگر است‏

     غير چشمان تو در ديده مرا کي نظر است‏

        خبر از خويش ندارم بسراپاي وجود

          دل ديوانه ز هر نيک و بدي بي‏خبر است‏

              گل صحرايي و بي‏رنگي ايام نگر

                نگرانم که در اين وادي خونين اثر است‏

                  سوي هر باغ و چمن مرغ دلم زد پر و بال‏

                     تا مگر بر گل رويت برسم کاين هنر است‏

                       ماه و خورشيد اگر جلوه گر ديده ماست‏

                         ماه و خورشيد جمالت بدلم جلوه گر است‏

                            ز ازل تا بابد قصه شيدايي ماست‏

                               ثمر اين دل آشفته ز تو چشم تر است‏

                                 راه طوفانيم از عشق بکوي تو رسد

                                    ديده عقل نگر در همه جا کور و کر است‏

                                      شرم بادم چو ز تزوير ز کوي تو روم‏

                                         خام باشم که نگيرم سخنت کان گهر است‏

                                           بفناجويي خود همره احمد قدمي‏

                                              بگذاريد که آفاق پر از شور و شر است‏

 

 7 نظر
  • 1
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 17
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 35
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

مدرسه علميه حضرت وليعصر (عج) بناب

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • تجلیگاه عفت
  • اخبار مدرسه
  • خاطرات طلبگی و حجره نشینی
  • دلنوشته
  • در حریم یار
  • منحرفان تاریخ اسلام
  • با عشق بازان در سنگر عشق
  • معرفت انوار قدسیه
  • پاک سیرتان
  • خوان وحی
  • درسنگررهبری
  • همراه با امیر بیان
  • مقالات طلاب
  • دسته کلیدی برای طلاب
  • تلنگر
  • پیام ها
    • پیام تندرستی
  • درمحضر استاد
  • نيايش هاي سيدالساجدين
  • انتظار
  • محرم»
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

روز شمار عید غدیر

روزشمار غدیر

ذکر ایام هفته

ذکر روزهای هفته

تدبر در قرآن

آیه قرآن

اوقات شرعی

اوقات شرعی

عشق حقیقی

عشق حقیقی به خداوند
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس