کاش می دانستم که باید ما یه زینت شما باشم نه باعث شرمساری !
هيچ کس به من نگفت:
که رمز ديدار شما، پاکي و دوري از گناه است..
به ما نگفتند که در ديدار علي بن مهزيار اهوازي که بيست سال به انتظار ايستاد تا شما را ملاقات کند به او فرمودي که علت دوري شما از ما، چند گناهي بود که انجام ميدادي.1
و فرمودي که علت در پشت پرده بودن ما، اعمال بد شما شيعيان است و اگر شما پيمان پاکي که با امامان خود بسته بوديد را فراموش نميکرديد، پردهها کنار ميرفت.2
کاش به ما گفته بودند که چشم پاک، سزاوار سيماي پاک است نه چشمي که به هر کس و ناکس نگاهي انداخته و زلف پريشان ديگران را خيره شده، کجا اين چشم ميتواند خال مشکين صورت شما را مشاهده کند؟!!
مگر اينکه با باران اشک، آن آلودگيها را شستشو دهد و به کنترل در آورد چشمي را، که وظيفه اش کرنش است در هنگام روبرو شدن با نامحرم.
به ما نگفتند که سيد بن طاووس و شيخ مفيد و سيد مهدي بحرالعلوم ـ که به ديدارت نائل شدند ـ اهل گناه نبودند، يعني ما هم بايد اين چنين باشيم.
کاش ميدانستم که هر گناه، فاصله را دورتر ميکند و هر ترک گناهي، قدمي است براي رسيدن به رضايت شما.
کاش ميدانستم که بايد مايه زينت شما باشم نه باعث شرمساري.
گفتم شبي به مهدي اذن نگاه خواهم
گفتا که من هم از تو ترک گناه خواهم
1. به نقل از ارتباط معنوي با حضرت مهدي (عليه السلام). ص61: علي بن مهزيار اهوازي، 20 سال به حج رفت تا به ديدار و ملاقات امام زمان (عليه السلام) برسد. در سفر آخر، قاصدي دنبال او آمد و او را از راه بيابانها به سمت جان جانان امام زمان (عليه السلام) راهنمايي کرد … .
وقتي علي بن مهزيار در مقابل امام زمان (عليه السلام) در خيمه نشسته بود حضرت فرمودند: من شب و روز منتظرت بودم.
علي با تعجب گفت: قاصد شما دير آمد.
حضرت فرمودند: من مشتاق شما بودم ولي در وجود شما گناهاني بود که مانع از ديدار مي شد … (دلائل الامامه، ص297).
2. امام زمان (عليه السلام) فرمودند: اگر شيعيان ما … در وفاي پيماني که از ايشان گرفته شده، يکدل و مصمم باشند، البته نعمت ديدار، از آنان تاخير نميافتاد. (نگين آفرينش، ص125)