هیچ کس به من نگفت...............
هيچ کس به من نگفت:
که غيبت شما، به معناي نبودن نيست، بلکه به معناي نديدن هم نيست، چرا که تو روي فرش مجالس ما، قدم ميگذاري، در بين مائي، ما را ميبيني و ميشناسي، ما هم تو را ميبينيم، ولي نميشناسيم. مگر نه اين است که شما را تشبيه کردهاند به يوسف (عليه السلام) که برادران را ديد و شناخت، ولي برادران، او را با اينکه ديدند نشناختند.1
مگر نه اين است که در دعاي ندبه ميخوانيم، اي غايبي که غايب از ما نيستي؛ فدايت شوم، اي دور از مايي که از ما دور نيستي.2
مگر نه اين است که وقتي ميآيي، خلايق انگشت به دهان ميمانند که ما اين آقا را نه يکبار، بلکه بارها ديده ايم،3 پس تو اينجايي در بين ما، ولي غايبي، يعني ناشناختهاي، نشناختن هم گناه ماست، مشکل تو نيست، تو براي من غايبي که نميشناسمت.
اي کاش در نوجواني به من گفته بودند که با شناخت تو، غيبت حداقل براي خودم، تمام شدني است.
اي کاش بودنت را هر لحظه با تمام وجودم حس ميکردم.
بارها روي تو ديدم ولي نشناختم
لاله از باغ رخت چيدم ولي نشناختم
کعبه را کردم بهانه تا بگردم دور تو
آمدم دور تو گرديدم، ولي نشناختم.
1. بحارالانوار، ج5، ص154.
2. مفاتيح الجنان ـ دعاي ندبه: بنفسي انت من مغيب لم يخل منا بنفسي انت من نازح ما نزح عنا.
3. حسين گنجي، ارتباط معنوي با حضرت مهدي (عليه السلام)، ص36.