لو لا علی علیه السلام لهلک العمر
مردی نزد عمر آ مد و گفت : من فتنه را دوست دارم ؛ و از حق بیزارم ، و به چیزی که ندیده ام گواهی می دهم.
عمر از گفتار او ناراحت شد و دستو داد او را به زندان افکندند.
وقتی علی علیه السلام از جریان آگاه شد، به عمر فرمود: زندانی کردن این مرد ظلم است و تو مرتکب ستم شده ای.
عمر گفت : چرا؟
علی علیه السلام فرمود : این که او گفت ” فتنه را دوست دارم” ، منظورش این بود که مال و فرزندان را دوست دارم ، چنان که در قرآن می خوانیم :
“انما اموالکم و اولادکم فتنه…”1
جز این نیست که اموال و فرزندانتان مایه امتحان شمایند…
و طبق این آیه مال و فرزند به عنوان فتنه یاد شده است.
و این که او گفت “از حق بیزارم” ، منظور او از “حق ” ،” مرگ است” ، چنان که قرآن از آن تعبیر “حق” کرده و می فرماید:
“و جاءت سکره الموت بالحق…”2
و سختی مرگ که حق است بیاید…
و منظور او از” گواهی به چیز نادیده “، گواهی به وجود ذات خداست.
عمر تحت تاثیر سخنان علی علیه السلام قرار گرفت و گفت:
لو لا علی لهلک العمر.
اگر علی نبود ،عمر هلاک می شد.
و آن مرد را آزاد ساخت.
و آن مرد در حقیقت به وسیله قرآن آزاد شد.3
1-سوره تغابن/15
2-سوره ق/19
منبع: کتاب شفا و درمان با قرآن/ مجتبی رضایی /ص 98