آیا عشق به امامان اشکالی دارد؟
مي گويند که فقط عشق به خدا داشته باشيم. آيا عشق به امامان اشکالي دارد؟
منظور از عشق به خدا داشتن، انحصار بندگي به خداوند متعالي است و اين مساله با عشق و محبت اولياي الاهي منافات ندارد؛ زيرا عشق به اهل بيت در طول عشق به خدا است و به معناي پيروي و وابستگي به اين وجودات مقدس ، براي رسيدن به مقام قرب الاهي است . علاقه به آنان ، در جهت عشق به خدا قرار دارد . زيرا محبت باعث مي شود که انسان بکوشد رضايت محبوب را حاصل کند و اورا اطاعت کند و چون اطاعت ولي خدا اطاعت خداست پس محبت وعشق به او عشق به خدا و اطاعت اوست. و به همين جهت محبت انبيا و اولياي معصوم، نه تنها مطلوب، بلکه لازم و ضرور است.
در اين زمينه نکاتي قابل طرح است:
1. در مورد اهل بيت: غلو نبايد کرد؛ و نبايد الفاظي به کار برد که فقط شايسته خدا است.چرا که آنان بندگان خدايند و کارهاي آنان به اذن و قدرت خدا است؛ (همان گونه که درباره پيامبر(ص) در تشهد نماز مي گوييم: « َ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُه؛گواهي مي دهم که محمد(ص) بنده و پيامبر خدا است».
2. در مقابل غلو، بي حرمتي هم نبايد کرد،؛ زيرا اگر چه اوليا، بندگان خدا هستند، نبايد به بهانه علاقه و محبت، الفاظي را درباره آنان به کار ببريم که از ساحت مقدس آنان دور و در واقع توهيني به آنان است. اهل بيت : برترين بندگان خدا و خليفه الله هستند و فرشتگان در مقابل آنان سرتعظيم فرو مي آورند؛ پس شايسته است ما هم درباره آنان ادب را مراعات کنيم.
چه گناهي باعث مي شود که ما حضرت صاحب الامر -ارواحنا فداه- را نبينيم و با او ارتباط نداشته باشيم؟ کمي توضيح دهيد؟
از آن جا که امام عصر(عج) مظهر پاکي ها است و «علاقهمند به اباصالح، خودش هم بايد صالح باشد»؛پس هر گناهي که از انسان سربزند، او را از حضرت دور مي سازد. گناه، حجاب بين انسان و حجت خدا است. گناه، قلب راتيره ، و علاقه انسان را به امور معنوي ضعيف مي کند؛ بنابراين، ترک واجبات و انجام گناهان رابطه قلبي انسان با امام زمانش را سست مي کند و اگر خداي نخواسته دل انسان بر اثر گناهان وارونه شد، شايد منکر امام عصر(عج) هم بشود؛ بنابراين ، تا دير نشده، توبه و جبران گذشته و عزم و اراده بر بازنگشتن به گناه لازم است؛ چون امام زمان(ع) بنده مطيع خدا است و از ما هم مي خواهد که بنده خدا باشيم و گناه نکنيم؛ البته لازمه گناه اجتماعي محروميت اجتماعي است و شايد مهمترين گناه جامعه، عدم شناخت و عدم ياري امام معصوم و عدم آمادگي و پذيرش امام و راه و روش او است که باعث محروميت از ظهور و تاخير آن ميشود.
چه اعمال و ادعيه اي باعث خوشنودي و خرسندي حضرت مي شود؟
به طور کلي هر انساني داراي سه مرتبه وجودي است: افکار، صفات و اعمال، و هيچ انساني حتي معصومان : نيز از اين قاعده مستثنا نيستند. ارتباط و نزديکي به هر انساني هم تنها از همين طريق ممکن است؛ يعني اگر کسي بخواهد به انسان ديگري نزديک شود، چارهاي ندارد جز اين که بکوشد ابتدا افکار، باورها و طرز تفکر آن شخص را شناسايي ، و خويش را از جهت فکري با آن شخص هماهنگ کند؛ سپس بکوشد قرب صفاتي بيابد، يعني از جهت صفات و کمالات اخلاقي ميان خود و آن شخص محبوب همانند سازي کند و در نهايت، نزديکي در رفتار ، نوع و روش زندگي بهترين طريقي است که انسان طالب کمال را به انسان کامل الگو نزديک سازد. آري، آنچه امام را خوشحال و خرسند مي کند، رفتار و کردار ما است. اينها است که وقتي به امام عرضه ميشود او را خوشحال يا خداي ناکرده ناراحت مي سازد. جدا از اين مطلب، ادعيه(نظير دعاي عهد، دعاي سلامت امام زمان(عج) « اللهم کُن لوليِک الحجه بن الحسن… ) ، زيارات(مانند زيارت آل ياسين و…) و ياد حضرت بودن نيز ما را به حضرت نزديک مي سازد.