مدرسه علميه حضرت وليعصر (عج) بناب

مدرسه علميه حضرت وليعصر (عج) بناب

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

حضورسرهنگ مصطفی عبد الجباری در مراسم بزر گداشت هفته دفاع مقدس حوزه عتمیه حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) بناب

به مناسبت هفته دفاع مقدس مراسمی روز سه شنبه 92/7/2 در مدرسه علمیه حضرت وی عصر(عج ال…) بر گزار شد.در این مراسم سرهنگ مصطفی عبدالجباری از فرماندهان دفاع مقدس سپاه ناحیه بناب به ایراد سخنرانی پرداختند.

جناب سرهنگ، با بزرگداشت یاد و اهداف شهدای دفاع مقدس وجانفشانی های رزمندگان اسلام در حفظ انقلاب اسلامی موقعیت استراتژیک ایران در منطقه خاور میانه را برای دشمن خیلی حساس ومهم قلمداد کرده وبیان نمودند:به دست آوردن کشور ایران بر ای دشمن از ابعاد مختلف سیاسی وحکومتی وتسلط بر کل منطقه خاورمیانه مهم می باشد و آنچه هدف دشمن را به بی هدفی و خاموشی خواهد برد چیزی جز ایمان و وحدت و ولایت طلبی مردم ایران نخواهد بود.ایشان افزودند:در هر زمان وظیفه شناسی امری مهم برای ملت مسلمان است. لذا قبلا اگر وظیفه ما دفاع نظامی از کشور و انقلاب اسلامی بود الان وظیفه ،دفاع فرهنگی از کشور است.

سرهنگ عبدالجباری در پایان بیاناتشان با ذکر خاطراتی از جبهه های جنگ و شهدای دفاع مقدس،ایمان بالا و ولایتمداری را رمز استقامت رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس بر شمرده،طلاب را به حفظ و ادامه راه این عزیزان سفارش نمودند.

می‌بری یا می‌بازی؟

09 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

تو و زمان در حال دادوستد هستید؛ زمان از تو عمر و فرصت‌ را  می‌گیرد و تو در ظرف زمان به تلاش و خودسازی می‌پردازی؛ دقت کن در این معامله سودت بیشتر است یا زیانت؟ می‌بری یا می‌بازی؟

 نظر دهید »

جملات قصار رهبری

08 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

 2 نظر

شیوه صحیح ورود به دین

08 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

 نظر دهید »

نمى‏دانيد؛ واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى.....

08 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

نمى‏دانيد؛ واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى سياهى چادرم،

دل مردهايى كه چشمشان به دنبال خوش‏رنگ‏ترين زن‏هاست را مى‏زند.

نمى‏دانيد چقدر لذت‏بخش است وقتى وارد مغازه‏اى مى‏شوم و مى‏پرسم: آقا! اينا قيمتش چنده؟

و فروشنده جوابم را نمى‏دهد؛ دوباره مى‏پرسم: آقا! اينا چنده؟

فروشنده كه محو موهاى مش‏كرده زن ديگرى است و حالش دگرگون است، من را اصلاً نمى‏بيند.

باز هم سؤالم بى‏جواب مى‏ماند و من، خوشحال، از مغازه بيرون مى‏آيم.

نمى‏دانيد؛ واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى مردهايى كه به خيابان مى‏آيند تا لذت ببرند،

ذره‏اى به تو محل نمى‏گذارند. نمى‏دانيد؛

واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى شاد و سرخوش، در خيابان قدم مى‏زنيد؛

در حالى كه دغدغه اين را نداريد كه شايد گوشه‏اى از زيبايى‏هاتان، پاك شده باشد

و مجبور نيستيد خود را با دلهره، به نزديك‏ترين محل امن برسانيد

تا هر چه زودتر، زيبايى خود را كنترل كنيد؛

زيبايى از دست رفته‏تان را به صورتتان باز گردانيد و خود را جبران كنيد.

نمى‏دانيد؛ واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى در خيابان و دانشگاه و… راه مى‏رويد

و صد قافله دل كثيف، همره شما نيست.

نمى‏دانيد؛ واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد

وقتى جولانگاه نظرهاى ناپاك و افكار پليد مردان شهرتان نيستيد.

نمى‏دانيد؛ واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى كرم قلاب ماهى‏گيرى شيطان

براى به دام انداختن مردان شهر نيستيد.

نمى‏دانيد؛ واقعاً نمى‏دانيد

چه لذتى دارد وقتى مى‏بينى كه مى‏توانى اطاعت خدايت را بكنى؛ نه هوايت را.

نمى‏دانيد؛ واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى در خيابان راه مى‏رويد؛

در حالى كه يك عروسك متحرك نيستيد؛ يك انسان رهگذريد.

نمى‏دانيد؛ واقعاً نمى‏دانيد

چه لذتى دارد اين حجاب! خدايا! لذتم مدام باد.


سفیر جزیره مجنون

 

 1 نظر

سلام سلام سلام ....

08 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

آداب و شرايط سلام كردن

1-    سلام پيش از كلام

 پيامبرصلي الله عليه وآله مي فرمايند: مَنْ بَدَأَ بِالْكَلامِ قَبْلَ السَّلامِ فَلاتُجيبُوهُ وَقالَ لاتَدْعُ اِلي طَعامِكَ اَحَداً حَتَّي يُسَلِّمَ؛ هر كس سخن [خود] را پيش از سلام كردن آغاز نمود، پاسخش را ندهيد و همچنين فرمود: كسي را برخوردن غذاي خود فرا مخوان مگر اينكه سلام كند. رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود:«أولى النّاس باللّه و برسوله من بدأ بالسّلام»

«سزاوارترين مردم به خدا و رسول او كسى است كه به سلام آغاز كند».

 

2-     افشاء سلام

امام باقرعليه السلام: اِنَّ اللَّهَ يُحِبَّ إطْعامَ الطَّعامِ وَ إِفْشاءَ السَّلامِ؛ به درستي كه پروردگار غذا دادن [به ديگران ] و انتشار دادن سلام را دوست مي دارد.” سلام را بايد آشكارا، بلند و با صداى رسا ادا كرد. احاديث فراوانى با عنوان «الجهر بالسلام » و «افشاء سلام » آمده كه سفارش اكيد دارد كه سلامها، رسا و بلندباشد، نه زير لب و آهسته و نامفهوم و ناقص. جواب سلام نيز بايد همين گونه باشد،يعنى بلند و واضح، تا طرف بشنود

. برخي از افراد يا سلام نمي كنند  و يا اينكه هنگام سلام كردن از روي تكبّر زير لب سلام مي كنند. بلند سلام كردن اين اخلاق زشت را كنترل مي كند. و فرمود:«من التّواضع أن تسلّم على من لقيت»«از تواضع است كه به هر كه مى‏رسى سلام كنى».

اگر در برخورد با ديگران يا ورود به جلسه و جمعى، يا رسيدن به خانه و محل كار،سلام بگوييد، ولى آهسته، شايد سلامتان را نشنوند. بااينكه شما سلام داده ايد، ولىبه دليل سر و صدا يا جمع نبودن حواس ياهر عامل ديگر، سلامتان را نشنوند، شما را بىادب و بى اعتنا خواهندشمرد و متكبر خواهند پنداشت. يا اگر سلام ديگرى را جواب دهيد; اما آهسته و زير لب، به گونه اى كه نفهمد ونشنود، شايد پيش خود فكر كند مساله اى، خصومتى و …پيش آمده، يا شما سرسنگين ومتكبر شده ايد كه حتى جواب سلامش را هم نمى دهيد يا با دشوارى و بى علاقگى جواب مىدهيد. راه جلوگيرى از اين سوءتفاهمها و بدگمانيها، رعايت همان دستور دينى درمعاشرتها است، يعنى آشكارا سلام كردن.

امام صادق(ع) مى فرمايد: هرگاه يكى از شما سلام مى دهد، سلامش را آشكارا بگويد. نگويد كه «سلام دادم،ولى جوابم ندادند»، شايد سلام داده ولى آنان نشنيده باشند! و هرگاه يكى ازشما جوابسلام مى دهد، جواب را آشكارا و بلند بگويد، تا آن مسلمان ديگرنگويد كه «سلام كردمولى جوابم را ندادند اصول كافى (عربى) كلينى، ج 2، ص 645.) . اگر سلام مستحب است، جوابش واجب است. البتهبيشترين ثواب نيز از آن كسى است كه شروع به سلام كند.

آن كه سلام مى دهد، پاسخش را بايد گرمتر و بيشتر داد، چرا كه سلام نوعى تحيت وهديه از سوى يك مؤمن است و هديه را بايدپاسخى بهتر ارائه داد، تا نشان قدرشناسىباشد. و اين تعليم قرآن كريم است كه تحيت ديگران را به گونه اى بهتر پاسخ دهيد: «… فحيوا باحسن منهانساء، آيه 86.  يا مثل همان را بازگردانيد

3-    سلام هنگام ورود

 خداوند در قرآن مي فرمايد: “فَإِذَا دَخَلْتُم بُيُوتًا فَسَلِّمُواْ عَلَي  أَنفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِندِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً. پس چون به خانه هايي وارد شديد به يكديگر سلام كنيد؛ درودي كه از نزد خدا مبارك و خوش است . امام باقر عليه السلام: هر گاه كسي از شما وارد خانه اي شود، اگر كسي در آن بود به آنها سلام مي كند و اگر كسي در آن نبود پس بايد بگويد سلام بر ما از جانب پروردگار ما. خداوند مي فرمايد درودي كه از نزد خدا مبارك و خوش است.

4-    سلام كوچكتر به بزرگتر

پيامبر صلي الله عليه وآله ميفرمايند: كوچكتر بايد به بزرگتر سلام كند و رهگذر بر كسي كه نشسته و گروه كم بر گروه زياد.

سيره رفتارى پيامبر خدا آن بود كه به هر كه مى رسيد - حتى كودكان- ابتدا به اوسلام می كرد، بخصوص در مورد سلام كردن به كودكان مى فرمود: پنج صفت است كه تا زندهام، آنها را رها نخواهم كرد، يكى هم سلام دادن به كودكان است، تا پس از من «سنت » گردد.بحارالانوار (بيروت)، ج 73، ص 10.

اين خصلت خجسته، از اخلاق حسنه و روحيه پاك و تواضع اوسرچشمه مى گرفت. اينهادرست; ولى ادب اقتضا مى كند كه كوچكترها به بزرگترها سلام كنند.

در حديث آمده استكه پيامبراكرم(ص) فرمود:

1-كوچك به بزرگ سلام كند،2-يك نفر به دو نفر،3- جمعيت كم به جمعيت فراوان،4- سواره بر پياده،5- رهگذر، بر كسى كه ايستاده است،6-  ايستاده بر كسى كه نشسته است (ميزان الحكمه، ج 4، ص 538.

 

آثار و فوايد سلام

1.      آمرزش و مغفرت الهي:

قال رسول اللَّه صلي الله عليه وآله: “اِنَّ مِنْ مُوجِباتِ الْمَغْفِرَةِ بَذْلُ السَّلامِ؛به درستي كه از عوامل آمرزش گناهان سلام كردن است.”

 2. خير و بركت خانه: قال رسول اللَّه صلي الله عليه وآله: “اَفْشِ السَّلامَ يَكْثُرْ خَيْرُ بَيْتِكَ؛ سلام را انتشار ده خير و بركت خانه ات زياد مي شود.”

 3. انس با فرشتگان: قال رسول اللَّه صلي الله عليه وآله: “اِذا دَخَلَ اَحَدُكُمْ بَيْتَهُ فَلْيُسَلِّمْ فَاِنَّهُ يُنَزِّلُهُ الْبَرَكَةَ وَ تُؤنِسُهُ الْمَلائِكَةُ؛ هر گاه يكي از شما وارد خانه اش شود پس بايد سلام كند، پس به درستي كه سلام بركت را به خانه اش نازل مي كند و فرشتگان را با او مأنوس مي گرداند.

 

آداب جواب سلام دادن

 سلمان فارسي مي گويد مردي نزد رسول خدا صلي الله عليه وآله آمد و گفت: السلام عليك يا رسول اللَّه! پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله پاسخ داد: “وَعَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ” پس از چند لحظه مرد ديگري آمد و گفت: “اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ” پيامبر اكرم پاسخ گفت: “وَ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ” مدتي گذشت و مرد ديگري هم از راه رسيد و به پيامبرصلي الله عليه وآله گفت: “اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ” اما پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله فقط در پاسخ او فرمود: “وَ عَلَيْكَ” مردي كه از ابتدا در حضور رسول خداصلي الله عليه وآله نشسته بود و نحوه سلام كردن افراد و پاسخ دادن رسول خداصلي الله عليه وآله را زير نظر داشت گفت: اي رسول خداصلي الله عليه وآله! پدر و مادرم فداي تو شوند! اولي و دومي كه به شما سلام كردند شما پاسخ آنها را بهتر از سلامشان داديد اما پاسخ مرد سومي را كه سلامش از همه كاملتر بود بسيار كوتاه رد نموديد. دليل آن چه بود؟ پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله تبسمي كرد و فرمود: براي اينكه او ديگر چيزي براي ما باقي نگذاشت كه پاسخش را بهتر بگويم. زيرا خداوند متعال مي فرمايد: “وَاِذا حُيِّيْتُمْ بِتَحِيَّةِ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها"؛ و چون به شما درود گفته شد شما به [صورتي ] بهتر از آن درود بگوييد. من نيز در پاسخش تنها گفتم عليك.

احكام سلام كردن

1.      سلام كردن به ديگران مستحب، ولي جواب آن واجب است .

2.      سلام كردن به كسي كه در حال خواندن نماز مي باشد مكروه است .

3.      اگر كسي به نمازگزار سلام كند، بايد پاسخ او را بدهد .

4.      كسي كه نماز مي خواند جايز نيست به ديگران سلام كند .

5.      سلام را بايد فورا جواب داد و اگر كسي عمدا جواب سلام را تاخير بيندازد گناه كرده است .

6.      اگر دو نفر همزمان به يكديگر سلام كنند بر هر يك واجب است كه جواب سلام ديگري را بدهد .

7.      مستحب است در غير حال نماز جواب سلام را بهتر از آن بدهند .

پاسخ دهيد: آيا مي دانيد كه چرا در حال نماز نبايد به ديگران سلام كرد ولي سلام ديگران را بايد جواب داد؟

 

 

 

 نظر دهید »

اگر چنین هستید ، صبر كنید ، ازدواج نكنید

07 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

اگرچنین هستید ، صبر كنید ، ازدواج نكنید

 

1)   )اگر در خانواده پدری و زندگی مجردی خود، مسئولیت کاری را به عهده نمی گیرید یا درمسئولیت محوله تعلل می ورزید.( تنبلی و بی مسئولیتی)

(2)
اگر با پدر،مادر، برادر و خواهر خود( که به نظر شما غیرمنطقی بوده یا اخلاق دلخواه شما راندارند) ارتباط سازنده و راضی کننده ندارید و نتوانسته اید تعامل قابل قبولی ایجادنمائید.(عدم تعامل و ارتباط اجتماعی صحیح با دیگران(

(3)
اگر درزندگی، مرتب شغل خود را عوض کرده اید، با دوستان زیادی به خاطر مشکلاتی قطع رابطه نموده اید، رشته تحصیلی خود را تغییر داده یا ترک تحصیل کرده اید، علائق خود رانیمه کاره رها کرده اید و ثبات فکری، احساسی و رفتاری ندارید.(عدم ثبات فکری،احساسی و رفتاری(

(4)
اگر تصور می کنید; افکار، احساس و رفتارهمسرتان را در آینده به دلخواه خود تغییر می دهید.(خطای شناختی(
(5)
اگر به دنبال همسر مناسبی هستید به نحوی که در زندگی مشترکتان در آینده با هیچ گونه مشکلی مواجه نشوید.(خطای شناختی(

(6)
اگر در پی کسب لذت و علائق خود،کارها و مسئولیت هایتان بر دوش دیگران قرار می گیرد.(اصالت لذت، و عدم مسئولیت پذیری(
(7)
اگر فقط منطق و طرز نگرش خویش را قبول دارید و در برابردیگران حالت دفاعی یا حالت تهاجمی می گیرید و قادر به درک افکار، احساس و رفتاردیگران نیستید.(واکنش دفاعی و خود میان بینی(
(8)
اگر نقاط ضعف ونقاط قوت خود را به صورت شفاف نمی بینید.(عدم خودآگاهی)

(9)
اگرتاکنون با نظرات، انتقادات و پیشنهادات دیگران، تغییری در رفتارهای شما ایجاد نشده است.(عدم مدیریت خود یا خود مدیریتی(


(10)
اگر مسائل کاری شما مانع ارتباط دوستانه، و ارتباط دوستان شما مانع ارتباط صمیمی در خانواده(خانواده پدری) می شود یا مسائل و مشکلات شخصی شما در تمام حوزه های زندگی تان تاثیر می گذارد و درهم تنیده می گردد.(مشکل در تقسیم وظایف و تعارض نقش ها(


(11)
اگر به هیچ وجه قادر به تغییر برنامه های از قبل طراحی شده خود نیستید(حتی اگر شرایط تغییرکند) و بسیار متعصب، خشک و غیرقابل انعطاف هستید.( عدم انعطاف پذیری لازم(


(12)
اگر قادر به درک احساسات، رفتار و افکار خانواده، دوستان و همکارانتان(که متفاوت از شما عمل می کنند)، نمی باشید.(عدم اگاهی اجتماعی(

(13)
اگر بیشتر به جای گوش کردن، صحبت می کنید و بیشتر ازآنکه سعی کنید دیگران را بفهمید، سعی دارید که دیگران شما را درک کنند.(عدم مدیریت رابطه(

(14)
اگر بسیار هیجان طلب هستید و صرفا، هیجانات شما را به سویی می کشاند و قادر به تعویق انداختن خواسته هایتان نیستید.(هوش هیجانی پائین(

15)
)اگر برای رفتار، احساس و گفتار خود روش و برنامه ای ندارید و منفعلانه و واکنشی نسبت به دیگران عکس العمل نشان می دهید.(رفتار بی تعقل یا انعکاسی، مشکل در شیوه حل مسئله)

(16)
اگر عادت دارید به جای حل مشکلات از آن ها فرار کنید یا اجتناب بورزید یا واکنش شما به مسائل بی تفاوتی هست.(پاسخ اجتنابی به رویدادها(
(17)
اگر در آینه نگاه دیگران، شمافردی غرغرو، سرزنش گر، وابسته، احساساتی، بدبین، گوشه گیر، پرخاشگر، دمدمی مزاج،خودخواه، گوشت تلخ، غمگین یا تکانشی(کسی که یکباره بدون مقدمه و از روی احساس دستبه عملی می زند و پیامدهای آن را نمی سنجد) به نظر می آئید.(اختلال شخصیت(

(18)
اگر فکر می کنید، از میان چند میلیارد ساکنین کره زمین،فقط و فقط یک شخص مناسب شماست و ارزش ازدواج دارد و در غیر این صورت زندگی شما بی معنا شده و باید بمیرید یا تا آخر عمر مجرد بمانید.(خطای شناختی، عدم کنترل احساس،هوش هیجانی ضعیف(
(19)
اگر بدون اینکه خود را دقیقا ارزیابی کنید وبشناسید، دنبال همسر مناسب می گردید.( عدم شناخت خود(

(20)اگر وضعیت فعلی تان راضی کننده نیست و برای رهایی و فرار از موقعیت، اقدام به ازدواج میکنید.(مشکل در شیوه حل مسئله(

                                    برگرفته شده از : پارسی طب

 نظر دهید »

گوجه سبز مطلقا حرام!

07 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

گوجه سبز مطلقا حرام!

بهار که میشه اردوهای ماهم شروع میشه . بچه ها مخصوصا خوابگاهیا ، صفای حجره ها رو با صفای طبیعت گره می زنند و حال وهوای دشت و صحرا می زنه به کلشون .

حوزه برادرا محیطش خیلی باصفاست ، فضای سبز زیاد و باغ و بستان و…بهار هم که میشه صفاش چندین برابر ه ،محض اطلاع شما ! ما اونجا یه اردوگاه داریم ،چه اردوگاهی ،پر از درختان میوه ؛هلو، زرد آلو بالاخص گوجه سبز علیه السلام !(که خشک می شود ودر خورشت بناب که یکی از غذاهای شهرستان بناب است استفاده می شود).

یه روز توهمین روزای بهاری اعلام شد که می خوان ببرنمون اردو .همه خوشحال ،بند و بساطمون رو جمع کردیم و زدیم به جاده.

در رأس این بندوبساط یه سماور زغالیه که بدون اون اردو صفایی نداره ،جاتون خالی چه چایی های قند پهلوی مشتی ای داره!

زیاد خسته تون نکنم بریم سر اصل مطلب؛اوایل  اردیبهشت ماه فصل چاغالاست (گوجه سبز). اردوگاه ماهم پر از چاغالاهای خوشمزه و آبداره.تا چشت بهشون می افته همین طوری آب دهنت شرشر می ریزه .

رسیدیم باغ ، خواستیم که دست به درختا ببریم فتوا رسید که اجازه ندارین بچینین!؟زیر درخت ی هارو جمع کنید و..حاج آقا فرمودن: میوه ها کالند ومهم تر اینکه اینارو بعد خشک کردن تو غذای حوزه خواهران وبرادران استفاده می کنن.

دو سه نفر بودیم تعجب کردیم و ناراحت شدیم که چرا؟آخه ….

از رسومات بسیار پسندیده اردوی ما یکی دیگش اینه که هرجا بریم لوازم ورزشی از جمله توپ هم با خودمون میبریم . منو دوستامون یه نگاه به همدیگه و یه نگاه ویژه به توپ  رو سبزه ها همین جوری مونده بودکردیم،توپ رو بر داشته، سریع تقسیم شدیم و وسطی بازی رو شروع کردیم  اما با یه قانون دیگه . اینبار به جای اینکه با توپ بچه ها رو بزنیم درختان گوجه سبز رو نشانه رفته بودیم و بچه ها الکی این ور اون ور می دویدن تا کسی به نقشمون پی نبره .هربار   که توپ به درخت می خورد پنج شش گوجه سبز خوشمزه  زمین میریخت  فورا جمش می کردیم  می زدیم به رگ.خلاصه اون روز خیلی خوش گذشت ..

این یه کلاه شرعی ابتکاری بود برای نچیدن مستقیم گوجه سبز!

اما ماجرا به اینجا ختم نشد ما پشیمان از کرده خویش و اینکه نکنه واقعا کار حرامی کرده باشیم ماجرا رو با حاج آقا درمیون گذاشتیم ، با اون چهره ی پر از نور و صفای باطنی تبسمی کرد و گفت اشکالی نداره !ما به خاطر اینکه میوه ها هنوز کالند و اینا…حلالتون باشه!

یه چیزی بگم  بین خودمون بمونه انصافا بعضی میوها کالشون خوشمزسا!!!        

 

 

 2 نظر

يا راد الشمس على على بن ابى طالب عليه السلام رد على بصرى .

04 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

دوستى على و روشنايى چشم  




يونس بن عبد الملكگفت : سالى به حج مى شدم . در بعضمنازل كنيزكى ديدم - حبشى (و) نابينا - دست برداشته و مى گفت : يا راد الشمسعلى على بن ابى طالب عليه السلام رد على بصرى .اى خدايى كه آفتاب رااز براى على بن ابى طالب عليه السلام بازگردانيدى ، روشنايى چشم من با من ده .
گفتم : على را دوست دارى ؟
گفت : اى والله .
دو دينار زر از كيسه برون كردم و گفتم : بستان اين را و در بعضى از حوايج خويشصرف كن . گفت : مرا بدان حاجت نيست . از من قبول نكرد، و برفتيم ، چون باز آمديم وبدان منزل رسيديم ، وى را ديدم (چشمش ) روشن شده ، حاجيان را آب مى داد. گفتم : دوستىعلى عليه السلام با تو چه كرد؟ گفت : هفت شب اين دعا مى كردم . شب هفتم شخصى پيش ‍ آمد و گفت : على را دوست دارى ؟ گفتم : اى والله . گفت : خداوندا! اگر راست مى گويد كهعلى را دوست مى دارد، از اعتقادى نيكو و نيتى صادق ، چشمانش باز ده . درحال چشمم روشن شد. گفتم : به خداى بر تو سوگند كه تو كيستى ؟ گفت : من خضرم ازجمله مواليان على بن ابى طالب عليه السلام و از جمله موكلان بر شيعه وى . شعر:


احب عليا لا ابالى و ان فشا

 

و ذلك فضل الله يؤ تيه من يشا(94)


 

 نظر دهید »

در انتظار یار تک سوار ...

03 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

                                                    چقدر خاطره انگيز

 

                                            اگر چه روز من و روزگار مي گذرد

                                            دلم خوش است که با ياد يار مي گذرد

                                            چقدر خاطره انگيز و شاد و رويايي است

                                             قطار عمر که در انتظار مي گذرد

                                            به ناگهانيِ يک لحظه عبور سپيد

                                           خيال مي کنم آن تک سوار مي گذرد

                                          کسي که آمدني بود و هست، مي آيد

                                          بدين اميد، زمستان، بهار، مي گذرد

                                          نشسته ايم به راهي که از بهشت اميد

                                          نسيم رحمت پروردگار مي گذرد

                                         به شوق زنده شدن، عاشقانه مي ميرم

                                         دو باره زيستنم زين قرار مي گذرد

                                         همان حکايت خضر است و چشمه ظلمات

                                         شبي که از بَرِ شب زنده دار مي گذرد

                                         شبت هميشه شب قدر باد و، روزت خوش

                                        که با تو روز من و روزگار مي گذرد

 

 نظر دهید »

حجاب گناه بدترین حجابها......

03 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

ترک گناه رمز ارتباط معنوي با حضرت مهدي

همه ما کم و بيش با مفهوم گناه و اثرهاي آن تا حدودي آشنا هستيم. گناه ـ که همان تخلف از دستورهاي الهي است ـ اثرات ويرانگري بر دنيا و آخرت انسان داشته و موجوديت و هويت معنوي او را به شدت متزلزل مي‌کند. اين اثرات در کتاب‌هاي اخلاقي نوشته شده که مطالعه آن پر سود است؛ اما در اين مقاله از دو جهت به گناه و اثر آن پرداخته مي‌شود: اول؛ اثر گناه بر قلب و بنيان اعتقادي انسان و دوم؛ اثر گناه بر رابطه معنوي با امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف .

اثر گناه بر قلب و اعتقاد انسان

از ميان تمام آثار معاصي، مخرب‌ترين و خطرناک‌ترين اثر گناهان، اثري است که بر قلب يعني مرکز ادراکي و اعتقادي انسان و جايگاه محبت الهي گذاشته مي‌شود و باعث فساد و سرنگون شدن قلب مي‌گردد. استمرار بر گناه باعث ايجاد حالاتي در انسان مي‌شود که منشأ اين حالات، تحول و دگرگوني قلب است.

پيشاپيش بر اين مطلب اصرار داريم که چون اثرات گناه، مانند اثرات تقوا و اعمال صالح، کم‌کم و به آرامي صورت مي‌پذيرد، شايد سال‌ها طول بکشد تا چنين حالاتي در انسان در اثر گناه ايجاد شود؛ از اين‌رو شخص گناه‌کار متوجه نمي‌شود که با خود چه مي‌کند؟(1)

استمرار گناه باعث ايجاد حالاتي در آدمي مي‌شود که هر چند نمي‌توان به‌طور دقيق‌تر مراحل و ترتيب آنها را بيان و بر همه افراد تطبيق نمود، امّا اين حالات مشابه و در غالب گناه‌کاران کم و زياد مشهود است. از خطرناک‌ترين اين حالات در اثر تکرار گناه، به‌وجود آمدن حالت «شک» در مسائل اعتقادي و ديني، همچون توحيد، معاد، نبوت و قرآن است که البته در ابتدا چون شخص هنوز با ايمان است او را آزار مي‌دهد. آزار دهنده‌تر از آن اين که اين شک با استدلال و مطالعه کتاب برطرف نمي‌شود؛ از اين‌رو شخص آلوده به گناه، به اين در و آن در مي‌زند تا آتش شک را در قلبش خاموش کند، اما نمي‌تواند. تنها راه اصلاح از اين نوع شک آزار دهنده، ترک معصيت است و الاّ کم‌کم اين شک به گونه‌اي در قلب تثبيت مي‌شود که نتيجه آن، انکار اعتقادات خواهد بود.

از ديگر آثار ويران‌گرانه گناه، پذيرش آسان شبهات و قبول نکردن جواب استدلالي به آن مي‌باشد. البته نه اين‌که نمي‌پذيرد، بلکه قلبش نمي‌تواند بپذيرد. به عنوان نمونه وقتي بر شخصي درباره يکي از مسائل مهدويت شبهه‌اي وارد مي‌شود، سريعاً تشويشي در قلب او به‌وجود مي‌آيد که نکند راست باشد. اما هنگامي که به اين شبهات، پاسخ‌هاي مستدل داده مي‌شود بر دلش نمي‌نشيند، زيرا درمانش فقط ترک گناه است.

از اثرات ديگر مخرّب گناه در گناه‌کار، جبهه‌گيري در مقابل حق و اهل حقيقت و دفاع از باطل و اهل باطل است؛ گرچه نمي‌توان در همه افراد اين حکم را جاري کرد، ولي گاهي ديده مي‌شود که شخص گناه‌کار به امام معصوم و افعال وي اشکال دارد، اما از دشمنان وي دفاع مي‌کند. و بدتر از آن اين که در قلبش، نسبت به دشمنان اهل‌بيت، محبت دارد! گاهي هم مي‌فهمد و از اين نوع محبت‌ها در قلبش به ترس مي‌افتد، ولي نمي‌داند ريشه آن از کجاست و چه بايد بکند، نمي‌داند که بايد گناه را کنار بگذارد تا قلبش درمان شود. به بهانه فهم دين به کارهاي پيامبر اکرم6 و اميرالمؤمنينعليه اسلام و ساير معصومين

چون و چرا مي‌کند، امّا نسبت به نويسندگان منحرفي مثل صادق هدايت، اشکالي ندارد و بلکه دفاع مي‌کند.

از ديگر آثار خانمان سوز گناه، بي‌علاقگي و بي‌حوصلگي نسبت به عبادات و مساجد و اماکن مذهبي است که در بعضي مواقع با پيدا شدن سئوال‌هايي مثل اين‌که فلسفه نماز خواندن چيست؟ چرا بايد نماز بخوانيم؟ روزه گرفتن ما چه فايده‌اي براي خدا دارد و نظاير آن بروز مي‌کند. البته گاهي هم اين سؤال‌ها براي فهم حکمت و پايبندي بيشتر به فرايض الهي پرسيده مي‌شود. از آن طرف علاقه به لهو و لعب و بازي و افراط در شوخي و خنده در آنها زياد مي‌شود. انکار و مسخره کردن معاد و نبوت و مؤمنين و حرف‌هايي از اين قبيل که: از کجا معلوم که بعد از مرگ خبري باشد و اين خرافات آخوندهاست نيز از آثار ديگر گناه است.

آياتي نظير آيه «ثُمَّ کَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاؤُوا السُّوأَي أَن کَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَکَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِؤُون؛(2) سپس سرانجام کسانى که اعمال بد مرتکب شدند به جايى رسيد که آيات خدا را تکذيب کردند و آن را به مسخره گرفتند!» و نيز آيه «کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِم مَّا کَانُوا يَکْسِبُونَ؛(3) چنين نيست که آنها مى‏پندارند، بلکه اعمالشان چون زنگارى بر دل‌هايشان نشسته است!» و يا آيه «فَإِنَّهَا لَا تَعْمَي الْأَبْصَارُ وَلَکِن تَعْمَي الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ؛(4) چرا که چشم‌هاى ظاهر نابينا نمى‏شود، بلکه دل‌هايى که در سينه‏هاست کور مى‏شود.» که در قرآن کريم آمده، بيان‌گر همين نکته مهم است.

در بسياري از روايات نيز به موضوع مورد بحث تصريح شده است، به گونه‌اي که در يکي از سخنان امام صادقعليه اسلام آمده است: «به جان خودم سوگند که مردمان نادان و خدانشناس را خدا نادان نيافريده است. آنان دلالت‌هاي آشکار و نشانه‌هاي روشن را در آفرينش خود مي‌بينند و ملکوت آسمان‌ها و زمين و آفرينش شگفت آوري را که در کمال نظم است و بر وجود آفريدگار دلالت دارد، مشاهده مي‌کنند، اما مردماني هستند که درهاي گناهان را بر خود گشوده و راه شهوت‌ها را بر خويش هموار کردند و در نتيجه هوا‌هاي نفس به دل‌هايشان چيره گشت و به سبب ستمي که بر خويش روا داشتند شيطان بر ايشان مسلط گشت و خدا اين چنين به دل‌هاي متجاوزان مهر مي‌نهد».(5)

 

اثر گناه بر ارتباط معنوي با امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف

در حديث شريفي از امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف آمده است: «آنچه باعث تأخير افتادن ديدار ما با شيعيان ما مي‌شود، اعمال ناشايست آنهاست. پس بايد هر يک از شيعيان از اعمالي که باعث ناراحتي ما مي‌شود دوري کنند».

علاوه بر آن توصيه بزرگان اخلاق، براي تحصيل رضايت حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف ، داير مدار ترک گناه است. حضرت آيت‌الله بهجت رحمه الله عليه مي‌فرمود: «ترک واجبات و ارتکاب محرمات حجاب و نقاب ديدار ما از امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف است»(6) و در جواب اين‌که چگونه مي‌توان رابطه خويش را با اهل‌بيت و محضر صاحب العصر عجل الله تعالي فرجه الشريف تقويت کنيم، فرمود: «اطاعت و فرمان برداري از خدا بعد از شناخت او».(7) همچنين مرحوم آيت‌الله حسن صافي اصفهاني

مي‌فرمود: «کسي که واقعاً در مسير تقوا (ترک گناه) قرار بگيرد، محال است که امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف به او علاقه نداشته باشد و با او ارتباط برقرار نکند، (اين امر) حتمي و قطعي است».(8) شکي نيست که رابطه با امام عصر و رضايت حضرتش و حتي تشريف به محضر ملکوتي ايشان را فقط بايد در ترک گناه جست‌وجو کرد.

راهي براي ترک گناه

حال که اين‌قدر گناه اثرات بسيار بدي بر روح و جسم آدمي مي‌گذارد، بايد به سراغ راه‌هاي ترک گناه رفت. از مهم‌ترين راه‌هاي ترک گناه ـ مطابق با روايات و توصيه‌ هاي علماي اخلاق‌‌ ـ ياد مرگ است، اما اين امر بايد مرتّب و مداوم باشد، زيرا ائمه اطهار

فرمودند: «اَحَبُّ الاْعْمال الي الله عزّوجلّ ما داوم العبد عليه و ان قل»(9) اين عمل مؤثر بايد هر شب و در موقع خواب انجام شده و ادامه پيدا کند. ياد مرگ، داوري بسيار قوي براي اصلاح قلب و رفع اثرات گناه است.

عاشق ديدار امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ، اگر حقيقتاً به دنبال مطلوب خود هست، بايد به دنبال اين مطلب باشد و اسباب گناه را از خود دور کند و ابزار انجام گناه مثل فيلم‌ها، عکس‌ها و آلات موسيقي مبتذل و قمار، رفيق بد و دعوت کننده به گناه را از خود دور نمايد. هر شب مرگ و مسائل بعد از مرگ را ياد کرده و جهت سهولت در کار، کتاب‌هايي درباره مرگ و معاد و عواقب گناهان را مطالعه نمايد و از خدا و اهل بيتعليهم السلام با گريه و تضرع بخواهد تا کم‌کم اثر گناهان از قلبش زدوده شده و ميل به گناه در وي آن‌قدر ضعيف شود که شخص بر هواي نفسش غالب گردد، چرا که اين امر، همان رضايت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف و نقطه اتصال به آن حضرت است.

پي نوشتها :

 

(1) . از آن سو، ‌چون اثرات تقوا و مستحبات تدريجي است، لذا غالباً انسان استقامت خود را از دست مي‌دهد. به همين جهت قرآن و روايات بر استقامت تأکيد ويژه دارند.

(2) . سوره روم/10.

(3) . سوره مطففين/14.

(4) . سوره حج/46.

(5) . بحارالانوار، ج3.

(6) . در محضر بهجت، ج1.

(7) . به سوي محبوب.

(8) . شوق وصال.

(9) . اصول کافي، ج2، ص82.

 

 1 نظر

مالک اشتر نه!مالک نفس اماره ....

02 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

مالك اشتر 

 مالك اشتر ،روزى از بازار كوفه مى گذشت با لباسى از كرباس خام و به جاىعمامه از همان كرباس بر سر داشت و به شيوه فقراء عبور مى كرد. يكى از بازاريانبر در دكانش نشسته بود، چون مالك را بديد به نظرش خوار و كوچك جلوه كرد و از روىاستخفاف كلوخى(15) را به سوى او انداخت .
مالك به او التفات ننمود و برفت . كسى مالك را مى شناخت و اين واقعه را ديد، به آنبازارى گفت : واى بر تو هيچ دانستى كه آن چه كس بود كه به او اهانت كردى ؟
گفت : نه ، گفت : او مالك اشتر يار على عليه السلام بود. آن مرد از كار بدى كه كردهبود لرزه به اندامش آمد و دنبال مالك روانه شد كه از او عذر خواهى كند. ديد به مسجدىآمده و مشغول نماز است صبر كرد تا نمازش تمام شد، خود را بر دست و پاى او انداخت وپاى او را مى بوسيد مالك سر او را بلند كرد و گفت : اين چه كارى است مى كنى ؟ گفت : عذر گناهى است كه از من صادر شده است كه ترا نشناخته بودم .
مالك گفت : بر تو هيچ گناهى نيست ، به خدا سوگند كه به مسجد نيامدم مگر براى تواستغفار كنم و طلب آمرزش نمايم(16)

 

 

 

 نظر دهید »

امام خمینی اینگونه بود که شد امام خمینی!!!

02 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

دفاع از افكار و عقايد شيعيان‏

امام خمينى (قدس سره) يك روز در حال رفتن به مدرسه فيضيه مشاهده كردند كه عده‏اى راجع به كتاب اسرار هزار ساله (كتابى كه بر ضد عقايد شيعه منتشر شده بود) بحث مى‏كنند.

ناگهان به ذهنشان آمد كه ما داريم درس اخلاق مى‏دهيم، و حال آنكه اين بحثها (مباحث خلاف عقايد شيعه) در حوزه‏ها هم نفوذ پيدا كرده است! لذا تصميم مى‏گيرند از وسط راه مدرسه فيضيه برگردند و ديگر سر درس نمى‏روند تا اينكه براى مدت يك ماه يا چهل روز تقريباً همه كارها را كنار مى‏گذارند و كتاب «كشف الاسرار» را مى‏نويسند و تمام مطالب كتاب اسرار هزار ساله را رد كرده و جواب مى‏دهند و از انحراف افكار جوانان جلوگيرى مى‏كنند.

هزار و يك نكته، ص: 40

 1 نظر

کاش!

01 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

کاش!

 

 

کاش! روزي سينه ها درياي توفان خيز گردد

کوچه از عطر عبوري، ناگهان لبريز گردد  

 

جان بگيرد لحظه ها مان از حضور آشنايت

از نوايت وسعت هر سينه عطر آميز گردد

 

انتظار ديرپا، پايان بگيرد کاش روزي!

بزم دلهامان سراسر شاد و شور انگيز گردد

 

با بهار سبز رخسارت گل باغ محمد (صلي الله عليه وآله وسلم)

باغهاي غصّه و اندوه مان پاييز گردد

 

 2 نظر

قابل توجه بعضی عهد شکنا!!!

01 اردیبهشت 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

وفاى به پيمان

پيامبر اسلام (ص ) قبل از آنكه به مقام پيامبرى برسد، مدتى چوپانى مى كرد، يكىاز چوپانان در آن زمان،عمار ياسر،بود روزى پيامبر (ص ) با عمار، با هم قرارگذاشتند، تا فرداى آن روز، گوسفندان خود را به بيابان فخ كه علفزار بود ببرند.
پيامبر (ص ) فرداى آن روز گوسفندان خود را بسوى بيابان فخ روانه كرد ولى عمارديرتر آمد.
عمار مى گويد: وقتى گوسفندانم را به بيابان فخ رساندم ، ديدم پيامبر (ص ) جلوىگوسفندان خود ايستاده و آن ها را از چريدن در آن علفزار باز مى دارد.
گفتم : چرا آنها را باز مى دارى ؟
فرمود:  من با تو وعده كردم كه با هم گوسفندان را به اين علفزار بياوريم ، از اينرو، روا ندانستم كه قبل از تو، گوسفندانم در اين علفزار بچرند (6).

 

 1 نظر

راه وصالت را پوئیدم، ولی در میان راه به مقصد نرسیده، پاهایم گم شد.

31 فروردین 1392 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

مقام و منزلت جانباز 
گوشه‌ای از درد دل یک جانباز دلباخته،
از خیل عاشقان دل که با معبود خود راز و نیاز می‌کنند و از بی‌وفایی‌های معشوق و معبود خود زبان به شکوه می‌گشایند.
آنان که راه وصل را پیموده‌، ولی به مقصود نرسیده‌اند.
کوس رحلت را شنیده اند، اما دیر به قافله شهادت رسیده‌اند.
آنان که با روایت عشق حماسه سرایی کردند و پا برجایند برای همیشه تا در رکاب بتازند و دل خود را قربانگاه امیال و آمال دنیوی کرده‌اند و خود را قربانی پای او…
هنگام غروب بود،
آقتاب گیسوان خود را بر پهنه‌ی آسمان گسترانیده بود و آنکه غمزه‌های باد را خریداری می‌کرد، جز شاخه‌های بید لرزان باغچه‌مان نبود،
بایدمی‌رفتم، اما به کجا؟
به کدامین طرف

با کدامین توشه؟
فقط همین را می‌دانستم که باید با قافله غروب رهسپار جاده‌های یخ بسته‌ی سخاوت شوم،

بر این جاده‌ها با قدم‌های گرم خویش یخهای سنگی و غرور پف کرده‌ی زمین را ترحمی باشم.
گفتم قدم بردارم،
اما با کدامین پا؟
راستش پاهایم را به فرشتگان قرض داده بودذدم،
آنها هم دو پای بلورین به من داده بودند. وقتی در مسیر جاده قرار گرفتم‌، چشمانم انتهای جاده را می‌نگریست و یارای جنبشم نبود
در محلی که آفتاب سر بر جاده می‌نهاد، ‌تاوان عشق را پس می‌داد
، آسمان آرام آرام چشمان زیبای دخترش “آفتاب” را کحل خواب می‌کشید. من مانده بودم و دل کولی و در به درم،
دلی که سالهاست کولی و مفتون سخاوتهای محبوب بود.
در کنار جاده، سبزه‌های نورسته را به نظاره ایستادم،
سبزه‌هایی که چون خال گوشه‌ی لب یار بر گوشه‌ی جاده جلوه‌گری می‌کردند. گذشت ثانیه‌ها را با بغض خویش احساس می‌کردم،
‌صدای پای این راوی قصه‌ی شب را در هوهوی باد مشرق با صدایی ضعیف می‌شنیدم، بلند بود، رادمرد بود، جان بر کف نهاده و تسبیح گوی حریم عشق بود،
در تار و پود و انوار حق عظمتش مستغرق بود،

نامی همنام گمنامان کوچه‌ی وصال داشت و با نگاهش گویی بر درگه حق واژه‌ی نور را گدایی می‌کرد
آری می‌خواست با برق چشمان خود بسراید، راز شگرف تقدیر و تفکر را. با نگاهش شهاب آسمان شب را مرشد بود.
به هنگام نشستن بر خاک تبعید چنین می‌سرود
“
به دریای دل موج انداختی و آنگاه رهایمان نمودی، پروردگارا! بگذار در غربت نگاهت عاجزانه بنگرم من که به نیت وصال آمده بودم، چرا باب وصالت را به رویم بستی. می‌خواستم با تو دیار کنم و در طلبت دستم تیشه فرهاد می‌نمود“
“
پروردگارا! تو را به معشوق نظریست كاری چنین است، تو چرا؟
آخر چرا؟ ما به مقصد وصالت رهسپار شهر لاله بودیم. ما زائران لاله بودیم،
نه تماشاگر آنان باشد
چرا ما را قربانی داغ لاله نکردی؟ با تمام اینها راهی به سویت دارم که خلق از دیدن آن در شگفتند و خود شرمنده هستم
، راه وصالت را پوئیدم، ولی در میان راه به مقصد نرسیده، پاهایم گم شد.

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 15
  • 16
  • 17
  • ...
  • 18
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21
  • ...
  • 22
  • ...
  • 23
  • 24
  • 25
  • ...
  • 35
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

مدرسه علميه حضرت وليعصر (عج) بناب

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • تجلیگاه عفت
  • اخبار مدرسه
  • خاطرات طلبگی و حجره نشینی
  • دلنوشته
  • در حریم یار
  • منحرفان تاریخ اسلام
  • با عشق بازان در سنگر عشق
  • معرفت انوار قدسیه
  • پاک سیرتان
  • خوان وحی
  • درسنگررهبری
  • همراه با امیر بیان
  • مقالات طلاب
  • دسته کلیدی برای طلاب
  • تلنگر
  • پیام ها
    • پیام تندرستی
  • درمحضر استاد
  • نيايش هاي سيدالساجدين
  • انتظار
  • محرم»
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

روز شمار عید غدیر

روزشمار غدیر

ذکر ایام هفته

ذکر روزهای هفته

تدبر در قرآن

آیه قرآن

اوقات شرعی

اوقات شرعی

عشق حقیقی

عشق حقیقی به خداوند
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس