تک زنگ زدم که بگم بیادتم رفیق.
کم توقع بود. اگر چیزی هم برایش نمی خریدیم ،حرفی نمی زد. نوروز آن سال که رسیده بود ،پدرش رفت و یک جفت کفش تازه برایش خرید،روز دوم فروردین قرار شد برویم"دیدو بازدید".تا خانواده شال و کلاه کردند غیبش زد.نیم ساعتی معطل شدیم…
بیشتر »