سلام بسیجی
:مقام معظم رهبری مد ظله العالی
بسیج به معنی حضور در همان نقطه ای است که اسلام و قرآن و امام زمان (ارواحنا فداه)و این انقلاب مقدس به آن نیازمند است.
:مقام معظم رهبری مد ظله العالی
بسیج به معنی حضور در همان نقطه ای است که اسلام و قرآن و امام زمان (ارواحنا فداه)و این انقلاب مقدس به آن نیازمند است.
زخم های ماهواره
خود فراموشی ( و همچون کسانی نباشید که
خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به
” خود فراموشی ” گر فتار کرد
آنها فاسقند. ) سوره حشر، آیه 19
خدا فراموشی
افسردگی
آلودگی روح
انزوا و گوشه نشینی
آزادی غیر از ولنگاری است؛
آزادی غیر از رها سازی همه ضابطه ها است
آزادی - که نعمت بزرگ الهی است - خودش دارای ضابطه است؛
بدون ضابطه آزادی معنی ندارد
اگر چنانچه کسانی هستند در کشور که برای تیشه به ریشه ی
ایمان جوانان زدن دارند تلاش می کنند ،
نمی شود این را تماشا کرد به عنوان اینکه این آزادی است.
همچنان که هروئین و بقیه مواد مسموم کننده ی بدن و بد بخت کننده ی
خانواده ها را کسی بخواهد بین این و آن توزیع کند ،
نمی شود بی تفاوت نشست .
اینکه ببینیم کسانی با استفاده ی از هنر ،
با استفاده ی از بیان ، با استفادهی از ابزارهای گو نا گون ،
با استفادهی از پول ، راه مردم را بزنند ،
ایمان مردم را مورد تهاجم قرار بدهند،
در فرهنگ اسلامی و انقلابی مردم رخنه ایجاد کنند ،
ما بنشینیم تماشا کنیم و بگوییم که آزادی است ،
این جور آزادی در هیچ جای دنیا نیست!در هیچ جای دنیا
همان کشور هایی که ادعای آزادی می کنند ، در آن خطوط قرمزی که دارند ،
به شدت سخت گیرند.
من در یک جمله عرض بکنم : عزیزان من
فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است.چرا؟
چون فرهنگ ،به معنای هوایی است که ما تنفس می کنیم؛
شما ناچار هوا را تنفس می کنید
چه بخواهید ، چه نخواهید:اگر
این هوا تمیز باشد آثاری دارد در بدن شما
اگر این هوا کثیف باشد
آثار دیگری دارد
فرهنگ یک کشور مثل هوا
است.اگر درست باشد، آثاری دارد.
مقام معظم رهبری مد ظله العالی
ماه رمضان در هر سال، قطعهاى از بهشت است كه خدا در جهنّم سوزان دنياى مادّى ما آن را وارد مىكند و به ما فرصت مىدهد كه خودمان را بر سر اين سفره الهى در اين ماه، وارد بهشت كنيم. بعضى همان سىروز را وارد بهشت مىشوند. بعضى به بركت آن سىروز، همه سال را و بعضى همه عمر را .
رهبر معظم انقلاب فرمودند:بنده یک رأی دارم وکسی هم از آن مطلع نخواهد شد.
رهبر انقلاب در ديدار مسوولان نظام و سفیران كشورهاي اسلامي بمناسبت عید مبعث:
مسلمانان باید در مقابل دشمنی ها با پیام اسلام، بایستند
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه امروز نیز در مقابل ندای اسلام معارضه و دشمنی وجود دارد، خاطرنشان کردند: بعد از آنکه دعوت های غیرالهی اعم از دعوت مکاتب مارکسیسم و لیبرالیسم، نتوانستند سعادت بشریت را تأمین کنند، امروز دلها و نگاهها متوجه اسلام است، بنابراین دشمنی با اسلام به عنوان کانون اندیشه عدالتخواهی و کرامت انسان، سنگین است.
رحلت امام خمینی و انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری انقلاب اسلامی
حضرت امام (ره) در ساعت 20 / 22 بعداز ظهر روز شنبه سيزدهـم خـرداد ماه سـال 1368 به وصال محبوب خويش شتافته و رحلت مي نمايند . و در صبح روز بعد يعني 14 خرداد ساعت 7 صبح اولين خبري كه از راديوي سراسري ايران با صداي حياتي گوينده راديو به جهان مخابره شد به شرح زير بود : «انا لله و انا عليه راجعون .روح بلند پيشواي مسلمانان و رهبر آزادگان جهان ، حضرت امام خميني به ملكوت اعلا پيوست».
روز چهاردهم 1368 , مجلس خبرگان رهبري تشكيل گرديد و پس از قرائت وصيتنامه امام خمينى(ره) توسط حضرت آيه الله خامنه اى كه دو ساعت و نيم طول كشيد , بحث و تبادل نظر براى تعيين جانشينى امام خمينى و رهبر انقلاب اسلامى آغاز شد و پس از چندين ساعت سرانجام حضرت آيه الله خامنه اى ( رئيس جمهور وقت ) كه خود از شاگردان امام خمينى سلام الله عليه و از چهره هاى درخشان انقلاب اسلامى و از ياوران قيام 15 خرداد بود و در تمام دوران نهضت امام در همه فراز و نشيبها در جمع ديگر ياوران انقلاب جانبازى كرده بود , به اتفاق آرا براى اين رسالت خطير برگزيده شد .
جهت آشنايي كامل با موضوعات مختلفي كه پيرامون انتخاب آيت الله خامنه اي به رهبري نظام اسلامي در اجلاس فوق العاده خبرگان بعد از رحلت حضرت امام (ره) اتفاق افتاد و مسائل مرتبط با آن ، بخشي از كتاب « پرسش ها و پاسخ هايي درباره مجلس خبرگان رهبري، تهيه شده توسط دبيرخانه مجلس خبرگان» ارائه مي شود:
اجلاس فوق العاده و چگونگي انتخاب مقام معظم رهبري:
براساس ماده 18 آييننامه داخلى مجلس خبرگان«به منظور آمادگى خبرگان، براى اجراى اصل يكصدوهفتم و شناخت حدود و شرايط مذكور در اصل پنجم و يكصدونهم قانوناساسى، كميسيونى مركّب از پانزده نفر از نمايندگان، تشكيل مىشود تا درباره همه مسائل مربوطه تحقيق كند و درباره همه كسانى كه در مظان رهبرى قرار دارند، بررسى به عمل آورد و در اختيار دبيرخانه قرار دهد تا مورد استفاده و بررسى خبرگان واقع شود»،اما اين كميسيون به علت فاصله كوتاه زماني بين بركنارى قائم مقام رهبرى(آقاي منتظري) و رحلت حضرت امام (ره) فرصت آن را نيافتند كه به بررسى و شناخت افرادى كه در مظان رهبرى هستند، بپردازند(1)
نخستين اقدام رسمى خبرگان، در اجلاس فوق العاده، براى تعيين رهبر
نخستين مسأله بررسى مسأله، استعفاى آقاى منتظرى از سمت قائممقامى بود. هر چند در اين باره، حضرت امام(قدس سره) نظر قطعى خود را بيان فرموده بودند و ديدگاه ايشان براى اعضاى خبرگان، محترم و معتبر بود؛ اما براي جلوگيري از شبهه پراكنى هاي آينده مسأله را از طريق رسمى خود، كه اصل شكلگيرى آن از آنجا بود، انجام دادند. اين موضوع به بحث گذاشته شد و اكثريت قريب به اتفاق اعضاى حاضر در جلسه، استعفاى آقاى منتظرى را كه طى نامهاى (7/1/68) به حضرت امام اعلام كرده بود، پذيرفتند.(2)
پس از آن، مذاكرات درباره چگونگى تشكيل منصب رهبرى و اينكه به صورت فردى باشد يا شورايى (در قانون اساسى پيش از بازنگرى، شوراى رهبرى نيز پيشبينى شده بود )، آغاز شد و حدود دوازده نفر (نيمى در موافقت با رهبرى فردى و نيمى در دفاع ازشورايى بودن آن) به سخنرانى و طرح ديدگاههاى خود پرداختند كه سرانجام، با رأى آوردن رهبرىِ فردى و سپس تعيين شخص آيت اللّه خامنهاى - دام ظله العالى -، اين مذاكرات بهپايان رسيد.ازجمله دلايل موافقان شوراي رهبري: شرايط حساس كشور و نوپا بودن نظام، نبودن فردي مانند حضرت امام(نافذ در كلام ، قاطع در رهبري و جامعيت)بود.طرفداران
رهبري فردي هم تجربه مديريت شورايى در مناصب گوناگون و آثار و تبعات ناموفق آن، شرعي بودن رهبري فردي، وحدت، قدرت، قاطعيت و توانايى بيشتر و سريعتر در حل بحرانها و اداره امور از جمله دليل خود ذكر كردند. افزون بر اين، رهبر مىتواند از بازوهاى مشورتى متخصص در امر اداره كشور، در امور مختلف بهره بگيرد. موافقان شوراي رهبري تركيبهايي با افراد مختلفى را براى شوراى رهبرى پيشنهادكردند كه عبارت بودند از: پيشنهاد اول: حضرات آقايان خامنهاى، مشكينى و موسوى اردبيلى.
پيشنهاد دوم: افراد ياد شده به همراه حضرات آقايان هاشمى رفسنجانى و سيد احمدخمينى.
پيشنهاد سوم: حضرات آقايان خامنهاى، مشكينى، موسوى اردبيلى، فاضل لنكرانى وجوادى آملى . افراد مورد پيشنهاد موافقان رهبري فردي عبارت بودند از : آيت الله خامنه اي دام ظله العالي، آيت الله گلپايگاني. محور استدلال مؤيدين آيت اللّه العظمى گلپايگانىقدس سره ، قيد مرجعيت در قانون اساسي بود ضمن آنكه همين عده، به علت ضعف جسمانى آيت اللّه العظمى گلپايگانى و اينكه ممكن است ايشان توان اداره اين گونه امور را نداشته باشد، آيت اللّه خامنه اى دام ظله العالى را به عنوان معاون و جانشين ايشان معرفى مىكردند تا ايشان مسؤوليتهاى مربوط را عهده دار شوند.(3)
سرانجام، پس از مذاكرات نسبتاً طولانى، اصل شورايى يا فردى بودن منصب رهبري به رأى گذاشته شد كه پس از رأىگيرى، رهبرى فردى رأى آورد.(4)
از مجموع 74 عضو حاضر در جلسه، شصت نفر(5) در موافقت با رهبرى آيت الله خامنه اي قيام كردند؛ يعنى بيش از3/2 (دو سوم) اعضاى حاضر در جلسه، كه 9/80 درصد حاضران و 72 درصد كل اعضا بودند، به رهبرى ايشان رأى دادند.
دلايل رأى آوردن بالاى ايشان:
1. تكرار نام ايشان در تمام تركيبات پيشنهادي شوراي رهبري 2.پيشنهاد ايشان براي رهبري فردي و نيز به عنوان جانشين آيت الله گلپايگاني از توسط طرفداران رهبري فردي 3.آيت اللَّه هاشمى رفسنجانى مىگويد: اول اينكه اوضاع خطرناك بود و خبرهايى هم از جبهه رسيده بود كه نيروهاى صدام حركت كردند و به جلو مىآيند. همه نگران بوديم كه خلأ وجود رهبرى، آن هم پس از رحلت امام، مشكل آفرين شود. دوم، همين حرفهايى را كه پنج نفرى از امام شنيده بوديم، مطرح كرديم. سوم، نقل نظر امام، كه مجتهد كافى است و احتياج به مرجع نيست {منظور از كلمه«مرجع» در قانون اساسى ، شخصى است كه بالفعل نزد مردم، مرجع تقليد شناخته شدهباشد.(6)
اما باتوجه به بيانى كه حضرت امامقدس سره در پاسخ به نامه آيتاللّه مشكينى (رئيس شوراىبازنگرى قانون اساسى) در اين باره داشتند، فرمايش ايشان به عنوان حكم حكومتى،سندمحكم و دليل متقنى براى انتخاب خبرگان به شمار آمد و خبرگان با وجودآنچه درقانون اساسى ذكر شده بود، مبادرت به انتخاب رهبر كردند كه از صلاحيتمرجعيت وويژگى اجتهاد برخوردار بود؛ اما مرجع بالفعل نبود. حضرت امامقدس سره درآن نامه مىفرمايند:
من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم كه شرط مرجعيت لازم نيست. مجتهد عادل مورد تأييد خبرگان محترم سراسر كشور، كفايت مىكند.[22]
بنابراين، مجلس خبرگان، در زمان انتخاب مقام معظم رهبرى، به واسطه حكم حكومتى حضرت امامقدس1 سره نه شرعاً و نه قانوناً ملزم به رعايت شرط مرجعيت بالفعل درباره رهبر نبودند}. چهارم، آن حرفهايى هم كه نقل كردند امام پاى تلويزيون گفتند، مؤثر بود. پنجم كه مهمتر از همه است، شخصيت وصلاحيتهاى خود آيت اللّه خامنهاى دام ظله العالى است كه براى خبرگان شناخته شده بود واصلح از ايشان كسى را نمىشناختند.[9 تأييدات از حضرت امامقدس سره: آقاى هاشمى رفسنجانى در اين باره چنين مي گويد:
در جلسهاى كه با حضور رؤساى سه قوه و برخى از آقايان، خدمت امام رسيده و نگرانى خود را از خلأ رهبرى بعد از عزل آقاى منتظرى توسط ايشان ابراز كرديم، امامقدس سره فرمودند: «خلأ رهبرى پيش نمىآيد، شما آدم داريد». گفتيم: چه كسى؟ ايشان در حضور آقاى خامنهاى فرمودند: «همين آقاى خامنهاى» كه بعد از آن، آقاى خامنهاى خدمت امام عرضه داشتند كه نقل مطالب اين جلسه را بر ما تحريم كنيد و حضرت امام نيز چنين كردند.
بعدها در جلسهاى كه تنهايى خدمت امام رسيدم، مطالب خود را با صراحت بيشتر بيان كرده و گفتم: آقا با وضعيت به وجود آمده، درباره رهبرى چه كنيم؟ ما كه كسى را نداريم و… حضرت امامقدس سره فرمودند: «با وجود آقاى خامنهاى چرا اين قدر ترديد به خود راه مىدهيد؟».[10]
حجت الاسلام و المسلمين مرحوم حاج سيد احمد خمينى نقل مىكند:
وقتى كه آيت اللّه خامنهاى در سفر كره (شمالى) بودند، امام گزارشهاى آن سفر را از تلويزيونمىديدند. منظرهى ديدار از كره، استقبال مردم و سخنرانىها و مذاكرات آن سفر، خيلى جالب بود. امام بعد از آنكه اينها را مشاهده كردند، فرمودند: «الحق ايشان شايستگى رهبرى را دارند».[11]
خانم زهرا مصطفوى، دختر گرامى حضرت امامقدس سره مىگويد:
من مدتها قبل از بركنارى قائم مقام رهبرى، شخصاً از محضر امام درباره رهبرى پرسيدم و ايشان از آيت اللّه خامنهاى نام بردند و پرسيدم كه آيا شرط مرجعيت و اعلميت، در رهبرى لازم نيست؟ ايشان نفى كردند. از مراتب علمى ايشان پرسيدم. صريحاً فرمودند كه «ايشان اجتهادى را كه براى ولى فقيه لازم است، دارد».[12]
با توجه به ادله فقهى و قانون اساسي ، راه شناخت ولى فقيه، معرفى خبرگان بيان شده است. با وجود اين، اظهار نظر رهبر قبلى به علت اشراف بر امور و شناخت گستردهتر و بهترى كه از اشخاص دارد، مىتواند شاهد و بيّنهاى مفيد علم يا اطمينان كافى براى هر يك از اعضاى خبرگان باشد و مستند رأى آنان قرار گيرد.[13] بيانات و تأييداتى كه حضرت امامقدس به عنوان فقيهشناسى عادل سره درباره رهبرى آيت اللّه خامنهاى دام ظله العالى ايراد فرموده بودند، نيز اين گونه بود و چه بسا براى برخى از اعضاى مجلس خبرگان، به صورت حجتى شرعى و تكيه گاهى اطمينانبخش، در رأى و انتخاب آنان مورد استناد قرار گرفته بود
معيارهاي مجلس خبرگان براي انتخاب حضرت آيت الله خامنه اي: عملکرد خبرگان رهبرى در انتخاب مقام معظم رهبری ، بر اساس احراز دقیق و کامل شرايط و صلاحیتهای مذکور در اصل پنجم و اصل يكصدونهم قانوناساسى ، صورت پذیرفت . در اينجا به صورت خلاصه به پارهاى از ويژگىها و صلاحيتهاى حضرت آيتاللّه خامنهاى براى احراز منصب رهبرى نظام، که مد نظر خبرگان رهبری در شناسایی و معرفی ایشان به عنوان ولی فقیه جامع الشرایط وشایسته ترین فرد برای رهبری بود ، اشاره مي شود:
يك. صلاحيت علمى
يكم. اجتهاد آيتاللَّهخامنهاى از سوى بسيارى از مراجع و بزرگان -از جمله حضرت امام(ره)- از قبل تصديق شده بوده است. چنانکه حضرت امامقدس سره بارها صلاحيتها و صفات والاى شخصيت ايشان را در تعابيرى مختلف بيان كرده بودند؛ و می فرمایند: « … جناب عالى را يكى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مىدانم و شما را چون برادرى، كه آشنا به مسائل فقه و متعهد به آن هستيد و از مبانى فقه مربوط به ولايت مطلقه فقيه جداً جانبدارى مىكنيد، مىدانم و در بين دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى، از جمله افراد نادرى هستيد كه چون خورشيد، روشنى مىدهيد. »[1] و آيت الله فاضل لنكرانى(ره)، از مراجع عظام تقليد نیز می فرماید : «بنده به عنوان كسى كه هم عضو مجلس خبرگان هستم و هم اين كه آشنايى با آيت الله خامنهاى دارم، عرض مىكنم كه ايشان اهل نظر و اهل اجتهاد هستند…به نظر من ايشان يك فقيه و يك مجتهد است.»[2]
دوّم. همه رسالههاى عمليه نوشتهاند كه اگر دو نفر عادل خبره به اجتهاد كسى شهادت دهند، اجتهاد او قابل قبول است؛ اين در حالى است كه جامعه مدرسين حوزه علميه قم -كه مركب از دهها مجتهد مطلق و چندين مرجع تقليد است ايشان را به مرجعيت پذيرفتند. همچنين در اساسنامه جامعه مدرسين آمده است: چيزى به عنوان نظر آن جامعه معتبر است كه حداقل شانزده تن از اعضا آن را امضا كرده باشند. بنابراين اعلاميه جامعه مدرسين به اين معنا است كه حداقل شانزده تن از مجتهدان و خبرگان در فقه، ايشان را مرجع مىدانند.
سوّم. درس خارج مقام معظم رهبرى -كه در آن بسيارى از فضلا شركت كرده و همگى به وزانت علمى آن شهادت مىدهند دليل بر بنيه علمى نيرومند و ملكه اجتهاد ايشان است. اين توان علمى سابق بر رهبرى و حتى رياست جمهورى ايشان است.
دو. صلاحيت اخلاقى (عدالت و تقواى لازم)
صلاحيت اخلاقى مقام معظم رهبرى نيز از امورى است كه در رفتار و عملكردهاى فردى و اجتماعى ايشان -از زمان كودكى، جوانى و مبارزات سياسى و نيز مسؤوليتهاى متعددى كه در بعد از انقلاب در شرايط حساس داشتهاند به روشنى قابل اثبات بوده و تمام اشخاصى كه از نزديك با معظمله در ارتباطاند، گواه بر اين مدعا هستند. چنانکه آيت الله العظمى بهاء الدينى (رضوان الله عليه) از علما و عرفای بزرگ معاصر می فرمایند: « …از همان زمان، رهبرى را در آقاى خامنهاى مىديدم، چرا كه ايشان ذخيره الهى براى بعد از امام بوده است.بايد او را در اهدافش يارى كنيم.بايد توجه داشته باشيم كه مخالفتبا ولايت فقيه، كار سادهاى نيست.»[3]
سه. توانايىهاى شخصى
در بند سوم اصل يكصد و نهم «بينش صحيح سياسى و اجتماعى، تدبير، شجاعت، مديريت و قدرت كافى براى رهبرى» از جمله شرايط و صفات رهبر دانسته شده است.
يكم. مقصود از «بينش صحيح سياسى و اجتماعى» آن است كه رهبر، آن چنان از مسائل و موضوعات و قضاياى سياسى آگاه باشد كه بر آن اساس، هم قادر به اداره امور جامعه باشد و هم در جهتگيرىهاى ظريف بينالمللى، تصميمات بجا، شايسته و مفيد به حال جامعه اتخاذ كند.
دوّم. «مديريت و تدبير» عبارت از مجموعه استعدادهايى است كه در شرايط خاص، در رهبرى بارز و ظاهر مىشود و او را در اجراى وظايف سنگين خود يارى مىكند. كشف اين استعدادها از جمله مواردى است كه در تعيين رهبر، به يقين بايد مورد توجه خاص قرار گيرد.
سوّم. «قدرت و شجاعت» نيز از جمله شرايطى است كه يا از برجستگىهاى علمى و اخلاقى ناشى مىشود و يا آنكه در زمره استعدادهاى درونى رهبر به شمار مىرود. به هر حال مقام شامخ رهبرى چنين مراتبى را مىطلبد و به هنگام تعيين و انتخاب رهبرى، بايد به اين موضوع توجه جدى داشت. پيشينه مديريتى و سوابق درخشان ايشان در شوراى انقلاب، مجلس خبرگان رهبرى، مجلس شوراى اسلامى ، دوران رياست جمهورى، سختترين شرايط ناشى از جنگ و محاصرههاى بينالمللى به خوبي بيانگر وجود شرايط مذكور در ايشان است
ü مقام معظم رهبرى تاكنون توانايىهاى فوقالعادهاى در راستاى رهبرى و مديريت جامعه ، خصوصاً در مواقع بحرانى و سرنوشتساز ، از خود بروز دادهاند. از ديگر سو ايشان از بينش صحيح سياسى و اجتماعى و قدرت و شجاعت بالايى برخوردار مىباشند. اين مهم ، بيش از دو دهه رهبرى نظام و با موفقيت بيرون آمدن از فراز و نشيبها و مشكلات متعدد داخلى و بينالمللى به خوبى قابل اثبات است و مبیّن كارآمدى، شجاعت، صلابت در سخن و پايدارى در هدف ، تدبير و مديريت توانای ايشان در مسؤوليتهاى خطير می باشد .[4]
آخرين مرحلهاى كه شايسته است مورد توجه قرار گيرد، انتخاب قانونى ايشان از سوى خبرگان رهبرى است. اين انگاره خود متأثر از دو عامل است كه هر كدام به تنهايى، مهمترين دليل بر شايستگى ايشان براى رهبرى نظام اسلامى است:
1. دارا بودن شرايط لازم براى رهبرى در حضرت آيت الله خامنهاى و احراز اين شرايط از سوى خبرگان، به عنوان بهترين و شايستهترين فردى كه قدرت و توانايى رهبرى نظام را دارد. اين مسأله از سوى اكثريت قاطع اعضاى مجلس خبرگان تأييد شد.
2. تأكيد امام خمينى(ره) بر شايستگى آيتالله خامنهاى براى رهبرى نظام؛ حضرت امام در موارد متعددى به شايستگى ايشان تصريح كردهاند. حجتالاسلام و المسلمين هاشمى رفسنجانى در مجلس خبرگان رهبرى در سال 68 در حضور شاهدان اين قضيه را نقل كرد: در قضاياى مهدى هاشمى همراه با آقايان خامنهاى، موسوى اردبيلى و ميرحسين موسوى خدمت امام راحل رسيديم و سيد احمد خمينى نيز حضور داشت. در آنجا به امام گفتيم: شما با اقدامات خود ما را درباره رهبرى آينده در بنبست قرار مىدهيد. امام با اشاره به آقاى خامنهاى فرمود: «در ميان شما كسى است كه شايسته رهبرى است و شما در بن بست قرار نخواهيد گرفت». همچنین مرحم سيد امد خميني خطاب به مقام معظم رهبری می گویند : « حضرت امام بارها از جناب عالى به عنوان مجتهدى مسلم و بهترين فرد براى رهبرى نام بردند.»[5] .موارد ديگري هم هست كه در مباحث قبلي ذكر شد.
واکنش علما و شخصیت ها
پس از اين انتخاب، مراجع بزرگوار تقليد، علما و شخصيتهای مذهبی ، سیاسی ، فرهنگی و…، هر يك در پيامها، سخنرانىها، مصاحبهها ، با تمجيد فراوان از اين انتخاب، آن را «هدايتى الهى»، «انتخابى شايسته»، «مايه دلگرمى و اميدوارى ملت ايران و يأس دشمنان» شمرده، از ايشان با عنوان «شخصيتى ممتاز»، «واجد همه شرايط رهبرى» و «صالحترين فرد براى اين منصب» نام بردند.[6]به عنوان نمونه به چند مورد اشاره مي شود: آيت اللّه العظمى گلپايگانى(ره) در بخشى از پيام خود خطاب به ايشان چنين می نگارد: « از خداوند متعال مسألت دارم كه تأييدات خود را بر شما در منصب حساس رهبرى جمهورى اسلامى ايران مستدام بدارد»[8]
آيت اللّه العظمى اراكىقدس سره: … انتخاب شايسته حضرت عالى، مايه دلگرمى و اميدوارى ملت قهرمان ايران است ….[25]
آيت اللّه العظمى بهاءالدينىقدس سره: … از همان زمان، رهبرى را در آقاى خامنهاى مىديدم؛ چرا كه ايشان ذخيره الهى براى بعد از امام بوده است. بايد او را در اهدافش يارى كنيم. بايد توجه داشته باشيم كه مخالفت با ولايت فقيه، كار سادهاى نيست.[26]
آيت اللّه يوسف صانعى:
آيت اللّه خامنهاى، نه تنها مجتهد مسلّم مىباشد، بلكه فقيه جامع الشرايط واجبالاتباع مىباشد.[28]
آيت اللّه هاشمى رفسنجانى:
تمامى مناصبى كه آيت اللّه خامنهاى قبول كردند، با اصرار فراوان ديگران بوده و در قلب اين مرد، غير از اطاعت خدا و
خدمت و اداى فريضه الهى، چيز ديگرى وجود ندارد.[29]
آيت اللّه صالحى مازندرانى: حضرت آيت اللّه خامنهاى، بهترين، پاكيزهترين و گواراترين ثمرهاى است كه شجره طيبه مجلس خبرگان، به امت اسلامى تقديم كرده است. كسى انتخاب شد كه مرد ديانت و سياست و مرد جهاد و اجتهاد است و از شجره طيبه رسالت و ولايت مىباشد.[30]
موارد بسيار ديگرى نيز در اين باره وجود دارد كه نقل همه آنها مجال ديگرى رامىطلبد.
جناحها و احزاب سياسى داخل كشور نيز، با وجود تفاوتهايى كه در مواضع خود درباره مسائل مختلف داشتند، در برابر اين تشخيص شايسته و به حق خبرگان، موضعى كاملاً متفق و هماهنگ با يكديگر داشتند و با رهبر معظم انقلاب، به عنوان ولىفقيه واجب الاطاعه بيعت كردند.[32]
موضع دشمنان و مخالفان جمهورى اسلامى ايران درباره انتخاب مقام معظم رهبري:
ü آنان ادعا كردند كه مراجع تقليد، رهبرى آقاى خامنهاى را نخواهند پذيرفت و به زودى اختلاف و درگيرى ميان ايشان و ديگر مراجع تقليد شدت خواهد گرفت. تايمز لندن در اين باره چنين نوشت:
گزينش آيت اللّهخامنهاى آشكارا اقدامى مصالحهآميز براى پر كردن خلأ قدرت، در دوران عزادارى بود.جدال واقعى قدرت ، به بعد موكول شده است.[33
راديو اسرائيل در تاريخ 27/2/68 چنين گفت:
جدال قدرت، در ايران احتمال دارد به گسترش عمليات تروريستى بينجامد.
روزنامه لوموند، چاپ فرانسه نيز طى مقالاتى ادعاهاى ياد شده را تكرار كرد و مطبوعات و رسانههاى گستردهاى كه در سراسر جهان، تحت سلطه دشمنان انقلاب اسلامى بودند، به بيان اين گونه تبليغات بىاساس پرداختند؛ اما به فاصله اندكى، همه آرزوهاى پوشالين آنها نقش بر آب شد. مراجع، علما، شخصيتهاى كشورى و لشكرى، اقشار مختلف مردم، احزاب، مطبوعات و… حمايت و پشتيبانى بى دريغ خود را از رهبر معظم انقلاب اعلام كردند و ايشان را، همچون بنيانگذار كبير انقلاب اسلامىقدس سره، امام و مقتداى خود دانستند.
——————————————————-
1.برداشتي از مصاحبه با آيت اللّه امينى (نوار موجود در دبيرخانه(
2. ازبرداشتي مصاحبه با آيت اللَّه هاشمى رفسنجانى و آيت اللَّه امينى، نواب رئيس وقت مجلس خبرگان (نوار موجود در دبيرخانه مجلس خبرگان(. 3.مصاحبه با آيت اللَّه هاشمى رفسنجانى و آيت اللَّه امينى (نوار موجود در دبيرخانه) 4.مصاحبه با آيت اللَّه هاشمى رفسنجانى و آيت اللَّه امينى (نوار موجود در دبيرخانه مجلس خبرگان)؛ قدرت اللّه رحمانى، بىپرده با هاشمى رفسنجانى، ص121 - 133؛ اكبر هاشمى رفسنجانى، روزنامه كيهان، 20/3/68؛ روزنامه رسالت، 19/7/76 و روزنامه قدس، 19/7/77. 5.مجله مشكوة، ش23 و 24، ص275. 6. مصاحبه با آيت الله اميني(نوار موجود در دبير خانه
. بى پرده با هاشمى رفسنجانى، ص131.
7.روزنامه كيهان، 23/3/68.
8.روزنامه رسالت، 16/3/68.
9.روزنامه جمهورى اسلامى، 2/9/76.
10.مصاحبه با آيتاللّه امينى (نوار موجود در دبيرخانه).
11.صحيفه نور، ج20، ص173. 12.روزنامه رسالت 22/3/68 ؛ و جهت آشنایی بیشتر با سایر دیدگاهها ر. ک : زندگينامه مقام معظم رهبرى، مؤسسه فرهنگى قدر ولايت، ص 242 . 13.كتاب آيتبصيرت، ص 131.
14.احمد جنتى، نشريه دانشگاه امير كبير، ويژه مجلس خبرگان دوره سوم، ص38.
1315.روزنامه رسالت 16/3/68.
16.پرسشها و پاسخهايى در باره مجلس خبرگان رهبرى ، پیشین .
17.على مؤمن، قيادة آيت اللّه الخامنهاى، ص91.
18مصاحبه با آيتاللّه امينى(نوار موجود در دبيرخانه)
19.صحيفه نور، ج 21، ص 129.
20.زندگى نامه مقام معظم رهبرى، ص242.
21.همان.
22.حكايتنامه سلاله زهراعليهاالسلام، ص225.
23از جدايى تا رويارويى، ص218 و 219.
24.روزنامه كيهان، 8/7/69.
25مجله مشكوة، ش23 و 24، ص295 - 304.
26.بولتن خبرى، ش16، 68/3/20.
آدرس اينترنتي : http://www.nezam.org/
ترسید «چراغ دوازدهم» را هم بشکنند
جایش یک «شمع» داد تا ببیند چه می کنند با او،
پروانگی آموخته اند؟
تجملات و اسراف
اگر در جامعه قناعت وجود داشته باشد، زيادهروى و اسراف و ريخت و پاش نباشد، اگر حرص و افزونطلبى در امور مادى نباشد، اين جامعه به بهشت و گلستان تبديل مىشود.
امام بزرگوار ما خودش مظهر همين معنا بود؛ آدمى بود كه تعيّنات دنيوى، حقيقتاً برايش ارزش نداشت. آدم اين را در آن مرد معنوى و بزرگوار مىديد كه تعيّنات، تعلّقات و تكلّفات دنيوى، اصلاً براى خودش ارزش نداشت!
اينجانب از اينكه كسانى مىكوشند تا در ميان مردم ما رسم تجملگرايى و اسراف و ولخرجى را شايع كنند، شديداً نگران و متأسفم؛ و از اينكه مردم فداكار و انقلابى ايران در امور شخصى به مصرفگرايى سوق داده شوند و قناعت انقلابى را از ياد ببرند، به خدا پناه مىبرم.
با تجملات زيادى، جامعه زيان مىكند.
تجملات براى يك جامعه، مضر و بد است. … بايد بنا را بر سادگى گذاشت.
عزيزان من، يكى از شعارهاى ما قبل از پيروزى انقلاب … «ساده زيستى» بود؛ زندگى ساده و كمتر بهره بردن از جلوههاى دنيا! بعد كه انقلاب، پيروز شد، سعى كرديم باز هم همين روش، همين شعار و همين مبنا را دنبال كنيم.
سرسپاري به فرمان و فتواي فقيهان
نهان زيستي پيشوا هرگز به معناي وانهادگي پيروان او نيست.
غيبت امام زمان-عليهالسّلام- هرگز به معناي تعطيل امامت او نيست.
امام در غيبت هم، به لوازم امامت عمل ميفرمايد. ثمرات وجودي او هميشگي است، تأثيرات عملي او هم به دليل عقلي و هم به شهادت تجربههاي فراوان اثباتشدني است.
او اگر چه بنا به حکمتهاي الهي، پنهان از ديدگان مردم عادي زندگي ميکند، اما نشانههاي حضور او در نزد اهل بصيرت آشکار است.
«بنفسي انت من مغيّب لم يخل منّا، بنفسي انت من نازح ما نزح عنّا»(1).
«جانم به فداي تو! غايب شدهاي که بيرون از ما نيست، جانم به فداي تو! دور از وطني که از ما دور نيست».
«ان غاب عن الناس شخصه في حال هدنة لم يغب عنهم مثبوت علمه»(2).
«اگر چه در آرامش دوران غيبت، شخص او از ديدگان مردم پنهان است، اما دانش ثابت شدة او از ديدة بصيرت آنان پنهان نميماند».
هم او به حال مردم آگاه است و هم آگاهيهاي به وديعت نهاده شدة او در نزد مردم، حاضر است.
مردم اگر چه او را نميبينند،اما فرمانهايش را ميپذيرند.
و بدينگونه است که نقش فقيهان که نمايندگان امام زمان-عليهالسّلام- هستند، نمايان ميگردد.
مردم با فرمانبري از فقيهان، فرمان امام معصومِخويش را اطاعت ميکنند.
زيرا امام صادق-عليهالسّلام- فرمود:
«و امّا من کان من القفهاء، حافظاً لدينه، صائناً لنفسه، مخالفاً لهواء، مطيعاً لامر مولاه، فللعوام ان يقلّدوه»(3).
«هر کس از فقيهان که نگهدارندة دين و نگاهبان جان و مخالف هواي نفس خود و اطاعتکنندة فرمان مولاي خويش باشد بر مردم است که از او تقليد و تبعيّت کنند».
و خود فرمود:
«و امّا الحوادث الواقعة فارجعوا فيها الي رواة حديثنا فانّهم حجتّي عليکم و انا حجةالله عليهم»(4).
«در پيشامدهاي روزگار به راويان حديث ما مراجعه کنيد زيرا آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنانم».
با چنين ديدگاهي است که «فقيه» استمراردهندة خط امامت امام زمان و پاس دارندة مرزهاي ولايت آن بزرگوار و منعکسکنندة فرمايشات و فرمانهاي او به پيروان و ارادتمندان او است.
——————————————————————————–
(1) . دعاي ندبه.
(2) . منتخب الاثر، ص272.
(3) . بحارالانوار، ج2، ص88.
(4) . بحارالانوار،ج53،ص181.
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
%; font-family: ‘2 Koodak’;” lang="FA” dir="rtl">تهیه و تنظیم:
حوزه علمیه شهرستان بناب
حسین آخوندی ممقانی
بسم الله الرحمن الرحیم
در سال 1386 مقام معظم رهبری در صحن مطهر علی بن موسی الرضا (علیه السلام) ، تلاش دشمن برای هجمه اقتصادی برکشور مطرح نمودند و تصریح کردند که دشمن با تمرکز بر اقتصاد در پی لطمه زدن به رشد ملی و اشتغال و اختلال در رفاه ملی می باشد.ایشان همچنین هدف دشمن از فشار اقتصادی را جدا کردن مردم از نظام اسلامی عنوان نمودند.
مقام معظم رهبری در پی این هشدارها، با دقت تمام جهت مقابله با جنگ اقتصادی دشمن، هرسال شعاری را در عرصه اقتصادی مطرح کردند، اين شعارهاى سال حلقههائى بود براى ايجاد يك منظومهى كامل در زمينهى مسائل اقتصاد.
مقام معظم رهبری اينها را به عنوان شعارهاى زودگذر مطرح نكردند؛ اينها چيزهائى است كه ميتواند حركت عمومى كشور را در زمينهى اقتصاد ساماندهى كند؛ ميتواند کشور ما را پيش ببرد، بر این اساس ما باید يك اقتصاد مقاومتىِ در كشور به وجود بياوريم؛ اما قبل از ورود به این بحث باید نگاهی داشته باشیم به شعارهای سال های گذشته که توسط ایشان مطرح شده است:
- سال 1387 سال سال نوآوری و شكوفايی
مسئولان دولتی در روشهای اقتصادی، در روشهای سياسی و ديپلماسی، در پيشبرد كشور به سمت علم و تحقيق، در گسترش فرهنگ مطلوب در ميان كشور، در ارائهی خدمات به همهی قشرها بخصوص قشرهای محروم و مظلوم، در آبادانی كشور، آحاد مردم در دانشگاهها، در بنگاههای اقتصادی، در دستگاههای گوناگون اجتماعی و خدماتی، هر كدامی نياز دارند در كار خود و در عرصهی فعاليت خود نوآوری كنند.
- سال 1388 سال اصلاح الگوى مصرف
ما در زمينهى مصرف، در زمينهى هزينه كردن منابع مالى كشور كه به وسيلهى خود ما وبه وسيلهى همهى برادران همميهن ما و به وسيلهى مسئولين كشور با زحمت زياد بهوجود مىآيد، دچار نوعى بىتوجهى هستيم، كه بايستى اين را تبديل كنيم به يك توجه واهتمام خاص. ما دچار اسراف هستيم، ما دچار ولخرجى و ولنگارى در مصرف هستيم؛..مابايستى مصرف كردن را مدبرانه و عاقلانه مديريت كنيم. مصرف نه فقط از نظر اسلام،بلكه از نظر همهى عقلاى عالم، چيزى است كه بايد تحت كنترل عقل قرار بگيرد. با هوىو هوس، با خواهش دل و آنچه كه نفس انسان از انسان مطالبه ميكند، نميشود مصرف رامديريت كرد. كار به جائى ميرسد كه منابع كشور به هدر ميرود، شكاف بين فقرا و اغنياءزياد ميشود، عدهاى در حسرت اوّليات زندگى ميمانند و عدهاى با ولخرجى و ولنگارى درمصرف، منابع را هرز و به هدر ميدهند.
.. من از عموممردم و بخصوص از مسئولين درخواست ميكنم، خواهش ميكنم كه در اين زمينه فعاليت خودشانرا در اين سال زياد كنند، افزايش بدهند و براى اصلاح الگوى مصرف برنامهريزى كنند.
- سال 1389 سال همت مضاعف و کار مضاغف
من امسال را به عنوان سال «همت مضاعف و كار مضاعف» نامگذارى ميكنم. به اميداينكه در بخشهاى مختلف، بخشهاى اقتصادى، بخشهاى فرهنگى، بخشهاى سياسى، بخشهاىعمرانى، بخشهاى اجتماعى، در همهى عرصهها، مسئولين كشور به همراه مردم عزيزمانبتوانند با گامهاى بلندتر، با همت بلندتر، با كار بيشتر و متراكمتر، راههاىنرفتهاى را بپيمايند و به هدفهاى بزرگ خود انشاءاللَّه نزديكتر شوند. ما به اينهمت مضاعف نيازمنديم. كشور به اين كار مضاعف نيازمند است.
– سال1390 سال جهاد اقتصادی
از جملهی اساسیترین كارهای دشمنان ملت ما و كشور ما در مقابلهی با كشور ما،مسائل اقتصادی است. البته در عرصهی فرهنگی هم فعالند، در عرصهی سیاسی هم فعالند،در عرصهی انحصارات علمی هم فعالند، اما در عرصهی اقتصادی فعالیت بسیار زیادیدارند. همین تحریمهائی كه دشمنان ملت ایران زمینهسازی كردند یا آن را بر علیه ملتایران اعمال كردند، به قصد این بود كه یك ضربهای بر پیشرفت كشور ما وارد كنند و آنرا از این حركت شتابنده باز بدارند. البته خواستهی آنها برآورده نشد و نتوانستنداز تحریمها آن نتیجهای را كه انتظار داشتند، بگیرند و تدابیر مسئولان و همراهی ملتبر ترفند دشمنان فائق آمد؛ اما دنبال میكنند. لذا این سال جاری را كه از این لحظهآغاز میشود، ما بایستی متوجه كنیم به اساسیترین مسائل كشور، و محور همهی اینها بهنظر من مسائل اقتصادی است.
-سال 1391 سال توليد ملى، حمايت از كار و سرمايهى ايرانى
به تشخيص من، بر طبق گزارشها و مشاورهى با افراد مطلع و آگاه، عرصهى چالش مهم در همين سال جارى ،عرصهى اقتصادى است. جهاد اقتصادى چيزى نيست كه تمامشدنى باشد. مجاهدت اقتصادى، حضور جهادگونه در عرصههاى اقتصادى، براى ملت ايران يك ضرورت است.
.. يك بخش مهم از مسائل اقتصادى برميگردد به مسئلهى توليد داخلى. اگر به توفيق الهى و با اراده و عزم راسخِ ملت و با تلاش مسئولان، ما بتوانيم مسئلهى توليد داخلى را، آنچنان كه شايستهى آن است، رونق ببخشيم و پيش ببريم، بدون ترديد بخش عمدهاى از تلاشهاى دشمن ناكام خواهد ماند. پس بخش مهمى از جهاد اقتصادى، مسئلهى توليد ملى است. اگر ملت ايران با همت خود، با عزم خود، با آگاهى و هوشمندى خود، با همراهى و كمك مسئولان، با برنامهريزىِ درست بتواند مشكل توليد داخلى را حل كند و در اين ميدان پيش برود، بدون ترديد بر چالشهائى كه دشمن آن را فراهم كرده است، غلبهى كامل و جدى پيدا خواهد كرد. بنابراين مسئلهى توليد ملى، مسئلهى مهمى است.
اگر ما توانستيم توليد داخلى را رونق ببخشيم، مسئلهى تورم حل خواهد شد؛ مسئلهى اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلى به معناى حقيقى كلمه استحكام پيدا خواهد كرد. اينجاست كه دشمن با مشاهدهى اين وضعيت، مأيوس و نااميد خواهد شد. وقتى دشمن مأيوس شد، تلاش دشمن، توطئهى دشمن، كيد دشمن هم تمام خواهد شد.
بنابراين همهى مسئولين كشور، همهى دستاندركاران عرصهى اقتصادى و همهى مردم عزيزمان را دعوت ميكنم به اين كه امسال را سال رونق توليد داخلى قرار بدهند. بنابراين شعار امسال، « توليد ملى، حمايت از كار و سرمايهى ايرانى» است. ما بايد بتوانيم از كارِ كارگر ايرانى حمايت كنيم؛ از سرمايهى سرمايهدار ايرانى حمايت كنيم؛ و اين فقط با تقويت توليد ملى امكانپذير خواهد شد. سهم دولت در اين كار، پشتيبانى از توليدات داخلىِ صنعتى و كشاورزى است. سهم سرمايهداران و كارگران، تقويت چرخهى توليد و اتقان در كار توليد است. و سهم مردم - كه به نظر من از همهى اينها مهمتر است - مصرف توليدات داخلى است. ما بايد عادت كنيم، براى خودمان فرهنگ كنيم، براى خودمان يك فريضه بدانيم كه هر كالائى كه مشابه داخلى آن وجود دارد و توليد داخلى متوجه به آن است، آن كالا را از توليد داخلى مصرف كنيم و از مصرف توليدات خارجى بجد پرهيز كنيم؛ در همهى زمينهها: زمينههاى مصارف روزمرّه و زمينههاى عمدهتر و مهمتر.
مفهوم اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتى معنايش اين است كه ما يك اقتصادى داشته باشيم كه هم روند رو به رشد اقتصادى در كشور محفوظ بماند، هم آسيبپذيرىاش كاهش پيدا كند. يعنى وضع اقتصادى كشور و نظام اقتصادى جورى باشد كه در مقابل ترفندهاى دشمنان كه هميشگى و به شكلهاى مختلف خواهد بود، كمتر آسيب ببيند و اختلال پيدا كند. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
اقتصاد مقاومتى فقط جنبهى نفى نيست؛ اينجور نيست كه اقتصاد مقاومتى معنايش حصار كشيدن دور خود و فقط انجام يك كارهاى تدافعى باشد؛ نه،اقتصاد مقاومتى يعنى آن اقتصادى كه به يك ملت امكان ميدهد و اجازه ميدهد كه حتّى در شرائط فشار هم رشد و شكوفائى خودشان را داشته باشند. اين يك فكر است، يك مطالبهى عمومى است… همين ايدهى اقتصاد مقاومتى را تبيين كنيد؛ حدودش را مشخص كنيد؛ يعنى آن اقتصادى كه در شرائط فشار، در شرائط تحريم، در شرائط دشمنىها و خصومتهاى شديد ميتواند تضمين كنندهى رشد و شكوفائى يك كشور باشد. ۱۳۹۱/۰۵/۱۶
الزامات اقتصاد مقاومتی
§ مردمى كردن اقتصاد
مردمى كردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتى است. اين سياستهاى اصل ۴۴ كه اعلام شد، ميتواند يك تحول به وجود بياورد؛ و اين كار بايد انجام بگيرد. البته كارهائى انجام گرفته و تلاشهاى بيشترى بايد بشود. بخش خصوصى را بايد توانمند كرد؛ هم به فعاليت اقتصادى تشويق بشوند، هم سيستم بانكى كشور، دستگاههاى دولتى كشور و دستگاههائى كه ميتوانند كمك كنند - مثل قوهى مقننه و قوهى قضائيه - كمك كنند كه مردم وارد ميدان اقتصاد شوند. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
حقيقتاً اگر سياستهاى اصل 44 .. انشاءاللَّه به طور كامل، دقيق، همهجانبه، مستمر اجرا بشود، بسيارى از مشكلات حل خواهد شد. لكن آنچه كه من از مجموع اين مطالب احساس ميكنم، دو كار را دستگاههاى دولتى مورد توقع هست كه انجام بدهند:
يكى، مديريت دقيق و عالمانهى منابع مالی
مديريت منابع، معناش اين است كه ما منابع را بكشانيم به سمتى كه امروز براى كشور ارزش افزودهى مالى و غيرمالى داشته باشد. مراد من از ارزش افزوده فقط ارزش افزودهى مالى نيست؛ بلكه آنچه كه توليد را افزايش بدهد و آنچه كه كسب و كار را رونق بدهد و آنچه كه اميد را افزايش بدهد، اشتغال را افزايش بدهد و از اين قبيل. پس يك نكتهى اساسى، مسئلهى مديريت منابع است. ۱۳۸۹/۰۶/۱۶
نكتهى دوم، بهبود فضاى كسب و كار است، كه .. بيشتر وظيفهى دولت است. همين مسئلهى مقررات، تسهيلات گوناگون، پيچ و خمهاى ادارى فراوان، اينها همه، چيزهائى است كه اگر چنانچه اصلاح بشود، بهبود فضاى كسب و كار كه يكى از مسائل عمدهى اقتصادى ماست، حاصل خواهد شد.
يك نكتهى اساسىاى كه در باب كار وجود دارد و كارآفرينان بايد به او توجه كنند، مسئلهى مرغوبيت توليد داخلى است؛ كيفيت توليد داخلى است؛ اين خيلى مهم است. البته بخشى از اين، ارتباط پيدا ميكند به همان قضاياى مالى و نميدانم مقررات و غيرذلك، و پشتيبانىهاى دولت؛ اما بخشى هم ارتباط پيدا ميكند به عزم و ارادهى مسئولين، كارآفرين و كنندهى كار. فرمود: «رحم اللَّه امرا عمل عملا فاتقنه»؛( بحارالانوار/ ج 22/ ص 157) رحمت خدا بر آن انسانى كه كارى را انجام بدهد و آن را متقن انجام بدهد، درست انجام بدهد… كيفيتها را بايد بالا برد. .. مسئلهى واردات بىرويه و بىمنطق ضرر بزرگى است، خطر بزرگى است؛ مردم هم بايد اين را بدانند. وقتى يك محصول خارجى را ما داريم مصرف ميكنيم، در واقع داريم يك كارگر خودمان را بى كار ميكنيم، يك كارگر ديگر را داريم به كار وادار ميكنيم؛ اين هست، منتها مسئلهى مرغوبيت و كيفيت خيلى مهم است؛ و استحكام؛ اينها خيلى مهم است. اگر چنانچه جنس داخلى، توليد داخلى، اين خصوصيات را داشته باشد، به طور طبيعى تمايل پيدا ميشود. ۱۳۸۹/۰۶/۱۶
§ حمايت از توليد ملى
يك ركن ديگر اقتصاد مقاومتى، حمايت از توليد ملى است؛ صنعت و كشاورزى… واحدهاى كوچك و متوسط را فعال كنيد. البته خوشبختانه واحدهاى بزرگ ما فعالند، خوبند و سوددهىشان هم خوب است، كارشان هم خوب است، اشتغالشان هم خوب است؛ عمدهى واحدهاى بزرگ ما وضعشان اينجور است .. ليكن بايد به فكر واحدهاى متوسط و كوچك باشيد؛ اينها خيلى مهم است، اينها در زندگى مردم تأثيرات مستقيم دارد. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
§ مديريت مصرف
مسئلهى مديريت مصرف، يكى از اركان اقتصاد مقاومتى است؛ يعنى مصرف متعادل و پرهيز از اسراف و تبذير. هم دستگاههاى دولتى، هم دستگاههاى غير دولتى، هم آحاد مردم و خانوادهها بايد به اين مسئله توجه كنند؛ كه اين واقعاً جهاد است. امروز پرهيز از اسراف و ملاحظهى تعادل در مصرف، بلاشك در مقابل دشمن يك حركت جهادى است؛ انسان ميتواند ادعا كند كه اين اجر جهاد فىسبيلاللّه را دارد..آحاد مردم هم مصرف توليد داخلى را بر مصرف كالاهائى با ماركهاى معروف خارجى - كه بعضى فقط براى نام و نشان، براى پز دادن، براى خودنمائى كردن، در زمينههاى مختلف دنبال ماركهاى خارجى ميروند - ترجيح بدهند. خود مردم راه مصرف كالاهاى خارجى را ببندند. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
حالا چگونه بايد جلوى اسراف را گرفت؟ فرهنگسازى هم لازم است، اقدام عملى هم لازم است. فرهنگسازىاش بيشتر به عهدهى رسانههاست. واقعاً در اين زمينه، هم صدا و سيما در درجهى اول و بيش از همه مسئوليت دارد، هم دستگاههاى ديگر مسئوليت دارند. بايد فرهنگسازى كنيد. ما يك ملت مسلمانِ علاقهمند به مفاهيم اسلامى هستيم، اينقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگىمان اهل اسرافيم! بخش عملياتىاش هم به نظر من از خود دولت بايد آغاز شود.. دولت خودش يك مصرفكنندهى بسيار بزرگى است. شما از بنزين بگيريد تا وسائل گوناگون، يك مصرفكنندهى بزرگ، دولت است. حقيقتاً در كار مصرف، صرفهجوئى كنيد. صرفهجوئى، چيز بسيار لازم و مهمى است. به مصرف توليدات داخلى هم اهميت بدهيد. در دستگاه شما، در وزارتخانهى شما، اگر كار جديدى انجام ميگيرد، اگر چيز جديدى خريده ميشود، اگر همين اقلام روزمرهاى كه مورد نياز وزارتخانه است، تهيه ميشود، سعى كنيد همهاش از داخل باشد؛ اصرار بر اين داشته باشيد؛ خود اين، يك قلم خيلى بزرگى ميشود. اصلاً ممنوع كنيد و بگوئيد هيچ كس حق ندارد در اين وزارتخانه جنس خارجى مصرف كند. به نظر من اينها ميتواند كمك كند. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
كاهش وابستگى به نفتيكى ديگر از الزامات اقتصاد مقاومتى است. اين وابستگى، ميراث شوم صد سالهى ماست. ما اگر بتوانيم از همين فرصت كه امروز وجود دارد، استفاده كنيم و تلاش كنيم نفت را با فعاليتهاى اقتصادىِ درآمدزاى ديگرى جايگزين كنيم، بزرگترين حركت مهم را در زمينهى اقتصاد انجام دادهايم. امروز صنايع دانشبنيان از جملهى كارهائى است كه ميتواند اين خلأ را تا ميزان زيادى پر كند. ظرفيتهاى گوناگونى در كشور وجود دارد كه ميتواند اين خلأ را پر كند. همت را بر اين بگماريم؛ برويم به سمت اين كه هرچه ممكن است، وابستگى خودمان را كم كنيم. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
§ مسئلهى وحدت و انسجام ملى
مسئلهى وحدت و انسجام ملى هم به نظر من چيز خيلى مهمى است؛ كه ما حالا اينقدر اين قضيه را تكرار كرديم كه كأنه الفاظ دارد خاصيتهاى خودش را در افادهى معنا از دست ميدهد! ما بايد همه يك حرف بزنيم. مسئولين بايد جهتگيرىها را دقيق و منطبق بر يكديگر قرار بدهند؛ اين به عهدهى همه است. تقصيرها را هم گردن يكديگر نيندازيم. اينكه بگوئيم آقا ما ميخواهيم فلان كار را بكنيم، نميگذارند؛ يا فلان كار را كرديم، جلويش را گرفتند؛ يا فلان تصميم را گرفتيم، اقدام نكردند، انجام ندادند - كه قواى مختلف و بخشهاى مختلف به همديگر بگويند - اين را كسى قبول نميكند. بالاخره حوزههاى مسئوليت، مشخص است؛ يكى بايد قانون بگذارد، يكى بايد اجرا كند، يكى سياستها را تنظيم كند، يكى عملياتى كند. همه بايد با هم هماهنگ عمل كنند. ما نبايد تعامل قوا با يكديگر را دستكم بگيريم. البته مخاطب اين حرف، فقط قوهى مجريه نيست؛ قوهى قضائيه و قوهى مقننه هم مخاطب اين قضيهاند؛ دستگاههاى گوناگون اجرائى هم كه داخل دولت نيستند - مثل نيروهاى مسلح و ديگران - داخل در همين خطابند. همه بايد به اين معنا توجه كنند. البته رسانهها و منبردارها و تريبوندارها نقش دارند. رسانهها خيلى نقش دارند در اين كه وحدت ايجاد كنند يا اختلاف ايجاد كنند. امروز با گسترش مراكز و پايگاههاى اطلاعرسانى و خبرى و اينترنتى، حرف از هر زبانى، از هر حنجرهاى در بيايد، به گوش همه ميرسد. خيلىها هم رعايت نميكنند. آن كسانى كه مسئولند، چه در دولت، چه در بيرون دولت، بايد خيلى اهتمام بورزند به اين كه اين آزادىاى كه نظام اسلامى به بيان حقائق داده، در جهت درستى به كار بيفتد؛ در جهت ايجاد نشاط كار، اميد، همدلى و همبستگى. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
§ تمركز در تصميمگيرىهاى اقتصادى
تمركز در تصميمگيرىهاى اقتصادى قوهى مجريه لازم است. البته من اين را كاملاً قبول دارم؛ يعنى بلاشك در تصميمگيرىهاى كلان، در مسائل اساسى - كه فعلاً اساسىتر از همه، مسائل اقتصادى است؛ و بخصوص آنچه كه مربوط به معيشت مردم است و فشارهائى كه دشمن ميخواهد بر مردم وارد كند - بايد تمركز در تصميمگيرى باشد؛ منتها توجه كنيد كه اين تمركز در تصميمگيرى، معنايش تمركز تصميمگيرى در دولت است؛ يعنى همهى افرادى كه در بخشهاى مختلف دولت با آقاى رئيسجمهور همكارى ميكنند، بايد مسئوليت مشترك احساس كنند - يعنى هماهنگى كنند - در دولت، همه با هم تصميم بگيرند. در اين زمينه، مسئلهى مسئوليت مشترك را واقعاً بايد در دولت جدى گرفت. هر كارى كه يك وزارتخانهاى انجام ميدهد، همهى وزرا و مسئولينى كه دور ميز هيئت دولت مىنشينند، بايد احساس كنند كه در اين تصميمگيرى يا در اين اقدام، سهيم و شريكند. اگر اين شد، آن وقت كارها با هماهنگى پيش ميرود؛ نه اختلاف در عملكرد، نه اختلاف در فهم مسائل، نه اختلاف در آمارها، پيش نمىآيد.
همهى توان هم بايد به ميدان و به صحنه بيايد. كشور ظرفيتهاى خوبى دارد، توانهاى خوبى دارد؛ هم در درون دولت ظرفيتهاى بالائى هست، هم در بيرون دولت. من مىبينم گاهى اوقات بعضى از مسئولين بخشها، از افرادى كه خارج از تشكيلات دولتند، كمك فكرى ميگيرند؛ اين كار خوبى است؛ اين را توسعه بدهيد، از اين ظرفيت استفاده كنيد. افرادى هستند كه دلسوزانه و با علاقه و شوق حاضرند در كنار دولت باشند و با دولت همكارى كنند؛ از نيروهاى اينها استفاده شود؛ اينها جزو ظرفيتهاى كشورند. در درون دولت هم خوشبختانه ظرفيتها زياد است. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
§ حركت بر اساس برنامه
حركت بر اساس برنامه، يكى از كارهاى اساسى است. تصميمهاى خلقالساعه و تغيير مقررات، جزو ضربههائى است كه به «اقتصاد مقاومتى» وارد ميشود و به مقاومت ملت ضربه ميزند. اين را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم بايد توجه داشته باشند؛ نگذارند سياستهاى اقتصادى كشور در هر زمانى دچار تذبذب و تغييرهاى بىمورد شود. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
آنچه كه ما به مسئولان محترم كشور در زمينهى مسائل اقتصادى سفارش ميكنيم، اين است كه در پيشرفت اقتصاد، اين سه عنصر را مورد توجه قرار دهند:
اولاً در امر اقتصاد، مثل همهى مسائل ديگر، بايد با نگاه علمى به مسائل نگاه كرد.
ثانياً يك برنامهريزى مدبرانه لازم است، كه هم در آن شتابزدگى نباشد، هم در آن كندى و كوتاهى نباشد.. ثالثاً ثبات و استمرار سياستها لازم است. ۱۳۹۱/۰۷/۲۴
§ مدیریت منابع ارزى
مسئلهى منابع ارزى هم مسئلهى مهمى است؛واقعاً بايد منابع ارزى را درست مديريت كرد. حالا اشاره شد به ارز پايه؛ در اين زمينه هم حرفهاى گوناگونى از دولت صادر شد. يعنى در روزنامهها از قول يك مسئول، يك جور گفته شد؛ فردا يا دو روز بعد، يك جور ديگر گفته شد. نگذاريد اين اتفاق بيفتد. واقعاً يك تصميم قاطع گرفته شود، روى آن تصميم پافشارى شود و مسئله را دنبال كنيد. به هر حال منابع ارزى بايد مديريت دقيق بشود. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
§ استفادهى حداكثرى از زمان و منابع و امكانات
استفادهى حداكثرى از زمان و منابع و امكانات، از زمان بايد حداكثر استفاده بشود. طرحهائى كه سالهاى متمادى طول ميكشيد، امروز خوشبختانه با فاصلهى كمترى انسان مىبيند كه فلان كارخانه در ظرف دو سال، در ظرف هجده ماه به بهرهبردارى رسيد. بايد اين را در كشور تقويت كرد. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
§ کنترل نقدینگی
آنچه كه به نظر من مهم است، اين است كه براى قشرهاى ضعيف، مشكلات اقتصادىاى وجود دارد؛ اين را بايد برطرف كنيد. حالا بخشى از اين مشكلات، ناشى از تورم است. ما در كشور كمبود كالا نداريم؛ خوشبختانه كالاهاى گوناگونِ مورد نياز مردم در كشور فراوان يافت ميشود؛ ليكن مسئلهى گرانى و كاهش قدرت خريد وجود دارد؛ اين را بايد علاج كنيد؛ اين به عهدهى بخشهاى مختلف اقتصادى است؛ يعنى هم بخشهاى ستادىِ اقتصادى، هم بخشهاى عملياتىِ اقتصادى - مثل وزارت صنعت و معدن و تجارت، وزارت جهاد كشاورزى، بخشهاى ديگر - كه بايد به طور جد انشاءالله اين را دنبال كنند.
آن كسانى كه از لحاظ اقتصادى صاحبنظرند، چه در درون دولت، چه در بيرون دولت، به بنده ميگويند كه اين مسئله مربوط به افزايش نقدينگى است؛ يعنى افزايش نقدينگى را مهمترين عامل ميدانند. اين را ما فقط از كسانى كه بيرون دولتند، نميشنويم، بلكه كسانى هم كه در درون دولتند، وقتى از آنها سؤال ميكنيم، همين را به ما ميگويند و گزارش ميدهند. بايد راهى پيدا كنيد كه نقدينگىِ افزايشيافته كنترل شود. خب، اين روشن است؛ اگر در مقابل نقدينگى توليد وجود داشته باشد، كالا وجود داشته باشد، كمبود وجود نداشته باشد، مشكلى را ايجاد نميكند؛ اگر چنانچه نه، نقدينگى بيش از توليدكالا در داخل يا به شكل درستِ واردات بود، طبعاً مشكل ايجاد ميكند.
خب، عوامل نقدينگى هم زياد است. همين يارانههاى نقدى كه داده ميشود - كه براى قشرهائى كار مفيدى هم بوده - خودش افزايش نقدينگى ايجاد ميكند. همين كارهاى عمرانىاى كه شما ميكنيد - كه اينها ديربازده است - اينها بلاشك افزايش نقدينگى ايجاد ميكند. همين مسئلهى مسكن مهر كه صحبت شد، يا همين طرحهاى نيمهتمام را كه افزايش ميدهيد، اين كارى كه در دولت دارند ميكنند - كه كار خوبى هم هست و لازم هم هست - خود اينها ايجاد افزايش نقدينگى ميكند. براى اين مسئله بايد راهكار پيدا كنيد. شما افراد صاحب علمى هستيد، صاحب تجربه هستيد، دستتان در كار است؛ براى اينها راه پيدا كنيد. اين نقدينگىِ افزايشيافته را هدايت كنيد به سمت مراكزى كه كمك كند به گشايش كار مردم؛ مثل توليد. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
§ اقتصاد دانشبنيان
يك مسئلهى ديگر در سرفصل اقتصاد مقاومتى، اقتصاد دانشبنيان است.. اين بخش شركتهاى دانشبنيان و فعاليتهاى اقتصادى دانشبنيان خيلى جادهى باز و اميدبخشى است. البته آنها گلايههائى هم داشتند. به نظر من دوستان مسئول در دولت كه كارشان به اين بخش ارتباط پيدا ميكند - چه وزارت صنعت و معدن و تجارت، چه وزات علوم - به اين مسئلهى شركتهاى دانشبنيان بپردازند و گلايههاشان را بشنوند و آنها را برطرف كنند. زمينهى بسيار خوبى است. ما استعدادهاى برجستهاى داريم كه ميتوانند در اين مورد كمك كنند. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
به تربيت نيرو، بخصوص در صنايع دانشبنيان بايست خيلى اهميت داد. در بعضى از بخشها خوشبختانه اين كار شده است. در بخش انرژى هستهاى ما اطلاع داريم، در بخش رويان از نزديك اطلاع داريم كه تربيت نيروى ماهر، نيروى كارآمد، نيروى دانشمند و محقق انجام گرفته. بايست به اين در بخشهاى مختلف توجه كرد. ۱۳۸۹/۰۶/۱۶
[شرکت دانش بنیان شرکتی را می گویند که دانش را تبدیل به کالا میکند و کالا را تجار ی سازی میکند به عبارت دیگر شركت ها و موسسات دانش بنيان شركت يا مؤسسه خصوصي يا تعاوني است كه به منظور هم افزايي علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانش محور، تحقق اهداف علمي و اقتصادي (شامل گسترش و كاربرد اختراع و نوآوري) و تجاري سازي نتايج تحقيق و توسعه (شامل طراحي و توليد كالا و خدمات) در حوزه فناوري هاي برتر و با ارزش افزوده فراوان به ويژه در توليد نرم افزارهاي مربوط تشكيل مي شود.]
§ نوآورى و ابتكار و زيبائى است در توليدات
يك نكتهى ديگر هم مسئلهى نوآورى و ابتكار و زيبائى است در توليدات كشور. از جملهى چيزهائى كه بايد مورد توجه قرار بگيرد، نوآورى كردن در همهى توليدات به صورت پىدرپى و لحاظ حس، يعنى اشباع حس زيبائىشناسى در مصرفكننده است. اين يكى از مسائل قابل توجه هست كه بايستى به آن اهميت بدهيم. ۱۳۸۹/۰۶/۱۶
§ توسعهى مهارتها
يكى از كارهاى ديگرى هم كه بر عهدهى مسئولين دولتى است، توسعهى مهارتهاست. اين هنرستانهاى فنى و صنعتى، اين دانشگاههاى علمى - كاربردى، اين فنى - حرفهاىها، آموزشكدههاى فنى - حرفهاى، بايد توسعه پيدا كند. ما به علم احتياج داريم، اما به پنجهى كارآمد هم احتياج داريم. يكى از كارهاى اساسى به نظر من اين است كه در زمينهى صنعت و كشاورزى بايستى كار كنيم. ۱۳۸۹/۰۶/۱۶
§ مبارزهى با مفاسد اقتصادى
تصور نشود ما ميتوانيم سرمايهگذارى مردمى و كار سالم مردمى داشته باشيم، بدون مبارزهى با مفاسد اقتصادى؛ و تصور نشود كه مبارزهى با مفاسد اقتصادى موجب ميشود كه ما مشاركت مردم و سرمايهگذارى مردم را كم داشته باشيم؛ نه، چون اكثر كسانى كه ميخواهند وارد ميدان اقتصادى بشوند، اهل كار سالمند، مردمان سالمى هستند؛ حالا يكى دو نفر هم آدمهاى ناسالم پيدا ميشوند. بايد با چشمهاى تيزبين، ريزبين و دوربين مراقبت كنيد كه كسانى نيايند به عنوان ايجاد اشتغال و ايجاد كار و كارآفرينى تسهيلات بانكى بگيرند، اما كارآفرينىِ واقعى انجام نگيرد. اين را بايد مراقبت كنيد۱۳۹۱/۰۶/۰۲
نتایج اقتصاد مقاومتی
§ به نظر ما طرحهاى «اقتصاد مقاومتى» جواب ميدهد. همين مسئلهى سهميهبندى بنزين، جواب داد. اگر چنانچه بنزين سهميهبندى نميشد، امروز مصرف بنزين ما از صد ميليون ليتر در روز بالاتر ميرفت. توانستند اين را كنترل كنند؛ كه خب، امروز در يك حد خيلى خوبى هست. حتّى بايد جورى باشد كه هيچ به بيرون نيازى نباشد، كه الحمدللّه نيست. تحريم بنزين را در برنامه داشتند؛ اقتصاد مقاومتى تحريم بنزين را خنثى كرد. 1391/05/03
اگر كشور در مقابل فشارهاى دشمن - از جمله در مقابل همين تحريمها و از اين چيزها - مقاومت مدبرانه بكند، نه فقط اين حربه كُند خواهد شد، بلكه در آينده هم امكان تكرار چنين چيزهائى ديگر وجود نخواهد داشت؛ چون اين يك گذرگاه است، اين يك برهه است؛ كشور از اين برهه عبور خواهد كرد. اين چيزهائى كه الان آنها تهديد ميكنند، تحريم ميكنند، جز آمريكا و جز رژيم صهيونيستى، هيچ كس ذىنفع از اين تحريمها نيست. ديگران را با زور و با فشار و با رودربايستى و با اين چيزها وارد ميدان كردند. خب، پيداست كه زور و فشار و رودربايستى نميتواند خيلى ادامه پيدا كند - يك مدتى است - شاهدش هم اين است كه مجبور شدند بيست تا كشور را از همين تحريمهاى نفتى و امثال اينها استثناء كنند! ديگرانى هم كه استثناء نشدند، خودشان مايل نيستند، و بيش از آنچه كه ما بخواهيم يا همان اندازه كه ما ميخواهيم، آنها دنبال راهحل ميگردند. بنابراين بايستى مقاومت كرد. 1391/05/03
رابطهی «فرهنگ» و «اقتصاد» در مكتب اقتصادی اسلام
هر جامعهای سه ركن اساسی دارد؛ فرهنگ، سیاست و اقتصاد. این سه ركن متقوم هم هستند و از بین آنها، فرهنگ نقش مهمتری دارد. بنابراین اقتصاد در تبعیت از فرهنگ عمل میكند. اساساً اقتصاد، ارزشها و جهت خود را از فرهنگ متبوع خود میگیرد. بنابراین تا فرهنگ مقاومتی نباشد، اقتصاد هم مقاومتی نخواهد شد. پس این دو با هم یك رابطهی طولی دارند.
بهترین الگو برای ایجاد رابطهی فرهنگ و اقتصاد مقاومتی، الگوبرداری از فرهنگ بسیج و دفاع هشت سالهی ما در برابر همهی دنیا است. در جنگ تحمیلی با تكیه بر فرهنگ عاشورا، بزرگترین جبههی مقاومت در مقیاس عمومی و در تمامی سطوح جامعه شكل گرفت. به تبع این فرهنگ مقاومتی، سیاست مقاومتی و جنگ مقاومتی و اقتصاد مقاومتی جدیدی در دنیا مطرح شد. عامل اصلی این مقاومت گسترده هم نه ملیت بود و نه نژاد و قومیت و نه چندان آب و خاك، بلكه «مذهب و باورهای اعتقادی» عامل اصلی آن بود.
ترسید «چراغ دوازدهم» را هم بشکنند
جایش یک «شمع» داد تا ببیند چه می کنند با او،
پروانگی آموخته اند؟
گرگ ها بدانند!!!
در این ایل غریب…
گر پدر نیست،تفنگ پدری هست هنوز
گر چه نیکان همگی بار سفر بربستند،
شیر مردی چو سید علی خامنه ای هست هنوز
بیانات مقام معظم رهبری در خصوص بصیرت
ملتى كه بصیرت دارد، مجموعهى جوانان یك كشور وقتى بصیرت دارند، آگاهانه حركت میكنند و قدم برمیدارند.همهى تیغ هاى دشمن در مقابل آنها كند میشود. بصیرت این است. بصیرت وقتى بود، غبارآلودگى فتنه نمیتواند آنها را گمراه كند، آنها را به اشتباه بیندازد.مؤمن باید لحظه شناس باشد. فرض بفرمائید كسانى در كوفه دلهاشان پر از ایمان به امام حسین بود، به اهلبیت محبت هم داشتند، اما چند ماه دیرتر وارد میدان شدند؛ همهشان هم به شهادت رسیدند، پیش خدا هم مأجورند؛ اما كارى كه باید بكنند، آن كارى نبود كه آنها كردند؛ لحظه را نشناختند؛ عاشورا را نشناختند؛ در زمان، آن كار را انجام ندادند. اگر كارى كه توابین در مدتى بعد از عاشورا انجام دادند، در هنگام ورود جناب مسلم به كوفه انجام میدادند، اوضاع عوض میشد؛ ممكن بود حوادث، جور دیگرى حركت بكند.
حدود 150 تن از انديشمندان، نخبگان، اساتيد حوزه و دانشگاه، پژوهشگران و مؤلفان آثار علمي، همراه با حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي، شب گذشته (سه شنبه) در چهارمين نشست انديشه هاي راهبردي جمهوري اسلامي، به بحث و بررسي درخصوص ابعاد مختلف موضوع «آزادي» پرداختند.
در ابتداي اين ديدار 10 نفر از صاحبنظران و انديشمندان ديدگاههاي خود را درباره مقوله آزادي بيان كردند. سپس 17 نفر از اساتيد و پژوهشگران به مباحثه و نقد ديدگاههاي مطرح شده پرداختند.
رهبر انقلاب اسلامي در ابتداي سخنان خود در اين نشست، با اشاره به فضاي عمومي كشور و مسائل و مشكلات اقتصادي كه به علت درگير شدن استكبار جهاني با جمهوري اسلامي بوجود آمده است تأكيد كردند: طبعاً هيچكس از دغدغه هاي موجود در زندگي عمومي مردم فارغ نيست اما اين نشست به دليل اهميت موضوع و بر اساس برنامه ريزي قبلي و به عنوان گامي در پيگيري مقولات بلندمدت، برگزار مي شود.
حضرت آيت الله خامنه اي نياز شديد كشور به تفكر و انديشه ورزي در مقولات زيربنايي را از اهداف و علل اصلي برگزاري نشستهاي راهبردي خواندند و افزودند: ملت ايران كه مثل رودخانه اي خروشان در حال پيشرفت است،به فكر و انديشه و فعال شدن انديشه ها در مقولات مبنايي و اساسي، نياز مبرمي دارد.
حضرت آيت الله خامنه اي اهميت ارتباط مستقيم با نخبگان و زمينه سازي براي دست يابي به پاسخ سؤالات مهم در مقولات بنياني و حيات اجتماعي را از ديگر اهداف اصلي برگزاري نشستهاي انديشه هاي راهبردي دانستند.
رهبر انقلاب، اين نشستها را زمينه سازي براي ايجاد جريانهاي عميق و گسترده فكري خواندند و افزودند: لازم است كار اصلي بعد از اين جلسات آغاز شود و پژوهشگران و انديشمندان خوشفكر حوزه و دانشگاه به مثابه چشمه هاي جوشنده به انديشه ورزي در باب مسائل مطرح شده بپردازند.
ايشان با اشاره به خلاءهاي فراوان و كمبودهاي محسوس در شناخت و تبيين ابعاد مختلف مقوله آزادي در كشور افزودند: بحث آزادي در چند قرن اخير در غرب نسبت به موضوعات ديگر، مورد توجه فراوان قرار گرفته كه علت كلي آن، حوادث و ماجراهايي است كه به برپايي نوعي طوفان فكري در اين مقوله در غرب منجر شد.
ايشان، «رنسانس، انقلاب صنعتي، انقلاب كبيرفرانسه و انقلاب اكتبر شوروي» را حوادث و عواملي اساسي دانستند كه در غرب موجب ايجاد امواج گسترده فكري در زمينه آزادي شد.
رهبر انقلاب افزودند: برخلاف غرب، ما تا پيش از نهضت مشروطيت موقعيتي كه در باب آزادي، موج فكري ايجاد كند نداشتيم كه اين موقعيت نيز به علت يك نقيصه مهم يعني تقليد روشنفكران از تفكرات غربي، به دستاورد خاصي در مقوله آزادي منجر نشد.
حضرت آيت الله خامنه اي در همين زمينه خاطرنشان كردند: هنگامي كه دانش يا انگيزه اي را از ديگران مي گيريد اگر با تفكر و انديشه ورزي توأم شود زايش فكري بوجود مي آيد اما اگر فكر و انديشه خاصي را از جايي گرفتيد و از آن تقليد كرديد طبعاً ديگر زايشي وجود نخواهد داشت و براساس همين واقعيت، تقليد روشنفكران از تفكر غرب در باب آزادي، باعث شد كه پس از مشروطه هيچ فكر بديع و منظومه فكري نو، بوجود نيايد.
رهبر انقلاب با اشاره به منابع فراواني كه درباره آزادي در منابع اسلام وجود دارد افزودند: با وجود اين منابع، امروز خلاءهاي فراواني در باب آزادي داريم كه بايد با تفكر و انديشه ورزي و پاسخ دادن به همه مسائل و سؤالات مطرح در مقوله آزادي، به سمت منظومه سازي حركت كنيم.
ايشان تأكيد كردند: تحقق اين هدف، كار جدي و تسلط بر منابع اسلامي و منابع غربي را مي طلبد.
رهبر انقلاب در تبيين موضوع مورد بحث اين نشست، خاطرنشان كردند: منظور از آزادي، همين معناي متداول و رايج در محافل دانشگاهي و روشنفكري جهان يعني آزاديهاي فردي و اجتماعي است نه آزادي معنوي و سير و سلوك الي الله.
ايشان با نقد تفكري كه آزادي را رهايي مطلق از هر چيزي مي داند افزودند: نبايد هنگام بحث درباره آزادي،از محدوديت ها ترسيد.
رهبر انقلاب با تأكيد بر اينكه ما در مقوله آزادي به دنبال شناخت نظر اسلام هستيم، مهمترين تفاوت ميان ديدگاه اسلام و غرب درخصوص آزادي را، منشأ و پايه بحث آزادي دانستند و افزودند: در انديشه ليبراليستي،منشأ آزادي، تفكر انسان گرايي يا همان اومانيسم است در حاليكه در اسلام مبناي آزادي،توحيد به معناي اعتقاد به خدا و كفر به طاغوت، است.
حضرت آيت الله خامنه اي تأكيد كردند:در ديدگاه اسلام، انسان از همه قيود به غير از عبوديت خدا آزاد است.
ايشان كرامت انساني را از ديگر مباني اصلي آزادي در اسلام دانستند و با اشاره به طرح بحث آزادي در منابع اسلامي از چهار منظر «حق در قرآن»، «حق در فقه و حقوق»، «تكليف» و «نظام ارزشي» افزودند: «حق» در قرآن به معناي مجموعه نظام مند و هدفدار است كه بر اين اساس، عالم تكوين و عالم تشريع، هر دو حق هستند و آزادي انسان حق است و در مقابل باطل قرار مي گيرد.
رهبر انقلاب اسلامي آزادي از منظر حق در «فقه و حقوق» را به معناي ايجاد توانايي مطالبه كردن دانستند و درخصوص آزادي از منظر «تكليف» خاطرنشان كردند: از اين منظر، انسان بايد به دنبال آزادي خود و ديگران باشد.
حضرت آيت الله خامنه اي در جمع بندي سخنان خود در باب «مفهوم آزادي در اسلام» اين سؤال را مطرح كردند كه با توجه به تفاوتهاي بنيادين و عميق موجود ميان مفهوم آزادي در اسلام و در غرب آیا مي توانيم در تحقيق و پژوهش درخصوص «آزادي» به ديدگاهها و نظرات غربي مراجعه كنيم؟
ايشان قبل از پاسخ به اين سؤال، به چند نمونه از واقعيات آزادي در جامعه غربي اشاره كردند. «آزادي در حوزه اقتصادي» در صورت قرار گرفتن در مجموعه سرمايه داران اقتصادي و بهره مندي از امتيازات ويژه، «آزادي در صحنه سياسي» در چارچوب انحصارگرايي دو حزبي و «آزادي در مسائل اخلاقي» با بروز مفاسدي همچون همجنس گرايي، از جمله نتايج آزادي در جامعه غربي بودند كه رهبر انقلاب اسلامي به آنها اشاره كردند.
ايشان افزودند: اين موضوعات نشان دهنده واقعيات بسيار بد، تلخ،زشت و در برخي مواقع، نفرت انگيز، در جامعه غربي است كه نتيجه آنها هم تبعيض، زورگويي، جنگ افروزي و برخوردهاي گزينشي با مقولات شريفي همچون حقوق بشر و مردم سالاري است.
حضرت آيت الله خامنه اي تأكيد كردند: با وجود همه اين واقعيات تأسف آور، مراجعه به نظرات متفكران غربي، براي پژوهش در مفهوم آزادي مفيد است زيرا غربيها در تدوين منظومه فكري در باب آزادي و تضارب آرا در اين خصوص، سابقه زيادي دارند.
ايشان در پايان خاطرنشان كردند: پرهيز از نگاه تقليدي، شرط اصلي مراجعه به نظرات متفكران غرب است زيرا تقليد در تضاد با آزادي است.
در اين نشست قبل از سخنان رهبر انقلاب 10 نفر از صاحب نظران به ارائه خلاصه مقالات خود پرداختند.
دكتر دهقاني فيروز آبادي استاد علوم سياسي دانشگاه علامه طباطبايي اولين سخنران بود كه چكيده مقاله خود با عنوان «آزادي انديشه و منافع ملي جمهوري اسلامي ايران» را ارائه كرد. وي از افزايش حمايت ملي از تصميمات حاكميت در سياست خارجي و ارتقاي سطح اعتماد ميان سياست پيشگان و سياست پژوهان به عنوان نتايج انديشه ورزي آزاد در حوزه منافع ملي ياد كرد.
حجت الاسلام دكتر ميراحمدي استاد علوم سياسي دانشگاه شهيد بهشتي سخنران بعدي اين نشست بود كه با موضوع «آزادي سياسي در قرآن»، مهمترين هدف آزادي از منظر قرآن كريم را تحقق توحيد،عدالت و برخورداري انسان از حق انتخاب، حق نقد و بيان و حق تشكيل اجتماعات دانست.
«مصادر ديني آزادي و عدالت» عنوان مقاله دكتر شجاعي زند استاد جامعه شناسي دانشگاه تربيت مدرس بود. سومين سخنران نشست انديشه هاي راهبردي، برداشت تعارضي ميان دين و آزادي را نادرست خواند و راه اصلاح اين برداشت را بازگشت به ريشه هاي اصلي آزادي و عدالت در اديان توحيدي دانست.
حجت الاسلام دكتر يوسفي به عنوان چهارمين سخنران، از زاويه اقتصادي و با موضوع «آزادي اقتصادي انسان محور بر اساس آموزه هاي اسلامي» به ارائه مقاله خود پرداخت.
اين استاد اقتصاد اسلامي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، با برشمردن آسيب هايي نظير تمركز ثروت و قدرت و آزادي در دست صاحبان سرمايه، ديدگاه اسلام درباره آزادي اقتصادي انسان را مبتني بر مشاركت عمومي عادلانه در «توزيع، مصرف، مديريت و سود» دانست.
پنجمين سخنران نشست انديشه هاي راهبردي، دكتر برزگر استاد علوم سياسي دانشگاه علامه طباطبايي بود. اين استاد دانشگاه در ارائه مقاله خود با عنوان «آزادي در الگوي سه گانه اسلام» به بررسي آزادي در سه سطح اعتقادي، اخلاقي و سياسي پرداخت و اثرات متقابل هريك از اين سطوح با يكديگر را به منظور پاسخ به شبهات آزادي غربي تبيين كرد.
خانم محدثه معيني فر دانشجوي دكتراي فقه و مباني حقوق اسلامي، سخنران بعدي بود كه به بررسي اثرات نظريه ليبراليسم در حوزه خانواده پرداخت. بحران هاي عميق اجتماعي در غرب، فروپاشي خانواده، روابط آزاد و فساد جنسي، هم جنس گرايي و تولدهاي ناشناس از جمله پيامدهايي بود كه در اين مقاله به عنوان پيامدهاي ليبراليزم جنسي بررسي شد.
«جوانب هنجارهاي تلقي اسلامي از آزادي» عنوان مقاله هفتمين سخنران نشست بود. حجت الاسلام دكتر واعظي استاد دانشگاه باقرالعلوم در اين مقاله از منظر فلسفي به بحث آزادي پرداخت.
وي نقش آزادي در شبكه مناسبات اجتماعي را اساسي خواند و افزود: نهادسازي، فرهنگ سازي و شناخت پيش نيازها در عرصه هاي «سياست، فرهنگ و اقتصاد»، جزو لوازم ايفاي اين نقش است.
هشتمين سخنران آقاي دكتر عماد افروغ دانشيار رشته جامعه شناسي بود كه مقاله اي با عنوان «مفهوم آزادي و مناقشات آن» ارائه كرد. در اين مقاله با اشاره به مناقشاتي كه درخصوص مفهوم آزادي از منظر «فلسفي»، «انتزاعي و انضمامي» و” انضمامي” وجود دارد، تعريف ليبراليسم از مفهوم آزادي را مورد نقد قرار داد.
مقاله بعدي با عنوان «مراتب انديشه آزادي در تكامل بيداري اسلامي و هويت ملي ايران» از طرف آقاي دكتر موسي نجفي دانشيار رشته علوم سياسي ارائه شد.
آقاي نجفي در اين مقاله با مروري بر دوره هاي مختلف آزادي در تاريخ سياسي ايران بويژه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و رشد آزادي در كنار مفهوم ديني، تعريفي از آزادي در انديشه غرب و آزادي در انديشه تعالي ارائه كرد.
آقاي دكتر مصطفي ملكوتيان استاد علوم سياسي دانشگاه تهران آخرين سخنران بود كه در مقاله خود به «بررسي مقايسه اي مباني انديشه اي و كاركردهاي مفهوم آزادي در انقلاب فرانسه و انقلاب اسلامي ايران» پرداخت.
در اين مقاله با استفاده از انديشه هاي شهيد آيت الهي محمد باقر صدر ضمن بررسي مفهوم آزادي در انقلاب فرانسه و انقلاب اسلامي، تعريف انسان و مفهوم آزادي در دو بينش ابزاري و بينش فطري مورد مقايسه قرار گرفت.
در ابتداي اين نشست همچنين دكتر واعظ زاده دبير نشست انديشه هاي راهبردي گزارشي از ضرورت ها و مراحل تشكيل اين نشست ها بيان كرد و بهره گيري از نظرات مطرح شده در نشست هاي انديشه هاي راهبردي در تدوين الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت را مهمترين دستاورد نشستهاي راهبردي عنوان كرد.
هدف از نشست انديشه هاي راهبردي كه سه جلسه ي قبلي آن با موضوع «الگوي اسلامي – ايراني پيشرفت»، «عدالت» و «زن و خانواده» برگزار شده است، ايجاد فضايي علمي – تخصصي براي انديشه ورزي و تضارب آرا در جهت ايجاد گفتمان علمي و كاربردي و تصميم سازي درباره ي موضوعات «راهبردي و برنامه هاي بلند مدت» است.