این روزا این جور سوالهارو خیلی ها می پرسن!
رحلت امام خمینی و انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری انقلاب اسلامی
حضرت امام (ره) در ساعت 20 / 22 بعداز ظهر روز شنبه سيزدهـم خـرداد ماه سـال 1368 به وصال محبوب خويش شتافته و رحلت مي نمايند . و در صبح روز بعد يعني 14 خرداد ساعت 7 صبح اولين خبري كه از راديوي سراسري ايران با صداي حياتي گوينده راديو به جهان مخابره شد به شرح زير بود : «انا لله و انا عليه راجعون .روح بلند پيشواي مسلمانان و رهبر آزادگان جهان ، حضرت امام خميني به ملكوت اعلا پيوست».
روز چهاردهم 1368 , مجلس خبرگان رهبري تشكيل گرديد و پس از قرائت وصيتنامه امام خمينى(ره) توسط حضرت آيه الله خامنه اى كه دو ساعت و نيم طول كشيد , بحث و تبادل نظر براى تعيين جانشينى امام خمينى و رهبر انقلاب اسلامى آغاز شد و پس از چندين ساعت سرانجام حضرت آيه الله خامنه اى ( رئيس جمهور وقت ) كه خود از شاگردان امام خمينى سلام الله عليه و از چهره هاى درخشان انقلاب اسلامى و از ياوران قيام 15 خرداد بود و در تمام دوران نهضت امام در همه فراز و نشيبها در جمع ديگر ياوران انقلاب جانبازى كرده بود , به اتفاق آرا براى اين رسالت خطير برگزيده شد .
جهت آشنايي كامل با موضوعات مختلفي كه پيرامون انتخاب آيت الله خامنه اي به رهبري نظام اسلامي در اجلاس فوق العاده خبرگان بعد از رحلت حضرت امام (ره) اتفاق افتاد و مسائل مرتبط با آن ، بخشي از كتاب « پرسش ها و پاسخ هايي درباره مجلس خبرگان رهبري، تهيه شده توسط دبيرخانه مجلس خبرگان» ارائه مي شود:
اجلاس فوق العاده و چگونگي انتخاب مقام معظم رهبري:
براساس ماده 18 آييننامه داخلى مجلس خبرگان«به منظور آمادگى خبرگان، براى اجراى اصل يكصدوهفتم و شناخت حدود و شرايط مذكور در اصل پنجم و يكصدونهم قانوناساسى، كميسيونى مركّب از پانزده نفر از نمايندگان، تشكيل مىشود تا درباره همه مسائل مربوطه تحقيق كند و درباره همه كسانى كه در مظان رهبرى قرار دارند، بررسى به عمل آورد و در اختيار دبيرخانه قرار دهد تا مورد استفاده و بررسى خبرگان واقع شود»،اما اين كميسيون به علت فاصله كوتاه زماني بين بركنارى قائم مقام رهبرى(آقاي منتظري) و رحلت حضرت امام (ره) فرصت آن را نيافتند كه به بررسى و شناخت افرادى كه در مظان رهبرى هستند، بپردازند(1)
نخستين اقدام رسمى خبرگان، در اجلاس فوق العاده، براى تعيين رهبر
نخستين مسأله بررسى مسأله، استعفاى آقاى منتظرى از سمت قائممقامى بود. هر چند در اين باره، حضرت امام(قدس سره) نظر قطعى خود را بيان فرموده بودند و ديدگاه ايشان براى اعضاى خبرگان، محترم و معتبر بود؛ اما براي جلوگيري از شبهه پراكنى هاي آينده مسأله را از طريق رسمى خود، كه اصل شكلگيرى آن از آنجا بود، انجام دادند. اين موضوع به بحث گذاشته شد و اكثريت قريب به اتفاق اعضاى حاضر در جلسه، استعفاى آقاى منتظرى را كه طى نامهاى (7/1/68) به حضرت امام اعلام كرده بود، پذيرفتند.(2)
پس از آن، مذاكرات درباره چگونگى تشكيل منصب رهبرى و اينكه به صورت فردى باشد يا شورايى (در قانون اساسى پيش از بازنگرى، شوراى رهبرى نيز پيشبينى شده بود )، آغاز شد و حدود دوازده نفر (نيمى در موافقت با رهبرى فردى و نيمى در دفاع ازشورايى بودن آن) به سخنرانى و طرح ديدگاههاى خود پرداختند كه سرانجام، با رأى آوردن رهبرىِ فردى و سپس تعيين شخص آيت اللّه خامنهاى - دام ظله العالى -، اين مذاكرات بهپايان رسيد.ازجمله دلايل موافقان شوراي رهبري: شرايط حساس كشور و نوپا بودن نظام، نبودن فردي مانند حضرت امام(نافذ در كلام ، قاطع در رهبري و جامعيت)بود.طرفداران
رهبري فردي هم تجربه مديريت شورايى در مناصب گوناگون و آثار و تبعات ناموفق آن، شرعي بودن رهبري فردي، وحدت، قدرت، قاطعيت و توانايى بيشتر و سريعتر در حل بحرانها و اداره امور از جمله دليل خود ذكر كردند. افزون بر اين، رهبر مىتواند از بازوهاى مشورتى متخصص در امر اداره كشور، در امور مختلف بهره بگيرد. موافقان شوراي رهبري تركيبهايي با افراد مختلفى را براى شوراى رهبرى پيشنهادكردند كه عبارت بودند از: پيشنهاد اول: حضرات آقايان خامنهاى، مشكينى و موسوى اردبيلى.
پيشنهاد دوم: افراد ياد شده به همراه حضرات آقايان هاشمى رفسنجانى و سيد احمدخمينى.
پيشنهاد سوم: حضرات آقايان خامنهاى، مشكينى، موسوى اردبيلى، فاضل لنكرانى وجوادى آملى . افراد مورد پيشنهاد موافقان رهبري فردي عبارت بودند از : آيت الله خامنه اي دام ظله العالي، آيت الله گلپايگاني. محور استدلال مؤيدين آيت اللّه العظمى گلپايگانىقدس سره ، قيد مرجعيت در قانون اساسي بود ضمن آنكه همين عده، به علت ضعف جسمانى آيت اللّه العظمى گلپايگانى و اينكه ممكن است ايشان توان اداره اين گونه امور را نداشته باشد، آيت اللّه خامنه اى دام ظله العالى را به عنوان معاون و جانشين ايشان معرفى مىكردند تا ايشان مسؤوليتهاى مربوط را عهده دار شوند.(3)
سرانجام، پس از مذاكرات نسبتاً طولانى، اصل شورايى يا فردى بودن منصب رهبري به رأى گذاشته شد كه پس از رأىگيرى، رهبرى فردى رأى آورد.(4)
از مجموع 74 عضو حاضر در جلسه، شصت نفر(5) در موافقت با رهبرى آيت الله خامنه اي قيام كردند؛ يعنى بيش از3/2 (دو سوم) اعضاى حاضر در جلسه، كه 9/80 درصد حاضران و 72 درصد كل اعضا بودند، به رهبرى ايشان رأى دادند.
دلايل رأى آوردن بالاى ايشان:
1. تكرار نام ايشان در تمام تركيبات پيشنهادي شوراي رهبري 2.پيشنهاد ايشان براي رهبري فردي و نيز به عنوان جانشين آيت الله گلپايگاني از توسط طرفداران رهبري فردي 3.آيت اللَّه هاشمى رفسنجانى مىگويد: اول اينكه اوضاع خطرناك بود و خبرهايى هم از جبهه رسيده بود كه نيروهاى صدام حركت كردند و به جلو مىآيند. همه نگران بوديم كه خلأ وجود رهبرى، آن هم پس از رحلت امام، مشكل آفرين شود. دوم، همين حرفهايى را كه پنج نفرى از امام شنيده بوديم، مطرح كرديم. سوم، نقل نظر امام، كه مجتهد كافى است و احتياج به مرجع نيست {منظور از كلمه«مرجع» در قانون اساسى ، شخصى است كه بالفعل نزد مردم، مرجع تقليد شناخته شدهباشد.(6)
اما باتوجه به بيانى كه حضرت امامقدس سره در پاسخ به نامه آيتاللّه مشكينى (رئيس شوراىبازنگرى قانون اساسى) در اين باره داشتند، فرمايش ايشان به عنوان حكم حكومتى،سندمحكم و دليل متقنى براى انتخاب خبرگان به شمار آمد و خبرگان با وجودآنچه درقانون اساسى ذكر شده بود، مبادرت به انتخاب رهبر كردند كه از صلاحيتمرجعيت وويژگى اجتهاد برخوردار بود؛ اما مرجع بالفعل نبود. حضرت امامقدس سره درآن نامه مىفرمايند:
من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم كه شرط مرجعيت لازم نيست. مجتهد عادل مورد تأييد خبرگان محترم سراسر كشور، كفايت مىكند.[22]
بنابراين، مجلس خبرگان، در زمان انتخاب مقام معظم رهبرى، به واسطه حكم حكومتى حضرت امامقدس1 سره نه شرعاً و نه قانوناً ملزم به رعايت شرط مرجعيت بالفعل درباره رهبر نبودند}. چهارم، آن حرفهايى هم كه نقل كردند امام پاى تلويزيون گفتند، مؤثر بود. پنجم كه مهمتر از همه است، شخصيت وصلاحيتهاى خود آيت اللّه خامنهاى دام ظله العالى است كه براى خبرگان شناخته شده بود واصلح از ايشان كسى را نمىشناختند.[9 تأييدات از حضرت امامقدس سره: آقاى هاشمى رفسنجانى در اين باره چنين مي گويد:
در جلسهاى كه با حضور رؤساى سه قوه و برخى از آقايان، خدمت امام رسيده و نگرانى خود را از خلأ رهبرى بعد از عزل آقاى منتظرى توسط ايشان ابراز كرديم، امامقدس سره فرمودند: «خلأ رهبرى پيش نمىآيد، شما آدم داريد». گفتيم: چه كسى؟ ايشان در حضور آقاى خامنهاى فرمودند: «همين آقاى خامنهاى» كه بعد از آن، آقاى خامنهاى خدمت امام عرضه داشتند كه نقل مطالب اين جلسه را بر ما تحريم كنيد و حضرت امام نيز چنين كردند.
بعدها در جلسهاى كه تنهايى خدمت امام رسيدم، مطالب خود را با صراحت بيشتر بيان كرده و گفتم: آقا با وضعيت به وجود آمده، درباره رهبرى چه كنيم؟ ما كه كسى را نداريم و… حضرت امامقدس سره فرمودند: «با وجود آقاى خامنهاى چرا اين قدر ترديد به خود راه مىدهيد؟».[10]
حجت الاسلام و المسلمين مرحوم حاج سيد احمد خمينى نقل مىكند:
وقتى كه آيت اللّه خامنهاى در سفر كره (شمالى) بودند، امام گزارشهاى آن سفر را از تلويزيونمىديدند. منظرهى ديدار از كره، استقبال مردم و سخنرانىها و مذاكرات آن سفر، خيلى جالب بود. امام بعد از آنكه اينها را مشاهده كردند، فرمودند: «الحق ايشان شايستگى رهبرى را دارند».[11]
خانم زهرا مصطفوى، دختر گرامى حضرت امامقدس سره مىگويد:
من مدتها قبل از بركنارى قائم مقام رهبرى، شخصاً از محضر امام درباره رهبرى پرسيدم و ايشان از آيت اللّه خامنهاى نام بردند و پرسيدم كه آيا شرط مرجعيت و اعلميت، در رهبرى لازم نيست؟ ايشان نفى كردند. از مراتب علمى ايشان پرسيدم. صريحاً فرمودند كه «ايشان اجتهادى را كه براى ولى فقيه لازم است، دارد».[12]
با توجه به ادله فقهى و قانون اساسي ، راه شناخت ولى فقيه، معرفى خبرگان بيان شده است. با وجود اين، اظهار نظر رهبر قبلى به علت اشراف بر امور و شناخت گستردهتر و بهترى كه از اشخاص دارد، مىتواند شاهد و بيّنهاى مفيد علم يا اطمينان كافى براى هر يك از اعضاى خبرگان باشد و مستند رأى آنان قرار گيرد.[13] بيانات و تأييداتى كه حضرت امامقدس به عنوان فقيهشناسى عادل سره درباره رهبرى آيت اللّه خامنهاى دام ظله العالى ايراد فرموده بودند، نيز اين گونه بود و چه بسا براى برخى از اعضاى مجلس خبرگان، به صورت حجتى شرعى و تكيه گاهى اطمينانبخش، در رأى و انتخاب آنان مورد استناد قرار گرفته بود
معيارهاي مجلس خبرگان براي انتخاب حضرت آيت الله خامنه اي: عملکرد خبرگان رهبرى در انتخاب مقام معظم رهبری ، بر اساس احراز دقیق و کامل شرايط و صلاحیتهای مذکور در اصل پنجم و اصل يكصدونهم قانوناساسى ، صورت پذیرفت . در اينجا به صورت خلاصه به پارهاى از ويژگىها و صلاحيتهاى حضرت آيتاللّه خامنهاى براى احراز منصب رهبرى نظام، که مد نظر خبرگان رهبری در شناسایی و معرفی ایشان به عنوان ولی فقیه جامع الشرایط وشایسته ترین فرد برای رهبری بود ، اشاره مي شود:
يك. صلاحيت علمى
يكم. اجتهاد آيتاللَّهخامنهاى از سوى بسيارى از مراجع و بزرگان -از جمله حضرت امام(ره)- از قبل تصديق شده بوده است. چنانکه حضرت امامقدس سره بارها صلاحيتها و صفات والاى شخصيت ايشان را در تعابيرى مختلف بيان كرده بودند؛ و می فرمایند: « … جناب عالى را يكى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مىدانم و شما را چون برادرى، كه آشنا به مسائل فقه و متعهد به آن هستيد و از مبانى فقه مربوط به ولايت مطلقه فقيه جداً جانبدارى مىكنيد، مىدانم و در بين دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى، از جمله افراد نادرى هستيد كه چون خورشيد، روشنى مىدهيد. »[1] و آيت الله فاضل لنكرانى(ره)، از مراجع عظام تقليد نیز می فرماید : «بنده به عنوان كسى كه هم عضو مجلس خبرگان هستم و هم اين كه آشنايى با آيت الله خامنهاى دارم، عرض مىكنم كه ايشان اهل نظر و اهل اجتهاد هستند…به نظر من ايشان يك فقيه و يك مجتهد است.»[2]
دوّم. همه رسالههاى عمليه نوشتهاند كه اگر دو نفر عادل خبره به اجتهاد كسى شهادت دهند، اجتهاد او قابل قبول است؛ اين در حالى است كه جامعه مدرسين حوزه علميه قم -كه مركب از دهها مجتهد مطلق و چندين مرجع تقليد است ايشان را به مرجعيت پذيرفتند. همچنين در اساسنامه جامعه مدرسين آمده است: چيزى به عنوان نظر آن جامعه معتبر است كه حداقل شانزده تن از اعضا آن را امضا كرده باشند. بنابراين اعلاميه جامعه مدرسين به اين معنا است كه حداقل شانزده تن از مجتهدان و خبرگان در فقه، ايشان را مرجع مىدانند.
سوّم. درس خارج مقام معظم رهبرى -كه در آن بسيارى از فضلا شركت كرده و همگى به وزانت علمى آن شهادت مىدهند دليل بر بنيه علمى نيرومند و ملكه اجتهاد ايشان است. اين توان علمى سابق بر رهبرى و حتى رياست جمهورى ايشان است.
دو. صلاحيت اخلاقى (عدالت و تقواى لازم)
صلاحيت اخلاقى مقام معظم رهبرى نيز از امورى است كه در رفتار و عملكردهاى فردى و اجتماعى ايشان -از زمان كودكى، جوانى و مبارزات سياسى و نيز مسؤوليتهاى متعددى كه در بعد از انقلاب در شرايط حساس داشتهاند به روشنى قابل اثبات بوده و تمام اشخاصى كه از نزديك با معظمله در ارتباطاند، گواه بر اين مدعا هستند. چنانکه آيت الله العظمى بهاء الدينى (رضوان الله عليه) از علما و عرفای بزرگ معاصر می فرمایند: « …از همان زمان، رهبرى را در آقاى خامنهاى مىديدم، چرا كه ايشان ذخيره الهى براى بعد از امام بوده است.بايد او را در اهدافش يارى كنيم.بايد توجه داشته باشيم كه مخالفتبا ولايت فقيه، كار سادهاى نيست.»[3]
سه. توانايىهاى شخصى
در بند سوم اصل يكصد و نهم «بينش صحيح سياسى و اجتماعى، تدبير، شجاعت، مديريت و قدرت كافى براى رهبرى» از جمله شرايط و صفات رهبر دانسته شده است.
يكم. مقصود از «بينش صحيح سياسى و اجتماعى» آن است كه رهبر، آن چنان از مسائل و موضوعات و قضاياى سياسى آگاه باشد كه بر آن اساس، هم قادر به اداره امور جامعه باشد و هم در جهتگيرىهاى ظريف بينالمللى، تصميمات بجا، شايسته و مفيد به حال جامعه اتخاذ كند.
دوّم. «مديريت و تدبير» عبارت از مجموعه استعدادهايى است كه در شرايط خاص، در رهبرى بارز و ظاهر مىشود و او را در اجراى وظايف سنگين خود يارى مىكند. كشف اين استعدادها از جمله مواردى است كه در تعيين رهبر، به يقين بايد مورد توجه خاص قرار گيرد.
سوّم. «قدرت و شجاعت» نيز از جمله شرايطى است كه يا از برجستگىهاى علمى و اخلاقى ناشى مىشود و يا آنكه در زمره استعدادهاى درونى رهبر به شمار مىرود. به هر حال مقام شامخ رهبرى چنين مراتبى را مىطلبد و به هنگام تعيين و انتخاب رهبرى، بايد به اين موضوع توجه جدى داشت. پيشينه مديريتى و سوابق درخشان ايشان در شوراى انقلاب، مجلس خبرگان رهبرى، مجلس شوراى اسلامى ، دوران رياست جمهورى، سختترين شرايط ناشى از جنگ و محاصرههاى بينالمللى به خوبي بيانگر وجود شرايط مذكور در ايشان است
ü مقام معظم رهبرى تاكنون توانايىهاى فوقالعادهاى در راستاى رهبرى و مديريت جامعه ، خصوصاً در مواقع بحرانى و سرنوشتساز ، از خود بروز دادهاند. از ديگر سو ايشان از بينش صحيح سياسى و اجتماعى و قدرت و شجاعت بالايى برخوردار مىباشند. اين مهم ، بيش از دو دهه رهبرى نظام و با موفقيت بيرون آمدن از فراز و نشيبها و مشكلات متعدد داخلى و بينالمللى به خوبى قابل اثبات است و مبیّن كارآمدى، شجاعت، صلابت در سخن و پايدارى در هدف ، تدبير و مديريت توانای ايشان در مسؤوليتهاى خطير می باشد .[4]
آخرين مرحلهاى كه شايسته است مورد توجه قرار گيرد، انتخاب قانونى ايشان از سوى خبرگان رهبرى است. اين انگاره خود متأثر از دو عامل است كه هر كدام به تنهايى، مهمترين دليل بر شايستگى ايشان براى رهبرى نظام اسلامى است:
1. دارا بودن شرايط لازم براى رهبرى در حضرت آيت الله خامنهاى و احراز اين شرايط از سوى خبرگان، به عنوان بهترين و شايستهترين فردى كه قدرت و توانايى رهبرى نظام را دارد. اين مسأله از سوى اكثريت قاطع اعضاى مجلس خبرگان تأييد شد.
2. تأكيد امام خمينى(ره) بر شايستگى آيتالله خامنهاى براى رهبرى نظام؛ حضرت امام در موارد متعددى به شايستگى ايشان تصريح كردهاند. حجتالاسلام و المسلمين هاشمى رفسنجانى در مجلس خبرگان رهبرى در سال 68 در حضور شاهدان اين قضيه را نقل كرد: در قضاياى مهدى هاشمى همراه با آقايان خامنهاى، موسوى اردبيلى و ميرحسين موسوى خدمت امام راحل رسيديم و سيد احمد خمينى نيز حضور داشت. در آنجا به امام گفتيم: شما با اقدامات خود ما را درباره رهبرى آينده در بنبست قرار مىدهيد. امام با اشاره به آقاى خامنهاى فرمود: «در ميان شما كسى است كه شايسته رهبرى است و شما در بن بست قرار نخواهيد گرفت». همچنین مرحم سيد امد خميني خطاب به مقام معظم رهبری می گویند : « حضرت امام بارها از جناب عالى به عنوان مجتهدى مسلم و بهترين فرد براى رهبرى نام بردند.»[5] .موارد ديگري هم هست كه در مباحث قبلي ذكر شد.
واکنش علما و شخصیت ها
پس از اين انتخاب، مراجع بزرگوار تقليد، علما و شخصيتهای مذهبی ، سیاسی ، فرهنگی و…، هر يك در پيامها، سخنرانىها، مصاحبهها ، با تمجيد فراوان از اين انتخاب، آن را «هدايتى الهى»، «انتخابى شايسته»، «مايه دلگرمى و اميدوارى ملت ايران و يأس دشمنان» شمرده، از ايشان با عنوان «شخصيتى ممتاز»، «واجد همه شرايط رهبرى» و «صالحترين فرد براى اين منصب» نام بردند.[6]به عنوان نمونه به چند مورد اشاره مي شود: آيت اللّه العظمى گلپايگانى(ره) در بخشى از پيام خود خطاب به ايشان چنين می نگارد: « از خداوند متعال مسألت دارم كه تأييدات خود را بر شما در منصب حساس رهبرى جمهورى اسلامى ايران مستدام بدارد»[8]
آيت اللّه العظمى اراكىقدس سره: … انتخاب شايسته حضرت عالى، مايه دلگرمى و اميدوارى ملت قهرمان ايران است ….[25]
آيت اللّه العظمى بهاءالدينىقدس سره: … از همان زمان، رهبرى را در آقاى خامنهاى مىديدم؛ چرا كه ايشان ذخيره الهى براى بعد از امام بوده است. بايد او را در اهدافش يارى كنيم. بايد توجه داشته باشيم كه مخالفت با ولايت فقيه، كار سادهاى نيست.[26]
آيت اللّه يوسف صانعى:
آيت اللّه خامنهاى، نه تنها مجتهد مسلّم مىباشد، بلكه فقيه جامع الشرايط واجبالاتباع مىباشد.[28]
آيت اللّه هاشمى رفسنجانى:
تمامى مناصبى كه آيت اللّه خامنهاى قبول كردند، با اصرار فراوان ديگران بوده و در قلب اين مرد، غير از اطاعت خدا و
خدمت و اداى فريضه الهى، چيز ديگرى وجود ندارد.[29]
آيت اللّه صالحى مازندرانى: حضرت آيت اللّه خامنهاى، بهترين، پاكيزهترين و گواراترين ثمرهاى است كه شجره طيبه مجلس خبرگان، به امت اسلامى تقديم كرده است. كسى انتخاب شد كه مرد ديانت و سياست و مرد جهاد و اجتهاد است و از شجره طيبه رسالت و ولايت مىباشد.[30]
موارد بسيار ديگرى نيز در اين باره وجود دارد كه نقل همه آنها مجال ديگرى رامىطلبد.
جناحها و احزاب سياسى داخل كشور نيز، با وجود تفاوتهايى كه در مواضع خود درباره مسائل مختلف داشتند، در برابر اين تشخيص شايسته و به حق خبرگان، موضعى كاملاً متفق و هماهنگ با يكديگر داشتند و با رهبر معظم انقلاب، به عنوان ولىفقيه واجب الاطاعه بيعت كردند.[32]
موضع دشمنان و مخالفان جمهورى اسلامى ايران درباره انتخاب مقام معظم رهبري:
ü آنان ادعا كردند كه مراجع تقليد، رهبرى آقاى خامنهاى را نخواهند پذيرفت و به زودى اختلاف و درگيرى ميان ايشان و ديگر مراجع تقليد شدت خواهد گرفت. تايمز لندن در اين باره چنين نوشت:
گزينش آيت اللّهخامنهاى آشكارا اقدامى مصالحهآميز براى پر كردن خلأ قدرت، در دوران عزادارى بود.جدال واقعى قدرت ، به بعد موكول شده است.[33
راديو اسرائيل در تاريخ 27/2/68 چنين گفت:
جدال قدرت، در ايران احتمال دارد به گسترش عمليات تروريستى بينجامد.
روزنامه لوموند، چاپ فرانسه نيز طى مقالاتى ادعاهاى ياد شده را تكرار كرد و مطبوعات و رسانههاى گستردهاى كه در سراسر جهان، تحت سلطه دشمنان انقلاب اسلامى بودند، به بيان اين گونه تبليغات بىاساس پرداختند؛ اما به فاصله اندكى، همه آرزوهاى پوشالين آنها نقش بر آب شد. مراجع، علما، شخصيتهاى كشورى و لشكرى، اقشار مختلف مردم، احزاب، مطبوعات و… حمايت و پشتيبانى بى دريغ خود را از رهبر معظم انقلاب اعلام كردند و ايشان را، همچون بنيانگذار كبير انقلاب اسلامىقدس سره، امام و مقتداى خود دانستند.
——————————————————-
1.برداشتي از مصاحبه با آيت اللّه امينى (نوار موجود در دبيرخانه(
2. ازبرداشتي مصاحبه با آيت اللَّه هاشمى رفسنجانى و آيت اللَّه امينى، نواب رئيس وقت مجلس خبرگان (نوار موجود در دبيرخانه مجلس خبرگان(. 3.مصاحبه با آيت اللَّه هاشمى رفسنجانى و آيت اللَّه امينى (نوار موجود در دبيرخانه) 4.مصاحبه با آيت اللَّه هاشمى رفسنجانى و آيت اللَّه امينى (نوار موجود در دبيرخانه مجلس خبرگان)؛ قدرت اللّه رحمانى، بىپرده با هاشمى رفسنجانى، ص121 - 133؛ اكبر هاشمى رفسنجانى، روزنامه كيهان، 20/3/68؛ روزنامه رسالت، 19/7/76 و روزنامه قدس، 19/7/77. 5.مجله مشكوة، ش23 و 24، ص275. 6. مصاحبه با آيت الله اميني(نوار موجود در دبير خانه
. بى پرده با هاشمى رفسنجانى، ص131.
7.روزنامه كيهان، 23/3/68.
8.روزنامه رسالت، 16/3/68.
9.روزنامه جمهورى اسلامى، 2/9/76.
10.مصاحبه با آيتاللّه امينى (نوار موجود در دبيرخانه).
11.صحيفه نور، ج20، ص173. 12.روزنامه رسالت 22/3/68 ؛ و جهت آشنایی بیشتر با سایر دیدگاهها ر. ک : زندگينامه مقام معظم رهبرى، مؤسسه فرهنگى قدر ولايت، ص 242 . 13.كتاب آيتبصيرت، ص 131.
14.احمد جنتى، نشريه دانشگاه امير كبير، ويژه مجلس خبرگان دوره سوم، ص38.
1315.روزنامه رسالت 16/3/68.
16.پرسشها و پاسخهايى در باره مجلس خبرگان رهبرى ، پیشین .
17.على مؤمن، قيادة آيت اللّه الخامنهاى، ص91.
18مصاحبه با آيتاللّه امينى(نوار موجود در دبيرخانه)
19.صحيفه نور، ج 21، ص 129.
20.زندگى نامه مقام معظم رهبرى، ص242.
21.همان.
22.حكايتنامه سلاله زهراعليهاالسلام، ص225.
23از جدايى تا رويارويى، ص218 و 219.
24.روزنامه كيهان، 8/7/69.
25مجله مشكوة، ش23 و 24، ص295 - 304.
26.بولتن خبرى، ش16، 68/3/20.
آدرس اينترنتي : http://www.nezam.org/