این متنی نیست که بتوان بی دقت و باسرعت آن را خواند...
مولاي غمديدهاي داريم كه قرنهاست اسير زندان غيبت است،
قرنهاست!!!خود ما هم حسابي اسيريم،
اسير دنيا، دست به گريبان هواهاي نفس و…
بزرگترين گرفتاريمان هم محروميت از آن يادگار پيامبر است،
محروميت از عدالت جهانگسترش
از شنيدن كلام روحبخشش از چشيدن نگاه مهربانش،
از… چه بايد كرد؟
نه دل به حال او ميسوزانيم! نه غصه خودمان را ميخوريم! اگر راهي پيش رويمان نبود؛ ميگفتيم چه كنيم كه علاجي نيست، راه نجاتي نيست!
حال آنكه اين بزرگترين درد عالم درماني بسيار ساده و شدني دارد. درماني كه به لطف خدا از هر پير و جواني، از هر مرد و زني برميآيد و آن هم؛
دعا بر تعجيل فرج است.
بيجهت نيست كه مولا برايمان پيغام فرستادهاند كه:
براي فرج من زياد دعا كنيد اين باعث گشايش شما هم هست.
بياييد براي آن مظلوم كاري كنيم، بياييد بيش از اين شرمنده از كوتاهيمان نسبت به آن جانشين خدا در زمين نباشيم…
اللهم عجل لولیک الفرج