مدرسه علميه حضرت وليعصر (عج) بناب

مدرسه علميه حضرت وليعصر (عج) بناب

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اگه امام زمانی هست چرا نامش تو قرآن نیست؟

17 دی 1391 توسط مدرسه ولي‌عصر «عجل‌الله‌تعالي‌فرجه» بناب

چرا در قرآن کريم به صورت صريح و روشن دربارة حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف سخن گفته نشده است؟ در کجاي قرآن دربارة­ آن حضرت صحبت شده است؟ با توجه به ذکر واضح و صريح پيامبر اسلام در تورات، چرا در قرآن به طور روشن حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف معرفي نشده است؟

 

 

خداوند، در قرآن کريم براي معرفي افراد از روش‌هاي مختلفي استفاده کرده است؛ براي نمونه:

الف. معرفي به نام: (ما کان محمد أبا أحد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبيين و کان الله بکل شيء عليماً)؛(1) «محمد صلي الله عليه و آله پدر هيچ يک از مردان شما نبوده و نيست؛ ولي رسول خدا و ختم کننده آخرين پيامبران است؛ و خداوند به همه چيز آگاه است».

ب. معرفي با عدد: (و لقد أخذ الله ميثاق بني إسرائيل و بعثنا منهم اثني عشر نقيبآ)؛(2) «خدا از بني‌اسرائيل پيمان گرفت و از آن‌ها، دوازده نقيب (سرپرست) برانگيختيم».

ج. معرفي با صفت: (الذين يتّبعون الرسول النبيّ الأمّي الذي يجدونه مکتوباً عندهم في التوراة و الإنجيل يأمرهم بالمعروف و يَنْههُمْ عن المنکر و يحلّ لهم الطيبات و يحرّم عليهم الخبائث و يضع عنهم إصرهم و الأغلال التي کانت عليهم…)؛(3) همانا که از فرستادة (خدا) پيامبر امّي پيروي کنيد؛ پيامبري که صفاتش را در تورات و انجيلي که نزدشان است مي‌يابند: آن‌ها را به معروف دستور مي‌دهد و از منکر باز مي‌دارد؛ اشياء پاکيزه را براي آن‌ها حلال مي‌شمرد و ناپاکي‌ها را تحريم مي‌کند؛ و بارهاي سنگين و زنجيرهايي را که بر آن‌ها بود، (از دوش و گردنشان) برمي‌دارد…».

بنابراين، غير از وجود مقدس امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف موارد فراوان ديگري هست که در قرآن به صراحت از آن‌ها سخن به ميان نيامده است.

اين که نام پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله با صراحت در تورات آمده است، دليل بر اين نيست که بايد نام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف هم در قرآن با صراحت بيايد؛ چون، ممکن است همان‌گونه که آن­جا مصلحت ذکر صريح بود، اين­جا مصلحت در عدم صراحت به نام امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف باشد، اگر چه با تصريح نام نيز مشکل حق­ستيزان حل نمي­شود؛ چنان که بشارت پيامبر در تورات و انجيل آمد؛ ولي بسياري از اهل کتاب ايمان نياوردند. مخالفت بني اسراييل با پيامبر زمان خود دربارة فرماندهي طالوت(4) دليل ديگري است بر اين که ذکر نام همه جا و هميشه اختلاف را از بين نمي‌برد. بني اسراييل در مخالفتي آشکار با پيامبرشان ـ با اين که نام فرمانده به صراحت گفته شده بود ـ گفتند: (أنّي يکون له الملک علينا و نحن أحقّ بالملک منه و لم يؤت سعة من المال)؛(5) چگونه او فرمانرواي ما باشد، با اين‌که ما براي فرمانروايي از او سزاوارتريم و به او مال گسترده‌اي هم داده نشده است».

بزرگان گفته­اند اگر نام امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف يا ساير امامان، با صراحت در قرآن ذکر مي­شد، انگيزه مخالفان براي تحريف قرآن، فراوان مي­شد و اين سند جاويد الهي، در خطر تحريف قرار مي­گرفت.

به­علاوه اين­گونه نيست که تنها راه بيان حقايق‌، تصريح به اسم و رسم آن‌ها باشد؛ بلکه در بسياري از موارد، با بيان ويژگي‌هاي يک حقيقت، البته به صورتي آشکار و روشن، مي­توان حقيقتي را به ديگران معرفي کرد. قرآن کريم، در مسأله امامت و ولايت و نيز مهدويّت و حکومت عدل جهاني، از اين شيوه بهره گرفته است. در آيات متعدد، ولايت پس از پيامبر (مائده/55) و حکومت جهاني مهدوي (نور/55) را در قالب بيان ويژگي­ها و صفات، بيان کرده است.مفسران قرآن، با استفاده از روايات پيامبر و امامان معصوم عليهم السلام بيش از 250 آيه از قرآن را دربارة امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف و حکومت جهاني او و ياوران صالح او آورده­اند. در اين باره، کتاب­هاي مستقلي هم نوشته شده است، مانند سيماي امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در قرآن، ترجمه حائري قزويني و بعضي از آن آيات عبارت است از‌:

(و لقد کتبنا في الزبور من بعد الذکر ان الارض يرثها عبادي الصالحون ان في هذا لبلاغا لقوم عابدين)؛ به تحقيق در زبور، از پس تورات نوشتيم که مسلماً، زمين را بندگان صالح من، به ارث خواهند برد. به يقين، در اين سخن، پيام رسايي است براي قومي که بندگان خدايند».(6)

(وعد الله الذين آمنوا منکم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم في الارض کما استخلف الذين من قبلهم و ليمکنن لهم دينهم الذي ارتضي لهم و ليبدلنهم من بعد خوفهم أمناً يعبدونني لايشرکون بي‌شيئا و مَن کفر بعد ذلک فأولئک هم الفاسقون)؛ خداوند، کساني از شما را که ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، وعده فرمود که آنان را قطعاً در زمين به خلافت خواهد گمارد؛ همان‌گونه که کساني را که پيش از آنان بودند به خلافت گمارد و قطعاً برايشان دينشان را مستقر خواهد کرد؛ ديني که آن را براي­شان پذيرفت و آنان را از پس خوفشان به حالت امنيت‌، دگرگون مي­کند؛ آن چنان که مرا عبادت مي­کنند و چيزي را با من شريک نگردانند و هر کس بعد از آن کفر ورزد، قطعاً آنان فاسقند.(7)

و نکته آخر اين‌که قرآن کريم، در جايگاه قانون اساسي اسلام، در بسياري از موارد، کليات مسائل اسلامي را مطرح کرده است و بيان بسياري از حقايق را به پيامبر و جانشينان او واگذار کرده است و صريحاً، پيامبر را مبيّن و مفسّر قرآن معرفي کرده است:

(و انزلنا اليک الذکر لتبين الناس ما نزل اليهم)؛ قرآن را بر تو نازل کرديم، تا آنچه را بر مردم نازل شده است، براي آنان بيان کني.(8)

نکته لطيف اين که خداوند از کلمه تبيين استفاده کرده است که به معناي توضيح و تفسير است، نه از الفاظي مانند قرائت و تلاوت که به معناي خواندن است، بنابراين به جاست در کنار قرآن، به پيامبر اکرم و رواياتي که به صراحت در مورد حضرت مهدي پرداخته‌اند، مراجعه نماييم.

پي نوشت:

——————————————————————————(1). احزاب/40.

(2). مائده/ 12.

(3). اعراف/ 157

(4). بقره/ 246-267.

(5). بقره/ 247.

(6). انبيا/ 105و 106.

(7). نور/ 55.

(8). نحل/ 44.

(مجله شماره 19 : - پرسش هاي مهدوي و پاسخ هاي امان)

 

 

 

 

چرا در قرآن کريم به صورت صريح و روشن دربارة حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف سخن گفته نشده است؟ در کجاي قرآن دربارة­ آن حضرت صحبت شده است؟ با توجه به ذکر واضح و صريح پيامبر اسلام در تورات، چرا در قرآن به طور روشن حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف معرفي نشده است؟

 

 

خداوند، در قرآن کريم براي معرفي افراد از روش‌هاي مختلفي استفاده کرده است؛ براي نمونه:

الف. معرفي به نام: (ما کان محمد أبا أحد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبيين و کان الله بکل شيء عليماً)؛(1) «محمد صلي الله عليه و آله پدر هيچ يک از مردان شما نبوده و نيست؛ ولي رسول خدا و ختم کننده آخرين پيامبران است؛ و خداوند به همه چيز آگاه است».

ب. معرفي با عدد: (و لقد أخذ الله ميثاق بني إسرائيل و بعثنا منهم اثني عشر نقيبآ)؛(2) «خدا از بني‌اسرائيل پيمان گرفت و از آن‌ها، دوازده نقيب (سرپرست) برانگيختيم».

ج. معرفي با صفت: (الذين يتّبعون الرسول النبيّ الأمّي الذي يجدونه مکتوباً عندهم في التوراة و الإنجيل يأمرهم بالمعروف و يَنْههُمْ عن المنکر و يحلّ لهم الطيبات و يحرّم عليهم الخبائث و يضع عنهم إصرهم و الأغلال التي کانت عليهم…)؛(3) همانا که از فرستادة (خدا) پيامبر امّي پيروي کنيد؛ پيامبري که صفاتش را در تورات و انجيلي که نزدشان است مي‌يابند: آن‌ها را به معروف دستور مي‌دهد و از منکر باز مي‌دارد؛ اشياء پاکيزه را براي آن‌ها حلال مي‌شمرد و ناپاکي‌ها را تحريم مي‌کند؛ و بارهاي سنگين و زنجيرهايي را که بر آن‌ها بود، (از دوش و گردنشان) برمي‌دارد…».

بنابراين، غير از وجود مقدس امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف موارد فراوان ديگري هست که در قرآن به صراحت از آن‌ها سخن به ميان نيامده است.

اين که نام پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله با صراحت در تورات آمده است، دليل بر اين نيست که بايد نام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف هم در قرآن با صراحت بيايد؛ چون، ممکن است همان‌گونه که آن­جا مصلحت ذکر صريح بود، اين­جا مصلحت در عدم صراحت به نام امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف باشد، اگر چه با تصريح نام نيز مشکل حق­ستيزان حل نمي­شود؛ چنان که بشارت پيامبر در تورات و انجيل آمد؛ ولي بسياري از اهل کتاب ايمان نياوردند. مخالفت بني اسراييل با پيامبر زمان خود دربارة فرماندهي طالوت(4) دليل ديگري است بر اين که ذکر نام همه جا و هميشه اختلاف را از بين نمي‌برد. بني اسراييل در مخالفتي آشکار با پيامبرشان ـ با اين که نام فرمانده به صراحت گفته شده بود ـ گفتند: (أنّي يکون له الملک علينا و نحن أحقّ بالملک منه و لم يؤت سعة من المال)؛(5) چگونه او فرمانرواي ما باشد، با اين‌که ما براي فرمانروايي از او سزاوارتريم و به او مال گسترده‌اي هم داده نشده است».

بزرگان گفته­اند اگر نام امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف يا ساير امامان، با صراحت در قرآن ذکر مي­شد، انگيزه مخالفان براي تحريف قرآن، فراوان مي­شد و اين سند جاويد الهي، در خطر تحريف قرار مي­گرفت.

به­علاوه اين­گونه نيست که تنها راه بيان حقايق‌، تصريح به اسم و رسم آن‌ها باشد؛ بلکه در بسياري از موارد، با بيان ويژگي‌هاي يک حقيقت، البته به صورتي آشکار و روشن، مي­توان حقيقتي را به ديگران معرفي کرد. قرآن کريم، در مسأله امامت و ولايت و نيز مهدويّت و حکومت عدل جهاني، از اين شيوه بهره گرفته است. در آيات متعدد، ولايت پس از پيامبر (مائده/55) و حکومت جهاني مهدوي (نور/55) را در قالب بيان ويژگي­ها و صفات، بيان کرده است.مفسران قرآن، با استفاده از روايات پيامبر و امامان معصوم عليهم السلام بيش از 250 آيه از قرآن را دربارة امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف و حکومت جهاني او و ياوران صالح او آورده­اند. در اين باره، کتاب­هاي مستقلي هم نوشته شده است، مانند سيماي امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در قرآن، ترجمه حائري قزويني و بعضي از آن آيات عبارت است از‌:

(و لقد کتبنا في الزبور من بعد الذکر ان الارض يرثها عبادي الصالحون ان في هذا لبلاغا لقوم عابدين)؛ به تحقيق در زبور، از پس تورات نوشتيم که مسلماً، زمين را بندگان صالح من، به ارث خواهند برد. به يقين، در اين سخن، پيام رسايي است براي قومي که بندگان خدايند».(6)

(وعد الله الذين آمنوا منکم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم في الارض کما استخلف الذين من قبلهم و ليمکنن لهم دينهم الذي ارتضي لهم و ليبدلنهم من بعد خوفهم أمناً يعبدونني لايشرکون بي‌شيئا و مَن کفر بعد ذلک فأولئک هم الفاسقون)؛ خداوند، کساني از شما را که ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، وعده فرمود که آنان را قطعاً در زمين به خلافت خواهد گمارد؛ همان‌گونه که کساني را که پيش از آنان بودند به خلافت گمارد و قطعاً برايشان دينشان را مستقر خواهد کرد؛ ديني که آن را براي­شان پذيرفت و آنان را از پس خوفشان به حالت امنيت‌، دگرگون مي­کند؛ آن چنان که مرا عبادت مي­کنند و چيزي را با من شريک نگردانند و هر کس بعد از آن کفر ورزد، قطعاً آنان فاسقند.(7)

و نکته آخر اين‌که قرآن کريم، در جايگاه قانون اساسي اسلام، در بسياري از موارد، کليات مسائل اسلامي را مطرح کرده است و بيان بسياري از حقايق را به پيامبر و جانشينان او واگذار کرده است و صريحاً، پيامبر را مبيّن و مفسّر قرآن معرفي کرده است:

(و انزلنا اليک الذکر لتبين الناس ما نزل اليهم)؛ قرآن را بر تو نازل کرديم، تا آنچه را بر مردم نازل شده است، براي آنان بيان کني.(8)

نکته لطيف اين که خداوند از کلمه تبيين استفاده کرده است که به معناي توضيح و تفسير است، نه از الفاظي مانند قرائت و تلاوت که به معناي خواندن است، بنابراين به جاست در کنار قرآن، به پيامبر اکرم و رواياتي که به صراحت در مورد حضرت مهدي پرداخته‌اند، مراجعه نماييم.

پي نوشت:

——————————————————————————(1). احزاب/40.

(2). مائده/ 12.

(3). اعراف/ 157

(4). بقره/ 246-267.

(5). بقره/ 247.

(6). انبيا/ 105و 106.

(7). نور/ 55.

(8). نحل/ 44.

(مجله شماره 19 : - پرسش هاي مهدوي و پاسخ هاي امان)

 

 

 

 

چرا در قرآن کريم به صورت صريح و روشن دربارة حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف سخن گفته نشده است؟ در کجاي قرآن دربارة­ آن حضرت صحبت شده است؟ با توجه به ذکر واضح و صريح پيامبر اسلام در تورات، چرا در قرآن به طور روشن حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف معرفي نشده است؟

 

 

خداوند، در قرآن کريم براي معرفي افراد از روش‌هاي مختلفي استفاده کرده است؛ براي نمونه:

الف. معرفي به نام: (ما کان محمد أبا أحد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبيين و کان الله بکل شيء عليماً)؛(1) «محمد صلي الله عليه و آله پدر هيچ يک از مردان شما نبوده و نيست؛ ولي رسول خدا و ختم کننده آخرين پيامبران است؛ و خداوند به همه چيز آگاه است».

ب. معرفي با عدد: (و لقد أخذ الله ميثاق بني إسرائيل و بعثنا منهم اثني عشر نقيبآ)؛(2) «خدا از بني‌اسرائيل پيمان گرفت و از آن‌ها، دوازده نقيب (سرپرست) برانگيختيم».

ج. معرفي با صفت: (الذين يتّبعون الرسول النبيّ الأمّي الذي يجدونه مکتوباً عندهم في التوراة و الإنجيل يأمرهم بالمعروف و يَنْههُمْ عن المنکر و يحلّ لهم الطيبات و يحرّم عليهم الخبائث و يضع عنهم إصرهم و الأغلال التي کانت عليهم…)؛(3) همانا که از فرستادة (خدا) پيامبر امّي پيروي کنيد؛ پيامبري که صفاتش را در تورات و انجيلي که نزدشان است مي‌يابند: آن‌ها را به معروف دستور مي‌دهد و از منکر باز مي‌دارد؛ اشياء پاکيزه را براي آن‌ها حلال مي‌شمرد و ناپاکي‌ها را تحريم مي‌کند؛ و بارهاي سنگين و زنجيرهايي را که بر آن‌ها بود، (از دوش و گردنشان) برمي‌دارد…».

بنابراين، غير از وجود مقدس امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف موارد فراوان ديگري هست که در قرآن به صراحت از آن‌ها سخن به ميان نيامده است.

اين که نام پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله با صراحت در تورات آمده است، دليل بر اين نيست که بايد نام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف هم در قرآن با صراحت بيايد؛ چون، ممکن است همان‌گونه که آن­جا مصلحت ذکر صريح بود، اين­جا مصلحت در عدم صراحت به نام امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف باشد، اگر چه با تصريح نام نيز مشکل حق­ستيزان حل نمي­شود؛ چنان که بشارت پيامبر در تورات و انجيل آمد؛ ولي بسياري از اهل کتاب ايمان نياوردند. مخالفت بني اسراييل با پيامبر زمان خود دربارة فرماندهي طالوت(4) دليل ديگري است بر اين که ذکر نام همه جا و هميشه اختلاف را از بين نمي‌برد. بني اسراييل در مخالفتي آشکار با پيامبرشان ـ با اين که نام فرمانده به صراحت گفته شده بود ـ گفتند: (أنّي يکون له الملک علينا و نحن أحقّ بالملک منه و لم يؤت سعة من المال)؛(5) چگونه او فرمانرواي ما باشد، با اين‌که ما براي فرمانروايي از او سزاوارتريم و به او مال گسترده‌اي هم داده نشده است».

بزرگان گفته­اند اگر نام امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف يا ساير امامان، با صراحت در قرآن ذکر مي­شد، انگيزه مخالفان براي تحريف قرآن، فراوان مي­شد و اين سند جاويد الهي، در خطر تحريف قرار مي­گرفت.

به­علاوه اين­گونه نيست که تنها راه بيان حقايق‌، تصريح به اسم و رسم آن‌ها باشد؛ بلکه در بسياري از موارد، با بيان ويژگي‌هاي يک حقيقت، البته به صورتي آشکار و روشن، مي­توان حقيقتي را به ديگران معرفي کرد. قرآن کريم، در مسأله امامت و ولايت و نيز مهدويّت و حکومت عدل جهاني، از اين شيوه بهره گرفته است. در آيات متعدد، ولايت پس از پيامبر (مائده/55) و حکومت جهاني مهدوي (نور/55) را در قالب بيان ويژگي­ها و صفات، بيان کرده است.مفسران قرآن، با استفاده از روايات پيامبر و امامان معصوم عليهم السلام بيش از 250 آيه از قرآن را دربارة امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف و حکومت جهاني او و ياوران صالح او آورده­اند. در اين باره، کتاب­هاي مستقلي هم نوشته شده است، مانند سيماي امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در قرآن، ترجمه حائري قزويني و بعضي از آن آيات عبارت است از‌:

(و لقد کتبنا في الزبور من بعد الذکر ان الارض يرثها عبادي الصالحون ان في هذا لبلاغا لقوم عابدين)؛ به تحقيق در زبور، از پس تورات نوشتيم که مسلماً، زمين را بندگان صالح من، به ارث خواهند برد. به يقين، در اين سخن، پيام رسايي است براي قومي که بندگان خدايند».(6)

(وعد الله الذين آمنوا منکم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم في الارض کما استخلف الذين من قبلهم و ليمکنن لهم دينهم الذي ارتضي لهم و ليبدلنهم من بعد خوفهم أمناً يعبدونني لايشرکون بي‌شيئا و مَن کفر بعد ذلک فأولئک هم الفاسقون)؛ خداوند، کساني از شما را که ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، وعده فرمود که آنان را قطعاً در زمين به خلافت خواهد گمارد؛ همان‌گونه که کساني را که پيش از آنان بودند به خلافت گمارد و قطعاً برايشان دينشان را مستقر خواهد کرد؛ ديني که آن را براي­شان پذيرفت و آنان را از پس خوفشان به حالت امنيت‌، دگرگون مي­کند؛ آن چنان که مرا عبادت مي­کنند و چيزي را با من شريک نگردانند و هر کس بعد از آن کفر ورزد، قطعاً آنان فاسقند.(7)

و نکته آخر اين‌که قرآن کريم، در جايگاه قانون اساسي اسلام، در بسياري از موارد، کليات مسائل اسلامي را مطرح کرده است و بيان بسياري از حقايق را به پيامبر و جانشينان او واگذار کرده است و صريحاً، پيامبر را مبيّن و مفسّر قرآن معرفي کرده است:

(و انزلنا اليک الذکر لتبين الناس ما نزل اليهم)؛ قرآن را بر تو نازل کرديم، تا آنچه را بر مردم نازل شده است، براي آنان بيان کني.(8)

نکته لطيف اين که خداوند از کلمه تبيين استفاده کرده است که به معناي توضيح و تفسير است، نه از الفاظي مانند قرائت و تلاوت که به معناي خواندن است، بنابراين به جاست در کنار قرآن، به پيامبر اکرم و رواياتي که به صراحت در مورد حضرت مهدي پرداخته‌اند، مراجعه نماييم.

پي نوشت:

——————————————————————————(1). احزاب/40.

(2). مائده/ 12.

(3). اعراف/ 157

(4). بقره/ 246-267.

(5). بقره/ 247.

(6). انبيا/ 105و 106.

(7). نور/ 55.

(8). نحل/ 44.

(مجله شماره 19 : - پرسش هاي مهدوي و پاسخ هاي امان)

 

 

 

 

چرا در قرآن کريم به صورت صريح و روشن دربارة حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف سخن گفته نشده است؟ در کجاي قرآن دربارة­ آن حضرت صحبت شده است؟ با توجه به ذکر واضح و صريح پيامبر اسلام در تورات، چرا در قرآن به طور روشن حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف معرفي نشده است؟

 

 

خداوند، در قرآن کريم براي معرفي افراد از روش‌هاي مختلفي استفاده کرده است؛ براي نمونه:

الف. معرفي به نام: (ما کان محمد أبا أحد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبيين و کان الله بکل شيء عليماً)؛(1) «محمد صلي الله عليه و آله پدر هيچ يک از مردان شما نبوده و نيست؛ ولي رسول خدا و ختم کننده آخرين پيامبران است؛ و خداوند به همه چيز آگاه است».

ب. معرفي با عدد: (و لقد أخذ الله ميثاق بني إسرائيل و بعثنا منهم اثني عشر نقيبآ)؛(2) «خدا از بني‌اسرائيل پيمان گرفت و از آن‌ها، دوازده نقيب (سرپرست) برانگيختيم».

ج. معرفي با صفت: (الذين يتّبعون الرسول النبيّ الأمّي الذي يجدونه مکتوباً عندهم في التوراة و الإنجيل يأمرهم بالمعروف و يَنْههُمْ عن المنکر و يحلّ لهم الطيبات و يحرّم عليهم الخبائث و يضع عنهم إصرهم و الأغلال التي کانت عليهم…)؛(3) همانا که از فرستادة (خدا) پيامبر امّي پيروي کنيد؛ پيامبري که صفاتش را در تورات و انجيلي که نزدشان است مي‌يابند: آن‌ها را به معروف دستور مي‌دهد و از منکر باز مي‌دارد؛ اشياء پاکيزه را براي آن‌ها حلال مي‌شمرد و ناپاکي‌ها را تحريم مي‌کند؛ و بارهاي سنگين و زنجيرهايي را که بر آن‌ها بود، (از دوش و گردنشان) برمي‌دارد…».

بنابراين، غير از وجود مقدس امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف موارد فراوان ديگري هست که در قرآن به صراحت از آن‌ها سخن به ميان نيامده است.

اين که نام پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله با صراحت در تورات آمده است، دليل بر اين نيست که بايد نام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف هم در قرآن با صراحت بيايد؛ چون، ممکن است همان‌گونه که آن­جا مصلحت ذکر صريح بود، اين­جا مصلحت در عدم صراحت به نام امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف باشد، اگر چه با تصريح نام نيز مشکل حق­ستيزان حل نمي­شود؛ چنان که بشارت پيامبر در تورات و انجيل آمد؛ ولي بسياري از اهل کتاب ايمان نياوردند. مخالفت بني اسراييل با پيامبر زمان خود دربارة فرماندهي طالوت(4) دليل ديگري است بر اين که ذکر نام همه جا و هميشه اختلاف را از بين نمي‌برد. بني اسراييل در مخالفتي آشکار با پيامبرشان ـ با اين که نام فرمانده به صراحت گفته شده بود ـ گفتند: (أنّي يکون له الملک علينا و نحن أحقّ بالملک منه و لم يؤت سعة من المال)؛(5) چگونه او فرمانرواي ما باشد، با اين‌که ما براي فرمانروايي از او سزاوارتريم و به او مال گسترده‌اي هم داده نشده است».

بزرگان گفته­اند اگر نام امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف يا ساير امامان، با صراحت در قرآن ذکر مي­شد، انگيزه مخالفان براي تحريف قرآن، فراوان مي­شد و اين سند جاويد الهي، در خطر تحريف قرار مي­گرفت.

به­علاوه اين­گونه نيست که تنها راه بيان حقايق‌، تصريح به اسم و رسم آن‌ها باشد؛ بلکه در بسياري از موارد، با بيان ويژگي‌هاي يک حقيقت، البته به صورتي آشکار و روشن، مي­توان حقيقتي را به ديگران معرفي کرد. قرآن کريم، در مسأله امامت و ولايت و نيز مهدويّت و حکومت عدل جهاني، از اين شيوه بهره گرفته است. در آيات متعدد، ولايت پس از پيامبر (مائده/55) و حکومت جهاني مهدوي (نور/55) را در قالب بيان ويژگي­ها و صفات، بيان کرده است.مفسران قرآن، با استفاده از روايات پيامبر و امامان معصوم عليهم السلام بيش از 250 آيه از قرآن را دربارة امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف و حکومت جهاني او و ياوران صالح او آورده­اند. در اين باره، کتاب­هاي مستقلي هم نوشته شده است، مانند سيماي امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در قرآن، ترجمه حائري قزويني و بعضي از آن آيات عبارت است از‌:

(و لقد کتبنا في الزبور من بعد الذکر ان الارض يرثها عبادي الصالحون ان في هذا لبلاغا لقوم عابدين)؛ به تحقيق در زبور، از پس تورات نوشتيم که مسلماً، زمين را بندگان صالح من، به ارث خواهند برد. به يقين، در اين سخن، پيام رسايي است براي قومي که بندگان خدايند».(6)

(وعد الله الذين آمنوا منکم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم في الارض کما استخلف الذين من قبلهم و ليمکنن لهم دينهم الذي ارتضي لهم و ليبدلنهم من بعد خوفهم أمناً يعبدونني لايشرکون بي‌شيئا و مَن کفر بعد ذلک فأولئک هم الفاسقون)؛ خداوند، کساني از شما را که ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، وعده فرمود که آنان را قطعاً در زمين به خلافت خواهد گمارد؛ همان‌گونه که کساني را که پيش از آنان بودند به خلافت گمارد و قطعاً برايشان دينشان را مستقر خواهد کرد؛ ديني که آن را براي­شان پذيرفت و آنان را از پس خوفشان به حالت امنيت‌، دگرگون مي­کند؛ آن چنان که مرا عبادت مي­کنند و چيزي را با من شريک نگردانند و هر کس بعد از آن کفر ورزد، قطعاً آنان فاسقند.(7)

و نکته آخر اين‌که قرآن کريم، در جايگاه قانون اساسي اسلام، در بسياري از موارد، کليات مسائل اسلامي را مطرح کرده است و بيان بسياري از حقايق را به پيامبر و جانشينان او واگذار کرده است و صريحاً، پيامبر را مبيّن و مفسّر قرآن معرفي کرده است:

(و انزلنا اليک الذکر لتبين الناس ما نزل اليهم)؛ قرآن را بر تو نازل کرديم، تا آنچه را بر مردم نازل شده است، براي آنان بيان کني.(8)

نکته لطيف اين که خداوند از کلمه تبيين استفاده کرده است که به معناي توضيح و تفسير است، نه از الفاظي مانند قرائت و تلاوت که به معناي خواندن است، بنابراين به جاست در کنار قرآن، به پيامبر اکرم و رواياتي که به صراحت در مورد حضرت مهدي پرداخته‌اند، مراجعه نماييم.

پي نوشت:

——————————————————————————(1). احزاب/40.

(2). مائده/ 12.

(3). اعراف/ 157

(4). بقره/ 246-267.

(5). بقره/ 247.

(6). انبيا/ 105و 106.

(7). نور/ 55.

(8). نحل/ 44.

(مجله شماره 19 : - پرسش هاي مهدوي و پاسخ هاي امان)

 

 

 

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 1 نظر

موضوعات: در حریم یار لینک ثابت

نظر از: خسروی [عضو] 
  • خدیجه کبری اصفهان
خسروی

عرض ادب و پاسداشت به جهت تلاش بي نظير شما عزيزان .
خدا قوت

1391/10/17 @ 10:45


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

مدرسه علميه حضرت وليعصر (عج) بناب

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • تجلیگاه عفت
  • اخبار مدرسه
  • خاطرات طلبگی و حجره نشینی
  • دلنوشته
  • در حریم یار
  • منحرفان تاریخ اسلام
  • با عشق بازان در سنگر عشق
  • معرفت انوار قدسیه
  • پاک سیرتان
  • خوان وحی
  • درسنگررهبری
  • همراه با امیر بیان
  • مقالات طلاب
  • دسته کلیدی برای طلاب
  • تلنگر
  • پیام ها
    • پیام تندرستی
  • درمحضر استاد
  • نيايش هاي سيدالساجدين
  • انتظار
  • محرم»
  • احکام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

روز شمار عید غدیر

روزشمار غدیر

ذکر ایام هفته

ذکر روزهای هفته

تدبر در قرآن

آیه قرآن

اوقات شرعی

اوقات شرعی

عشق حقیقی

عشق حقیقی به خداوند
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس